عشق زمینی و عشق دو انسان به یکدیگر که برگرفته از تعلق خاطر، معنویت و گاهی شهوت نیز میباشد، شناخته شده ترین عشق و متداولترین خواسته است که از ایجاد علاقه میان زن و مرد شکل میگیرد. مقام و مرتبه عشق در سراسر جهان به یک اندازه مهم و قابل تکریم است و تفاوت در زبان، فرهنگ، نژاد، رنگ پوست و سایر عوامل تمیز دهنده میان انسان نیز مانع از نفس عشق و عشقورزی نمیگردد. بنابراین میتوان پنداشت که عشق همچون یک قطعه آرامبخش موسیقی، یک تابلو نقاشی طبیعت، یک جمله پر مغز و یا شعری باشد که واژه واژه آن بر دل و روح آدمی بنشیند.
عشق از جمله پدیدههایی است که بشر در هر دورهای که زیست کند، در بازگشت به گذشته عشق، تنها میتواند پدیداری از آن پدیده را حس کند و اگر چنین مسئلهای را بپذیریم، هر روز که بشر بتواند عاشق شود، مبدا تاریخ اوست. اما برای نکوداشت عشق و اینکه بشود یک روز معلوم را برایش در نظر گرفت، روایتهای بسیاری میتوان گفت که نیازمند بررسی است.
براساس باورها و فرهنگ رایج غربی، 14 فوریه برابر با 25 بهمن هرسال، روز عشق یا همان ولنتاین است. طبق یک افسانه مشهور در سده سوم میلادی، در روم باستان در دوران فرمانروایی کلودیوس دوم، کشیشی به نام والنتین میزیستهاست. کلودیوس عقیده داشت مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای مردان جوان امپراتوری روم قدغن میکند. والنتین معتقد بود که این حکم ناعادلانه است؛ لذا مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری میکرد. هنگامی که کلودیوس این امر را دریافت، والنتین را به مرگ محکوم کرد.
از آن پس در سدههای میانه درکشورهای انگلیس و فرانسه، تکریم والنتاین از جایگاه ویژهای برخوردار شد و تا امروز نیز به عنوان سنتی برای عشق ورزی مطرح است و در سراسر دنیا مراسم خاصی برای آن در نظر میگیرند. در واقع باید گفت صرف نظر از علت برپایی مراسم والنتاین، نفس چنین حرکتی که مطابق با روحیات آدمی و تلاش بشر برای مهرورزی است، امری پسندیده به حساب میآید. اما به لحاظ فرهنگی باید متناسب با فرهنگ هر جامعهای به آن نگریسته شود.
در باورها و فرهنگ کهن ایران زمین، مجموعهای از جشنها و آیینها وجود دارد که برپایی هریک از آنان، سنت ویژه و دلیلی برگرفته از تاریخ و رسوم ملی دارد. در باورهای کهن، هرروز ماه نام ویژهای داشته است و بنا به معنی همان نام، جشنی برپا میشده است. به عنوان مثال، روز نخست هر ماه «روز اورمزد»، روز دوم هر ماه، روز بهمن (سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم هر ماه، اردیبهشت یعنی «بهترین راستی و پاکی» که باز از صفات خداوند است، روز چهارم هر ماه، شهریور یعنی «شاهی و فرمانروایی آرمانی» که خاص خداوند است و روز پنجم هر ماه، «سپندارمذ» بودهاست. سپندارمذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد باروری است چون با فروتنی، تواضع و گذشت زندگی را به همه زیستمندان هدیه میکند. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسفندگان (اسپندگان) را بهعنوان نماد تمایلات مادرانه و باروری میپنداشتند. از این رو، جشن اسفندگان برپایه تکریم مقام بانوان در ایران گرامی داشته میشده است. قطعا تعریف اسفندگان یا سپندارمذگان متفاوت از تعریف متداول از والنتاین غربی است. اما اگر در یک چیز شباهت داشته باشند، مسئله عشق و عشقورزی است.
در بزرگداشت سپندارمذگان، خانوادههای ایرانیان باستان برای سپاس از همسران و بانوان در خانواده و نزدیکان خود، دهشها و پیشکشهایی تدارک میدیدند و به پاس زحمات یکسالهشان تقدیم آنان میکردند. بانوان نیز این روز را گرامی میداشتند و در آن لباس و کفش نو میپوشیدند، زنانی که مهربان و پاکدامن، پرهیزگار و پارسا بودند و فرزندان نیک به دنیا آورده بودند، مورد سپاس قرار میگرفتند و از مردان خود پیشکشهایی دریافت میکردند.
میدانیم فرهنگ عشق و عشق ورزی در ایران اینگونه تعریف میشود که به کسی که دارای احساس عشق نسبت به کسی دیگر است، دلداده یا عاشق و به کسی که مورد احساس عشق طرف دیگر است؛ دلبر، دلربا یا معشوق میگویند. بنابراین عشق مورد تکریم میان ایرانیان و روز عشق ایرانی، خانواده را هدف میگیرد و اینگونه بوده است که مردان به تمنای عشق زنان کوشیده و چنین روزی مورد تکریم واقع میشود.
والنتاین و سپندارمذگان، یک هدف مشترک را پی میگیرند با یک تفاوت آشکار: عشقورزی و نشان دادن دوست داشتن طرف مقابل، شباهت اصلی هر دو آیین است. اما عمق محبت و بررسی آیینهای این دو جشن میگوید که سپندارمذگان، جشنی همراه با احترام ویژه به مقام زن و خانواده است و مهرگستری آن میتواند تبدیل به فرهنگ قالب امروز شود. در حالیکه والنتاین با وضعیت کنونی خود در ایران، میتواند هرسال و با نفرات مختلفی تکرار شود و چندان عمق و استحکام ندارد. بنابراین به دور از بحث کلیشهای سنتهای غربی و شرقی، آن نکوداشتی را برگزینیم که فرهنگ ریشهای و متناسب با باورهای ما را نشان دهد.