چند روز پیش بود که در مسیر رفتن به اداره با صحنهای مواجه شدم که ذهنم را با کلی علامت سؤال روبهرو کرد. در حالی که پاکبان زحمتکش مسیر پیادهرو را جارو میزد و پیش میرفت جوانی در مسیر مخالف پاکبان از او عبور کرد و زبالهای را که در دست داشت روی زمین انداخت. پاکبان این صحنه را دید، آهی کشید، برگشت زباله را برداشت و به کار خود ادامه داد. آن جوان هم به مسیر خودش ادامه داد تا احتمالا جایی دیگر و نقطهای دیگر از شهر را با حرکت دور از درک خود آلوده کند.
این بخشی از مشکل شهر و رفتار تعداد اندکی از شهروندان است، اما آیا تمام مشکلات و رفتارهای سوء این شکلی فقط در زباله ریختن خلاصه میشود؟ شهروندان ما تا چه اندازه با نقش خود در توسعه شهر و جامعه آشنایی دارند؟ این رفتار سوء چه هزینههایی را بر شهر تحمیل میکند؟
رفتار درست شهروندی، ابزار توسعه
به طور مشخص در یک شهر که به سمت توسعه در حرکت است، همه ارکان با هم توسعه مییابند. آیا میشود فقط از مجموعه مدیریت شهری انتظار ایجاد امکانات رفاهی را در شهر داشت آن هم در حالی که تعداد اندکی از شهروندان هستند که در فرهنگ بهرهمندی از آن مشکل دارند؟ چگونه میتوان توقع داشت مدیریت شهری، پارک و پل و زمین ورزشی بسازد و از طرفی تعدادی شهروند باشند تا هزینه اضافی خدمات شهری را بر آن مجموعه مدیریتی تحمیل کنند؟
زمانی مجموعه مدیریت شهری میتواند با خیالی آسوده به سمت اهداف بزرگ برود که از برخی هزینههای جانبی خود بکاهد و همچنین حضور شهروندان را در کنار خود حس کند. این حضور شهروندان تنها به لحاظ فکری نیست، بلکه لازم است شهروندان در تلاش باشند تا هزینههای شهری را کم کنند. این کاهش هزینهها همان ابزار توسعه شهر در دو زمینه است، ابتدا فراغ بال بیشتر مجموعه مدیریت شهری در هزینه کردن و دیگری توسعه فرهنگی که شهروندان میتوانند برای شهر به ارمغان آورند. از آنجا که توسعه به نوعی تغییری اجتماعی است، میتواند از ارزشهای فرهنگی و ایدئولوژیکی که از عوامل مهم و تأثیرگذار در ایجاد و نحوه تغییرات است، بهره برد و در نتیجه توسعه فرهنگی به معنی توسعه فکری و رفتاری شهروندان را لمس کرد.
توقعات متقابل
رفتار سوء مورد اشاره فقط درباره زباله و ریختن آشغال نیست، برخی دیگر از این رفتارهای سوء شامل یادگاری نوشتن روی صندلی اتوبوس یا کندن دستگیرههای اتوبوس است، صدمه زدن به اموال شهر در بوستانها و مراکز عمومی، یادگاری نوشتن روی درختها، لگد کردن گل و چمن، فرار از زدن منکارت و ... از رفتارهای نادرستی است که از سوی تعدادی از شهروندان رخ میدهد و در نتیجه توسعهیافتگی شهر را به تأخیر میاندازد.
آنچه در نتیجه این یادداشت مدنظر بود این است که پس از بررسی و بیان بسیاری از توقعات شهروندان از مجموعه مدیریت شهری، این بار توقعات مجموعه مدیریت شهری از شهروندان را مطرح کنیم و به این نکته باید اشاره کرد که پذیرفتن مسئولیت شهروندی لازمه حرکت به سوی توسعه در یک کلانشهر است.