اکران مردمی فیلم آپاراتچی در مشهد با حضور بازیگران و عوامل فیلم (جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳) تئاتر "un۱۲"، با داستان رنج کردها از رژیم بعث در مشهد به روی صحنه رفت آغاز پخش بین‌المللی «اَبله» | روایتی از زندگی یک دختر کوتاه قامت در خوابگاه! معرفی اعضای جدید هیئت‌مدیره انجمن صنفی تهیه‌کنندگان فیلم بلند مشهد فصل جدید «زخم کاری» چه زمانی پخش می‌شود؟ سرمایه ادبی ایران | درباره سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر، نویسنده و محقق به بهانه زادروزش فصل ایران باستان سریال «سلمان فارسی» کلید خورد لئوناردو دی‌کاپریو و جنیفر لارنس در فیلم جدید اسکورسیزی هم‌بازی می‌شوند نقدی به رئالیتی شو «اسکار» مهران مدیری آیا عکس جدید احسان علیخانی در فضای مجازی، واقعی است؟ + عکس برنامه‌های بزرگداشت سعدی اعلام شد | گردهمایی سعدی‌پژوهان در شیراز انتقاد کمدین کهنه کار به نسل کشی رژیم صهیونیستی نخل طلای افتخاری کن به استودیو جیبلی ژاپن اعطا می‌شود فیلم‌های سینمایی آخر هقته تلویزیون (۳۰ و ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان رضا رشیدپور: دیگر نمی‌خواهم مجری برنامه سرگرم‌کننده تلویزیونی باشم
سرخط خبرها

معلمی که یگانه بود و هیچ کم نداشت

  • کد خبر: ۴۸۴۷
  • ۲۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۷
  • ۱
معلمی که یگانه بود و هیچ کم نداشت
هادی خانیکی روزنامه نگار و استاد علوم‌ ارتباطات

خبر درگذشت منوچهر دانش‌آموز، دبیر نام‌آشنای ریاضی مشهد، کوتاه بود و جان‌کاه. به گفته شاملو، او تجسّد وظیفه بود و توانِ دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن، توانِ شنفتن، توانِ دیدن و گفتن، توان جلیل بر دوش بردن بار امانت و توان غمناک تحمل تنهایی را به غایت داشت.
50سال پیش در دبیرستان شاهرضای آن روز و دکتر شریعتی امروز، شاگردش بودم و 4درس جبر، مثلثات، ترسیمی و رقومی و حساب استدلالی را از او آموختم.
از آن روزها تا به امروز زمان و زمانه بسیار چرخید و دست تقدیر برای من بازی‌های گوناگون کرد، اما در گذر ایام و احوال تصویر دانش‌آموز از ذهن و دلم هرگز نرفت. شاید این حدیث و حکایت زندگی دیگران هم باشد که روایت مدرسه و معلمی و ریاضی را با نام او هم‌نشین کرده‌اند؛ نامی آشنا و جان‌افزا و ماندگار که گویی با جبر و حساب، منطق زندگی می‌گفت و در ژرفای وجود می‌نشاند.
درس ریاضی او برای من مثل شعر شیرین و شورانگیز بود و شیوه آموختنش در آن سال‌ها چنان مرا شیفته ریاضی کرد که تنها انتخابم در دانشگاه شد. بعدها الزام‌های اجتماعی و سیاسی نگذاشت که در آن انتخاب بمانم، اما همان عشق و درک را در وجودم جاودانه کرد.
دانش‌آموز هم از دانش معلمی در بهترین سطح برخوردار بود و هم از مهارت و هنر و اخلاق آموختن. هر درسی که می‌داد، رام او بود و هیچ زاویه‌ای از آن در اندیشه و گفتارش پنهان نبود؛ عمیق می‌اندیشید، ساده می‌گفت و زیبا بر تخته‌سیاه می‌نوشت و با خوش‌خویی می‌پرسید. آراسته و بانظم به کلاس می‌آمد و باوقار و لبخند درس می‌داد و شاگردان را به نیکویی وارد مدار دانستن می‌کرد. هوشمند بود و هوشیارساز و به دانش‌آموزانش توانایی را پیش از دانایی می‌آموخت. ادعایی نداشت، اما هیچ ادبی از آداب معلمی را هم فرونمی‌گذاشت. هویت داشت و هویت می‌ساخت و با رفتار معنادار خویش، پرورش ذهن را با حس تعلق همراه می‌کرد. خود را به مدرسه‌اش، به معلمانش، به شهرش و به کشورش وابسته و مفتخر می‌دانست و برای افزودن بر آن تعلق و افتخار از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کرد. او دانش‌آموخته همان دبیرستان شاهرضا بود و دوست داشت که به سبب همین وابستگی، دانش‌آموزان آن را برای پیشتازی در دنیای رقابت آموزشی توانمند کند. روزهای بهار از ساعت 5صبح می‌آمد و بی‌هیچ چشمداشتی به ما درس می‌داد تا دینش را به مدرسه و معلمان پیشینش ادا کند.
نمی‌دانم در این سال‌ها که گرد بیماری و پیری بر او نشست، چه کسانی و چه نهادهایی به قدرشناسی وی پرداختند و «میراث دانش‌آموز» را در کارنامه آموزش ریاضی و پرورش فرزندان این شهر ثبت کردند.
چه این حق را پاس داشتند و چه از آن غافل شدند، اکنون وقت آن است که یادش را گرامی بداریم. زمان زمانه حافظه‌داری و هویت‌مندی است و دانش‌آموز بخشی از حافظه و هویت آموزشی و فرهنگی شهر ما و سرمشقی به‌یادماندنی در معلمی مؤثر و موفق ماست.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
سید محمدرضا معتمدی
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۸/۰۶
0
0
روحشان شاد
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->