خوشبختانه هرچه جلوتر ميرويم، شاهد افزايش آگاهي و گرايش افراد جامعهمان به خدمات روانشناختي هستيم. اين مسئله ميتواند دلايل مختلفي داشته باشد. دلايلي چون؛ پيشرفت روزافزون اين حيطه (چه از نظر کيفيت خدمات مربوط به آن و چه از نظر افزايش متخصصان)، رشد کلي آگاهي جامعه، تلاش بيشتر افراد متخصص بهمنظور افزايش آگاهي جامعه از خدمات روانشناختي و همچنين تخصصي شدن هرچه بيشتر اين خدمات. در اين ميان، از ديدگاه من امر مربوط به تلاش روانشناسان براي افزايش آگاهي افراد از فوايد و لزوم مراجعه به روانشناس، امري بسيار حياتي است. تصور کنيد قرار است به شهري سفر کنيد. مسلما اگر شما از اين آگاهي بهرهمند شويد که اين شهر شامل مکانهايي ديدني ميشود و قرار است سفر به آن برايتان دستاوردهايي داشته باشد، چهبسا در درجه اول، انگيزه شما براي اين سفر افزايش مييابد و نيز اين امکان وجود دارد که با آگاهي بيشتري قدم به اين مسير بگذاريد و نهايت استفاده را از آن بکنيد. نکته بسيار مهم اين است که مراجعه به رواندرماني به افراد خاصي محدود نميشود و هرکس بنا به موضوع دغدغه خود ميتواند از رواندرماني بهرهمند شود. رواندرماني در حالت کلي خودش، با افزايش خودآگاهي و خودشناسي، به رشد و افزايش کيفيت زندگي منجر ميشود. رواندرماني، هم در روابط بين افراد و هم در مسائل مربوط به پيشرفت فردي و اجتماعي باعث رشد ميشود. حيطه تخصصي من در روانشناسي را ميتوان در همان تشبيهي که بيان کردم، توصيف کرد؛ سفر به دنياي دروني يک فرد که در اين سفر، روانشناس و فرد مراجعهکننده با هم از مکانهاي مختلف اين دنيا ديدن...
... ميکنند، به کشف و جستوجو ميپردازند و تلاش ميکنند به همراه يکديگر و با شناخت بيشتر دنياي اين فرد، به او کمک کنند تا زندگي سالمتر و باکيفيتتري داشته باشد.
هدف اين يادداشت توضيح کوتاهي در رابطه با فايدهها و ضرورت مراجعه به روانشناس بود. عوامل مختلفي بر افزايش آگاهي و تمايل افراد جامعه به اين مسئله تأثيرگذار هستند. از جمله اين عوامل تلاش روانشناسان در جهت روشنگري و آگاهسازي اجتماعي در رابطه با تخصصهاي گوناگون خود است. رواندرماني فردي يکي از حيطههاي تخصصي در رواندرماني است که ميتواند براي هر فرد فايدههاي خاصي داشته باشد و هرکس بنا بر دغدغه خود ميتواند از آن سود ببرد؛ بنابراين قدم گذاشتن در اين مسير ميتواند به رشد فردي و اجتماعي کمک شاياني کند.