فاطمه سیرجانی
خبرنگار شهرآرا محله
اینکه یکنفر ارتباط صمیمانهای با بچههای محله داشته باشد و بااخلاق و منش خوبش نوجوانان زیادی را به مسجد و فعالیتهای فرهنگی و مذهبی جذب کند، میتواند بهانهای برای انتخاب سوژه باشد. جوانی که در ابتدای هجدهسالگی امین و مورد اعتماد بچههای محله است و علاوه بر این مشغول ترجمه یکی از قدیمیترین و معتبرترین کتب شیعه به زبان ترکی است. جواد کارآزما از اهالی طبرسیشمالی است. او با سنی کم در لباس طلبگی مورد اعتماد نوجوانان و جوانان محله و پای ثابت تمام مراسم مذهبی است که در مسجد محل برگزار میشود. همان ابتدای صحبت میگوید: «انتخاب دوست در زندگی هر شخصی تأثیرگذار است. دوست و همراه خوب یا بد میتواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد. به باور من 2امر مهم که در سرنوشت و آینده انسانها اثرگذار است؛ یکی انتخاب دوست، و دوم بهرهمندی و استفاده مطلوب و بهینه از دوره جوانی است»
تأثیر خصلتهای امام جماعت
او تعریف میکند: «پدرم آشپز حج و زیارت و مادرم خانهدار است. فرزند بزرگ خانواده هستم. کودکیام مثل اکثر پسربچهها به بازیگوشی و شیطنت گذشت. پسربچه بازیگوشی بودم که میلی به درس خواندن نداشتم. رفتوآمد به مسجد چهاردهمعصوم مارشکیها در محله طبرسیشمالی و مراوده و دوستی با امام جماعت آن مسجد به مرور انقلابی درونی در من به وجود آورد. رفتار، منش و خصلتهای دلچسب و دلنشین حاجرضا ایمانی چنان در من اثر کرد که تصمیم گرفتم به حوزه بروم و سعی کنم طلبهای همچون او بشوم. اول راهنمایی بودم که با توصیه ایشان به مدرسه علمیه صنعتگران میدان شهدا رفتم. دوره راهنمایی همزمان در مدرسه درس میخواندم و غروب که میشد به حوزه میرفتم تا از محضر اساتید بهرهمند شوم. بعد از گرفتن سیکل، برای ادامه تحصیل در مدرسه علمیه الحجه ثبتنام کردم و درسم را آنجا ادامه دادم.»
آشیخ جواد صدایم میکنند
کارآزما ادامه میدهد: «از آنجا که خودم تحتتأثیر اخلاق و منش خوب امامجماعت محله راه صحیح زندگیام را پیدا کردم، میدانم چقدر رفتار و منش یکنفر در لباس روحانیت میتواند تأثیرگذار باشد. از همان زمان که وارد حوزه شدم سعی کردم طلبه بودن در اخلاق و رفتارم هم نمود داشته باشد. با آنکه اغلب به دانشآموزان دوره راهنمایی به چشم بچه نگاه میکنند، اما رفتار و کردارم سبب شده بود برخورد معلمها با من فرق کند؛ خیلی محترمانه برخورد میکردند. خیلی وقتها مدیر مدرسه موقع نماز میگفت: نماز را من اقامه کنم. از سویی دیگر به اقتضای سن و سالم همراه بچهها پا به توپ میشدم و استخر و برنامههای تفریحی هم داشتم. از همان دوران راهنمایی شیخ مدرسه شده بودم و «آشیخ جواد» صدایم میزدند. الان هم که گاهی برای صحبت و سخنرانی و تبلیغ دین به آن مدرسه میروم با همین نام صدایم میزنند.
از او میخواهیم از کتابی که ترجمه ترکی آن را انجام داده است برایمان بگوید؛ مجموعه «بَصائِرُ الدَّرَجاتِ الکُبْری فی فَضائلِ آلِ مُحمّد» مشهور به «بصائر الدرجات». و توضیح میدهد: «از منابع حدیث شیعه، تألیف ابوجعفر محمدبنحسنبنفرخ صفار، از اصحاب امامحسنعسکری(ع) و از علمای مشهور قرن سوم ه.ق. است. مجموعهای روایی با رویکرد کلامی که احادیث آن درباره مسئله امامت، شناخت امام و فضائل ائمه(ع) بوده و از معتبرترین کتب و منابع حدیث شیعه بهشمار میرود که متأسفانه مهجور مانده است. از آنجایی که هدف اصلیام از انتخاب مسیر طلبگی، آموختن علوم دینی و تبلیغ اسلام بهخصوص برای آنهایی که از دین آگاهی ندارند بود، ترجمه این اثر محکم شیعی را به زبان ترکی آغاز کردم. کتاب به فارسی و انگلیسی ترجمه شده بود، چون آشنایی متوسطی با زبان ترکی داشتم تصمیم گرفتم آن را برای ترکزبانان هم ترجمه کنم. حدود یکسالونیم وقت برای این کار گذاشتم. قبل از آغاز به کار هم یک دوره یکماهونیمه برنامه آموزشی زبانترکی استانبول را پشت سرگذراندم. سفری 3هفتهای به ترکمنستان داشتم تا ضمن مراورده و گفتوشنود با مردم آن دیار، بیشتر با فرهنگ کشورهای همسایه آشنا شوم، همچنین ضمن آشنایی با لهجههای ترکی در ترجمه کتاب با دقت بیشتری عمل کنم.»
از او بهعنوان طلبه جوان از حال و هوای محرمی این روزهای محله میپرسم، تعریف میکند: «الحمدا... بچهها بهخصوص نوجوانهای محله خودجوش خیمهای برپا کرده و بهطور نمادین گوشهای از صحرای کربلا را به نمایش گذاشتهاند. من هم هرشب در مراسم عزاداری آنها شرکت میکنم و آنچه که به خاندان و اصحاب امامحسین(ع) گذشت را روایت میکنم. نه به شکل روضه، بلکه قصهگونه، که هم به دل بچهها بنشیند و هم اثرگذار باشد، آنگونه که به ما گفته شد و اثر کرد.»
از آرزویش میپرسم و اینکه چه هدف بزرگی را در زندگی دنبال میکند و او بزرگمنشانه پاسخ میدهد: «آدمی تا نفسش میآید و میرود قلبش مالامال از خواستهها و آرزوهای گوناگون است. بزرگترین آرزوی هر مسلمان حقیقی تعجیل در فرج آقا صاحبالزمان(عج) است. سلامت پدر و مادرم خواسته دیگر من است. نهایت اینکه در مسیری که انتخاب کردهام ثابت قدم بمانم و دچار لغزش نشوم. راه ائمهاطهار مسیر رسیدن به سعادت و سلامت است، هدفغایی و قلبیام نشان دادن این راه و آشنایی ناآگاهان به این مسیر پر ازخیر و برکت است.»