آنچه میخوانید داستان کوتاه نیست، یک آرزوی قشنگ و شدنی است. حداقل تصور کنید این اتفاق بیفتد. اگر هر چند روز یکبار، وقتی رئیس قوهقضائیه میرود پشت میزش بنشیند، نامهای به امضای رئیسجمهور ببیند که با قید فوریت روی میزش قرار دارد و تا آن را باز کند، ببیند رئیسجمهور نوشته است «بنا به گزارش واحدهای نظارتی دولت، این افراد در حوزه اجرایی کشور در سطوح مختلف در این مدت تخلف کردهاند.» و موارد تخلف که منجر به فسادهای کلان مالی و دست بردن به جیب بیتالمال شده است و نیاز به محاکمه دارد را فهرست کرده باشد. رئیس قوهقضائیه در هامش نامه بهسرعت نامه را برای اجرای عدالت با رعایت کامل قانون به قاضی ذیربط ارسال کند. هنوز مشغول به کار نشده، نامه دیگری دریافت کند. رئیس مجلس گزارشهایی از تخلفات و زدوبندهایی را که در مجلس و در میان نمایندگان اتفاق افتاده است، به رئیس قوه فرستاده است و او هم به قاضی ارجاع کند. این کار ملی اگر انجام شود، فواید فراوانی دارد؛
اول: مفسدان نمیتوانند خود را در دالانهای جناحی یا سازمانی مخفی کنند و دفاعی به اسم تضعیف دستگاهها به کمک مفسدان نمیرود.
بدترین آفت همه دستگاههای کشور این است که گمان کنند مجموعه زیر نظر آنان پاک است و باید از آن دفاع کنند و به دلیل تضعیف نشدن مجموعه بزرگی که در اختیار دارند، باید لاپوشانی کنند یا حداقل نگذارند با رو شدن مفاسد در حوزه کاری آنها تضعیف شوند. درحالیکه بزرگترین موفقیت برای هر دستگاهی، اعلام مفاسد و مفسدان از سوی مدیریت عالی خود آن دستگاههاست که میتواند اعتماد عمومی را جلب کند و آن مجموعه را تقویت کند، نه تضعیف. آدمهای خوب و بد در همهجا هستند.
اعلام مفاسد و مفسدان از سوی رؤسا و مسئولان و حمایت از ارجاع پرونده آنان به نظام قضایی نشان از تصمیم برای پاک کار کردن است. چه خوب بود مثلا در کنار دادگاههای زنجیرهای درخور تقدیر این روزها علیه مفسدان اقتصادی، چند دادگاه متخلفان دستگاه قضایی نیز از طرف آن قوه علنی میشد.
دوم: وقتی رؤسای قوا و دستگاههای مختلف کشور متولی معرفی و شناسایی فساد در حوزه خودشان باشند، میتوانند تمهیدی کنند که مشکلات جانبی مدیریتی کمتر شود.
سوم: دستگاه قضایی میتواند با خیال راحت و بدون دغدغه فسادستیزی قانونی و علنی انجام دهد. برای جلب اعتماد مردم و از آن مهمتر برای مدیریت پاک، قاضی نباید نگران مسائل حاشیهای باشد. باید با اتقان و با توجه به مر قانون و بدون تأثیرپذیری حکم صادر کند. برای تمهید اینکه همه قوا در امر مبارزه با مفاسد اقتصادی بسیج شوند و این حرکت متوقف نشود، مهمترین وظایف بر عهده خود قوهقضائیه است.
آنها باید:
قضاتی را برای مبارزه با مفاسد دستگاهها بگمارند که به بیطرفی مشهور باشند و به حقوقدانی و احکام عادلانه پایبند و به نپذیرفتن توصیه شهره باشند تا جوسازیهای مفسدان اثر منفی نداشته باشد.مبارزه با فساد را نباید موفقیت قوهقضائیه بدانند و باید در تبلیغات و رفتار آن را امر ملی بشمارند تا هیچ دستگاهی خود را در مقابل نظام قضایی نبیند.استمرار در این مبارزه علنی هم راز جلب اعتماد مردم است. آفت بدی است مبارزههای مقطعی. بریدن غده پیشرفته مفاسد اقتصادی در شرایط فعلی پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است. همه باید خود را در از بین بردن این غده سهیم بدانند و دعواها و اختلافنظرها را به خاطر خدا، مردم و مملکت در این حوزه وارد نکنند.