فهیمه شهری
خبرنگار شهرآرا محله
سالهاست در ایام محرم سیاهپوش میشویم و لباس عزا بر تن میکنیم. شور حسین(ع) محشری در دلها به پا میکند و از زن و مرد، کودک و جوان، همه را به هیئات و مساجد میکشاند. اما در این بین، زیباترین تصاویر به وسیله کسانی رقم میخورد که شور حسینی را با شعور حسینی در هم میآمیزند و درسی را که از محرم و صفر میگیرند، در تمام طول سال به یاد دارند. آنها کسانی هستند که منش و رفتار حسینی را الگوی خود قرار میدهند و رسالت حسین(ع) را آویزه گوششان میکنند. آنها اگر در مجلس عزای حسین(ع) بر مظلومیت او و یارانش میگریند، در زندگی شخصی، شجاعت و آزادگی را الگو قرار میدهند و همچون حسین(ع) و ابوالفضل(ع) تا آخرین لحظه، مهربانترین فرد بر خانوادهشان هستند. آنها اگر از درد رقیه بیتاب میشوند، به خاطر میسپارند اگر دستی بر کودکی بلند کنند، نه از حسین(ع) بلکه از عمر ابنسعد و یارانش پیروی کردهاند. آنها از ابوالفضل(ع) درس وفاداری یاد میگیرند و با درک کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا، نه فقط یک روز عاشورا و 2 ماه محرم و صفر، بلکه تمام طول سال، شجاعت، آزادگی، دفاع از دین، خانواده دوستی، حق گویی، یاری و دستگیری از مستمندان را سر لوحه کار خود قرار میدهند.
جایی که جوانمردی حرف اول را میزند
این بار به مناسبت ایام تاسوعا و عاشورا سراغ پیشکسوت یکی از رشتههای ورزشی رفتیم که در آن، ورزشکارانش با نام علی(ع) و حسین(ع) نیرو میگیرند و اولین شرط حضورشان، سر فرود آوردن و فروتنی است. زورخانهها، یکی از مکانهای ورزشی بکر است که در آن، جوانمردی حرف اول را میزند. گودهای زورخانه در میان زمینها و سالنهای ورزشی مختلف امروز، شاید تنها مکانی باشد که قبل از قهرمانپروری، به انسانپروری اهمیت میدهد. آنجا باید بدنت را با میلها و کبادههای سنگین پرورش دهی تا پهلوان شوی و به یاری ضعفا بروی.
سید حسین(ع) جعفرزاده، پیشکسوت پرآوازه باستانی کشور و از معدود کسانی است که پلاک افتخار این رشته را دریافت کرده است.
او از 17 سالگی وارد زورخانه شده است. قبل از آن، در دوران دبستان، وقتی به مدرسه میرفت در مسیرش باشگاهی بود که در آن ورزش باستانی انجام میدادند. جعفرزاده قبل از رفتن به مدرسه، مقابل این باشگاه میایستاد و ورزش آنان را نگاه میکرد. از همان زمان به این ورزش علاقهمند و در 17 سالگی وارد این عرصه میشود. جعفرزاده، آنقدر خوش میدرخشد که در 30 سالگی میدانداری زورخانه را به او میدهند. اوایل انقلاب دبیر هیئت ورزشهای باستانی میشود. کمی بعدتر هم مدیریت زورخانه میدان شهدا را بر عهده میگیرد. او طی این سالها در بیشتر مسابقات مقام اول را کسب کرد و اکنون دهها مدال دارد به گونهای که 3دیوار یکی از اتاقهای منزلش فقط با تابلوهایی پوشیده شده که نشان افتخار اوست. او در این گفتوگو از درسهایی که واقعه کربلا به پهلوانان میدهد، برایمان میگوید.
امام حسین(ع)؛ الگوی همه پهلوانان
جعفرزاده، امام حسین(ع) را الگوی همه پهلوانان معرفی میکند و میافزاید: مرام پهلوانی امام حسین(ع) زبانزد تمام مردم دنیاست. همه اصول پهلوانی که در دنیا معرفی میشوند، نشئت گرفته از رفتار اهل بیت(ع) است و تمام آنها را میتوان در حضرت علی(ع) و پسرش حسین(ع) یافت. پهلوانان، گذشت، شجاعت، از خودگذشتگی و یاری ضعفا را از امام حسین(ع) یاد میگیرند و زور بازویشان را در راه دفاع از حق به کار میبرند.
به عقیده او حسینبنعلی(ع) با وجود اینکه میدانست اگر به کربلا بیاید شهید میشود باز هم دست از حقخواهی و عدالتجویی بر نداشت و با شجاعت در برابر حکمرانان ظالم زمان خودش ایستاد به گونهای که اگر این ایستادگی او نبود امروز اثری از دین اسلام باقی نمیماند. همچنین امام حسین(ع) در مسیر دفاع از دین، آنقدر پیش رفت که نه تنها از جان خودش بلکه از کودک شیرخوارش هم گذشت و همه اینها باید الگوی ما قرار گیرد تا در زندگی روزمره به هیچ قیمتی حاضر نباشیم پا در مسیر نادرست بگذاریم.
او خانوادهدوستی و محبت امام حسین(ع) نسبت به اعضای خانوادهاش را یکی از ویژگیهای مهم این بزرگمرد تاریخ بیان میکند و میافزاید: اگر ادعای پیروی از حسین(ع) را داریم باید مانند او زندگی کنیم. یکی از جلوههای این الگوی عملی در زندگی افراد این است که چطور با همسر، فرزند، والدین، خواهر و برادر و ... رفتار میکنند. امام حسین(ع) با تمام قدرتی که داشت مهربانترین فرد به خانوادهاش بود و زور بازویش را جز در راه حق و عدالت استفاده نکرد.
او و یارانش تا آخرین لحظه پناه و پشتیبان زنان و کودکان بودند و اجازه نمیدادند لشکر شمر به خیمه آنان نزدیک شود.
اداره زندگی با آموزههای حسینی
به عقیده او، پهلوانی که با نام علی(ع) و حسین(ع) ورزش میکند، میداند باید همانند این بزرگواران، تواضع و فروتنی داشته باشد، به پدر و مادر نیکی کند و با همسر و فرزندانش خوش اخلاق باشد بنابراین میبینیم که پهلوانان احترام زیادی برای اعضای خانوادهشان قائل هستند و بیشتر از مردم عادی نسبت به خانوادهشان گذشت و فداکاری دارند.
او با اشاره به رابطه خواهری و برادری امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)، بیان میکند: امام حسین(ع) در مسیر برادری، تا آخرین لحظه پناه، پشتیبان و مرهم خواهرش بود و حضرت زینب(س) هم در مسیر خواهری چنان فداکاری کرد که نامش در تاریخ ثبت شد و امروز همه میدانیم اگر صبر و استقامت زینب نبود، نتیجه قیام امام حسین(ع) به درستی منعکس نمیشد.
جعفرزاده تصریح میکند: اسلام برای خانواده ارزش بسیاری قائل و جایگاه والایی به آن داده است، ما هم اگر پیرو حسین(ع) هستیم باید زندگی خانوادگیمان را براساس آموزههای اسلام اداره کنیم. همچنین امام حسین(ع) در شب عاشورا به یارانشان فرمودند اگر کسی حقالناس به گردن دارد، برگردد؛ این درس خیلی مهمی است. در واقع میتوان گفت حتی اگر کسی در رکاب حسین(ع) شهید شود، حقالناس از گردن او برداشته نمیشود و باید پاسخگو باشد. اینها آموزهها و هشدارهای مهمی برای ماست و باید توجه داشته باشیم قبل از اینکه به سفر کربلا و مکه برویم یا در پیادهروی اربعین شرکت کنیم، حواسمان به حقالناس باشد. حقالناس هم فقط مال نیست. اگر دلی را بشکنیم حقالناس بر گردنمان است. اگر در برابر حقی سکوت کنیم یا توان یاری ضعیفی را داشته باشیم و کوتاهی کنیم، از مسیر امام حسین(ع) فاصله گرفتهایم و برای اینکه پیروی واقعی اهل بیت(ع) باشیم باید در کنار عزاداری صحیح، سیره و روش زندگی آنها را الگوی خود قرار دهیم.
او میافزاید: کینه، انتقامجویی، دعوا و فحاشی که امروزه بسیاری از ما گرفتار آن هستیم، در سیره اهل بیت(ع) جایی ندارد و یک شیعه واقعی باید این خصلتها را از خود دور کند.
چهار اصل پهلوانان
پهلوان جعفرزاده تأکید میکند: فراتر از روز عاشورا، امام حسین(ع) در تمام دوران زندگی همانند پدر و مادر بزرگوارشان، هر رفتار بدی، دیگران در حقشان داشتند گذشت میکردند و هر کار خیری میتوانستند برای مردم انجام میدادند. از طرفی همواره خدا و مرگ را مدنظر قرار میدادند، پهلوانان هم با الگوبرداری از این بزرگواران، چهار اصل دارند؛ باید هر بدی را نادیده بگیرند، هر خوبی در حق دیگران کردند آن را فراموش کنند و همواره به یاد خدا و مرگ باشند. رعایت کردن این مرام پهلوانی آنقدر اهمیت دارد که در پایین حکم هر پهلوانی نوشته شده است اگر این فرد، شئون اجتماعی و اخلاقی را رعایت نکند، حکمش لغو میشود. در واقع اگر پهلوانی از زور و بازویش به ناحق و در راستای زورگویی استفاده کند یا در روابط اجتماعی ناسزا بگوید و تندخویی داشته باشد، از طرف فدراسیون، حکم و مدال پهلوانی از او گرفته میشود.
او توضیح میدهد: در دیگر ورزشها چنین قانونی نداریم که اگر ورزشکار، اخلاق را رعایت نکند حکمش باطل میشود. فقط این پهلوانان هستند که با تبعیت از حسین(ع) و پدرش علی(ع)، مهمترین اصل برایشان دفاع از حق است و همواره باید با خوشاخلاقی در این مسیر حرکت کنند. همچنین در دیگر ورزشها همیشه برد و باخت مطرح است و وقتی مسابقه تمام میشود، یک نفر از ناراحتی شکست، گریه میکند و یک نفر در خوشحالی پیروزی به سر میبرد اما در گود زورخانه برد و باخت مطرح نیست، هر کس ورزش خودش را میکند و از اولین چیزهایی که رعایت میشود احترام به بزرگتر، سادات و پیشکسوت است. ابزارهایی هم که در زورخانه استفاده میشود برگرفته از ابزارهای جنگی پهلوانان قدیم است به عنوان مثال میل زورخانه نشانه گرز است و کباده همان کمان است که در جنگهای قدیم استفاده میشد.
الگوی خوبی برای فرزندانمان باشیم
او صحبتهایش را ادامه میدهد و تأکید میکند: اگر ادعای شیعه بودن داریم باید در عمل مانند علی(ع) و اولادش رفتار کنیم و همانطور که علی(ع) الگوی فرزندش حسین(ع) بود ما هم الگوی خوبی برای فرزندانمان باشیم و مسئولیتپذیری، کار و تلاش، یتیمنوازی، دستگیری از ضعفا، قناعت و عدالت را به فرزندانمان بیاموزیم. همچنین در کلام و رفتار ائمه همیشه بر ورزش بهویژه سوارکاری، تیراندازی و شنا تأکید شده است، ما هم باید فرزندانمان را از کودکی با ورزش آشنا کنیم و در کنارش اخلاق پهلوانی را به آنها یاد دهیم.
پهلوان جعفرزاده به قناعت، انصاف و دستگیری از ضعفا که در زندگی ائمه بود، اشاره میکند و میگوید:
زمین را گر شوی مالک طمع بر آسمان داری
بنازم چشم مستت را عجب رو این زمان داری!
تو دانی حرص و آز دردی است بی درمان،
چرا بی حد نظر بر مال و اموال کسان داری؟
خدا را تو مبر از یاد ای انسان بیانصاف،
خدا را بردهای از یاد چشم بر این و آن داری
تو با این عمر کوته پیروی کردی ز شیطانت
بیا یکدم بشو بیدار بدان باد خزان داری
صباحت میشود شام و سحرگه میشود پیدا
بیا چشمان خود بگشا که عمرت را چسان داری
توکل بر خدا داری که خواهی عمر با عزت؟
رضا کن بندهی حق را اگر دست با خسان داری
رضای حق اگر خواهی رها کن دامن شیطان
عقیده گر تو بر این صاحب کون و مکان داری
حال و هوای زورخانهها در ایام محرم
جعفرزاده در ادامه به حال و هوای زورخانهها در ایام محرم اشاره کرد و گفت: پهلوانان از اول تا آخر محرم لباس مشکی میپوشند. به مناسبت تاسوعا و عاشورا، یک هفته زورخانه را تعطیل میکنند. در این ایام ضرب را کمتر و با اشعاری در مدح امام حسین(ع) و مردانگیاش ورزش میکنند. در و دیوار زورخانه را پرچمهای مشکی میزنند و اشعار و جملاتی درباره امام حسین(ع) روی آن مینویسند.
او که خودش از کودکی تاکنون همواره در طول سال لباس، کفش و جوراب سفید بر تن دارد، در ایام محرم به احترام امام حسین(ع) لباس مشکی میپوشد و همراه دیگر ورزشکاران برای عزاداری به هیئات میرود .یکی از مدحهایی که جعفرزاده خودش سروده و در ایام محرم، از مرشد میخواهد برایش بخواند، چنین است؛
حسین(ع) ای زاده زهرا که نامت دلربا باشد/ فدای تربتت گردم دوای دردها باشد
به هر مجلس نظر کردم در آن محفل تو را دیدم/ به جان و دل چو بشنیدم صدای آشنا باشد
تو هستی زاده حیدر، بنازم آن پدر را من/ چنین فرزند را باید که ابن لافتی باشد
تمام عاشقان کوی تو مجنون و شیدایند/ کجا دارد سر از پا، یار را که نام کربلا باشد
تمام هستی خود دادهای در راه یزدانت/ تو ثارا... میباشی خدایت خون بها باشد
به دجله رفت عباست، برون شد تشنه لب، گفتا/ چرا نوشم من آبی را که بهرم ناروا باشد
زورخانهها؛ محیط مناسبی برای پرورش فرزندان
او خطاب به خانوادهها تأکید میکند: خودشان به زورخانه بیایند و فرزندانشان را همراه بیاورند تا با این ورزش آشنا شوند چرا که بر خلاف دیگر ورزشها که در آن برد و باخت مطرح است و دعوا و فحاشی زیاد دیده میشود، در زورخانه اول از همه ورزشکار احترام به بزرگتر را یاد میگیرد. همچنین مردانگی و گذشت، خصلت بسیاری از پهلوانان است و کسانی که وارد عرصه ورزش زورخانهای میشوند باید مکارم اخلاقی را رعایت کنند بنابراین زورخانهها محیط بسیار مناسبی برای فرزندانشان است و کسی که در این راه پا بگذارد آلوده به بزهکاری و .... نمیشود. البته خود پدر و مادر هم باید برای فرزندانشان الگو باشند و با رعایت اصول اخلاقی، فرزندانی صالح تربیت کنند. به ورزشکاران هم توصیه میکنم حتما فرزندانشان را با خود به گود زورخانه ببرند تا نامشان پایدار بماند و بعد از خودشان، فرزندشان نامشان را زنده نگه دارد.
پهلوان جعفرزاده میافزاید: برخلاف بعضی تصورات، به عقیده من ورزش باستانی کم رونق نشده است. به عنوان مثال صبحها ساعت پنج و نیم که خود من به زورخانه آستان قدس میروم، حدود 100 نفر برای این ورزش حضور دارند. غیر از آن، تا شب سه گود دیگر هم برگزار میشود و در همه آنها مردم حضور پررنگ دارند. حتی در شهرستانها هم زورخانهها دایر است و به عنوان مثال در گناباد ۷ یا ۸ زورخانه داریم. البته دوست دارم ورزش باستانی بیشتر از این رونق بگیرد چون در آن فقط محبت و برادری دیده میشود. کافی است کودکان و نوجوانان وارد این محیط شوند تا خودشان با شنیدن صدای زنگ و ضرب و مدح، به وجد بیایند و طرفدار این رشته ورزشی شوند.
این پیشکسوت و قهرمان ورزش پهلوانی و زورخانهای توضیح میدهد: در قدیم زورخانههای زیادی در مشهد داشتیم که از جمله، زورخانه پایین خیابان، بالا خیابان، زورخانه کوچه باغعنبر و باشگاههای شهدا، توس، دریادل، خیابان دارایی، کوچه چراغبرق و ایستگاه سراب بودند. اکنون به جز باشگاه شهدا، هیچکدام از این زورخانهها و باشگاهها دیگر وجود ندارند و به جای آنها باشگاههای آستان قدس، شهرداری، شهید خیبر، امیرکبیر و شهدا، در این رشته فعالیت میکنند.
او یادآوری میکند: این رشته فقط متعلق به ایران است و دیگر کشورها، آن را از ما فراگرفتهاند. اکنون این ورزش در ۲۷ کشور اجرا میشود و پیشکسوتان ایرانی برای آموزش، به دیگر کشورها میروند. همچنین سیدیهای ورزش ما برایشان فرستاده میشود تا الگو برداری کنند.
تواضع؛ علت کوتاهی درِ زورخانه
او با اشاره به جنبههای اخلاقی و رفتاری این رشته، میگوید: ابتدا که ورزشکار پا در زورخانه میگذارد، با دیدن آداب، رسوم، فرهنگ و منش پهلوانی، به ابعاد اخلاقی و رفتاری آن پی میبرد و یاد میگیرد که به این سبک زندگی کند. رخصت گرفتن، احترام گذاشتن به بزرگتر و بوسیدن کف گود که در زورخانهها انجام میشود همه دارای مفاهیم اخلاقی است. در زورخانه نیز کوتاه است تا فردی که وارد آن میشود به نشانه احترام و تعظیم و افتادگی، سرش را پایین بیاورد. دلیل پایین بودن گود هم این است که ورزشکار خودش را از همه پایینتر و افتادهتر ببیند.
جعفرزاده با اشاره به نقش مرشد در زورخانهها میگوید: مرشد، شعرهای حماسی و مذهبی برای ورزشکارن داخل گود میخواند و باعث میشود که آنها انرژی بگیرند .همچنین اگر مرشد پیشکسوتتر از میداندار باشد، این مرشد است که رهبری حرکات را برعهده میگیرد و امر و نهی میکند.او درباره جایگاه و نقش پهلوانان در قدیم، اظهار میکند: در گذشته، پهلوانان و بزرگمردان، کارهای خیر زیادی انجام میدادند. قدیم، هر محلهای که پهلوان یا ورزشکار باستانیکار داشت، امن و امان بود و همه میدانستند که در آن محل هیچکس نمیتواند زورگویی کند، اگر گرفتاری یا مشکلی در آن محل وجود داشت، به پهلوانش میگفتند و به وسیله او مشکلات برطرف میشد. در واقع پهلوانان قدیم مانند استاندار یا فرماندار فعلی بودند، بنابراین در محلهای که پهلوان داشت، خیلی کم اختلاف دیده میشد. اکنون هم تعداد خیلی کمی از این پهلوانان در بعضی شهرهای کشور وجود دارند اما جا دارد بیشتر از این ورزش حمایت شود تا شاهد افزایش تعداد پهلوانان باشیم.
جعفرزاده با اشاره به بهترین خاطرهاش از این رشته، میگوید: سالها پیش در مسابقات کشوری که به صورت انفرادی در باشگاه شهرداری ریاحی برگزار شد، قهرمانان تمام استانها حضور داشتند. در این بین فردی به نام آتشگر از تهران بود که هر ساله قهرمان میشد. در آن روز تمام تلاش و قدرتم را به کار بردم و توانستم 60 نمره بیشتر از آتشگر بگیرم بنابراین به عنوان قهرمان کشور در آن مسابقات معرفی شدم و حکم زنگ ضرب از در زورخانه و یک شال کسوت را کسب کردم.