نعیمه زمانی - از گذشته تا به امروز پیشبینیهایی ازسوی افراد مختلف انجام شده که با درستی و نادرستی همراه بوده است. پیشبینی زلزله نیز در این دسته قرار دارد که اگر علمی باشد و فرد مدعی بتواند درصد احتمال و عدم قطعیت نتایج خود را بازگو کند میتواند مثبت واقع شود.
سیدعباس صولتی، ساکن محله سعدآباد، نیز ادعا میکند که میتواند زلزله، بارندگی و سیل را پیشبینی کند. ما نیز بدون تأیید و رد ادعایش با او به گفتوگو نشستیم.
آموزش در ارتش
صولتی در ابتدا به معرفی خود میپردازد و میگوید: سال1338 در یک محله قدیمی با خانههای خشت و گلی در استان چهارمحال و بختیاری به دنیا آمدم. پدرم کشاورز بود و زادگاه من در منطقه سردسیری قرار داشت که کشاورزی در تمام فصول را ممکن نمیکرد. بنابراین به اهواز کوچ کردیم. گرچه پدرم در آنجا کشاورزی را رها کرد و به حرفه نصب سرپوش در کارخانجات مناطق صنعتی مشغول شد و سپس به کویت رفت. پس از مدتی به ایران بازگشت و 2سال بعد بر اثر حادثهای چشم از جهان فرو بست. من نیز بهعنوان فرزند بزرگ خانواده درس را رها کرده و به کارگری مشغول شدم.
پس از انقلاب وظیفه نگهبانی و حراست از مکانهای دولتی را به عهده گرفتم. با شروع جنگ از آنجاییکه در اهواز بودم درخواست اعزام به جبهه دادم و موافقت نشد. درنتیجه از آن کار بیرون آمده و وارد نیروهای مسلح شدم.
پس از اتمام آموزشهای لازم به مدت8سال در جبهه حضور یافتم. ارتش برای من نقش یک دانشگاه را داشت و من در آنجا از آموزشهای مقدماتی و تخصصی گرفته تا یادگیری محاسبات و کار با جنگافزارها بهره بردم. شعار « ببین و دیده نشو» همیشه آویزه گوشم بود به این معناکه باید دشمن را طوری دیده و مورد هدف قرار میدادم که من را نکٌشند. این موضوع باعث شد که در عملیات از دیدهبانی و محاسباتی که آموخته بودم استفاده کنم.
پیشبینی با محاسبات
در همان زمان جنگ ازدواج کردم و پس از جنگ نیز به همراه همسر و فرزندانم راهی مشهد شدیم. دوران جنگ من را خسته کرده بود و به همین دلیل از سازمان نظامی بیرون آمدم و سال71 در بحبوحه جستوجوی کار به پیشنهاد یکی از دوستان به اداره آب منطقهای خراسان رفته و در آنجا مشغول به کار شدم.
کار من حسابداری بود ولی از آنجاییکه با محاسبات آشنا بودم به انجام محاسباتی درباره زمین، زلزله و بارندگی روی آوردم. حتی میزان بارندگی 3ماهه زمستان سال89 را پیشبینی کردم. اولین پیشبینی محاسباتی که درباره زلزله داشتم مربوط به شهر بهبهان بود. برای بهتر انجامدادن محاسباتم نیاز به ابزار محاسباتی داشتم و از آنجاییکه چنین وسیلهای نداشتم به بخش نقشهبرداری در اداره آب منطقه مراجعه کردم و از آنها درخواست ابزار محاسباتی کردم که موافقت نشد.
من زلزلهای را پیشبینی کرده بودم و باید کاری میکردم. نزد مدیر فنی و رئیس نقشهبردارها رفتم و به آنها اعلام کردم که یک ماه دیگر زلزلهای در بهبهان رخ خواهد داد و من نیاز به دوربین نقشهبرداری دارم.
آنها نیز در جواب به من گفتند «اگر اتفاقی که میگویی رخ دهد وسایل مورد نیاز را در اختیارت قرار خواهیم داد.» سرانجام روز موعود رسید، آن زمان اینترنت به شکل امروز در دسترس نبود، به آنجا رفتم و گفتم امروز زلزله آمده است، رادیو را روشن کردند و اخبار ساعت14 اعلام کرد که زلزلهای در بهبهان رخ داده است.
حاضران مبهوت شده و همگی دور من جمع شدند. با آنکه چیزی که گفته بودم اتفاق افتاده بود اما به قول خود عمل نکردند و گفتند «ما خود به این دوربینها و وسایل نیاز داریم.» نزد مسئول جغرافیای اداره رفته و به پیشنهاد او به بنیاد پژوهشهای علمی آستانقدس رفتم و خود را به زندهیاد محمدتقی عدالتی که استاد نجوم و فیزیک بود معرفی کردم.
جلسهای گذاشته شده و استادان من را نقد کردند. در نهایت تصمیم بر آن شد که در کارگاههای نجوم دانشگاه شرکت کنم.
نیاز به همراهی
صولتی نامههای زیادی دارد و میگوید: پس از آن نزد دکتر بهرام عکاشه، پدر علم زلزلهشناسی ایران، رفتم و ایشان من را نزد دکتر ایرج ملکپور، استاد نجوم و تقویمنگاری ایران فرستادند. نامهنگاریها و رفت و آمدهای زیادی انجام دادم که هیچ یک نتیجهای نداشت. حتی کارهای ابتدایی ثبت اختراع نیز انجام دادهام.
پس از بیتوجهیها دوربینی دسته دوم از یک شرکت خصوصی خریدم و از آن در محاسباتم استفاده میکنم.
همچنین تمام پیشبینیهایم را در صفحات مجازی انتشار دادم. زلزله کرمانشاه و سیلهای اخیر را هم پیشبینی کرده و در فیلمی که سال96 توسط آستانقدس از من گرفته شد به این نکته اشاره کردم.
مؤسسه ژئوفیزیک نیز به جای حمایت از من میگوید تمام اطلاعاتم را در اختیارشان قرار دهم اما من میخواهم آنها به من ابزار بدهند و همراهم باشند. پیشبینیهای من براساس اصول محاسباتی است، میخواهم ارگانی همراه من باشد و بر کارم نظارت کند و ابزار و امکانات لازم را در اختیارم قرار دهد.