مواضع ترامپ پس از ساقط کردن پهپاد جاسوسی آنان از نظر بسیاری از ناظران، مواضعی متناقض و حتی انفعالی بود. مواضعی که گویی توجیهی برای تغییر تصمیم اولیهاش بود. تا اینجا نکتهای نبود، ولی قضیه هنگامی برای بنده جالب شد که دیدم برخی از افراد در مقام تحلیل این مواضع او، نوعی خلاقیت و حتی سناریو فریب راهبردی را پیدا کرده و توضیح میدادند که گول این حرفهای بهظاهر متناقض و حتی ابلهانه ترامپ را نخورید که پشت تکتک این سخنان ایده و برنامههای حسابشدهای قرار دارد و او از روی عمد و آگاهانه آنها را اظهار میکند. این تحلیل بدون دلیل و شاهد بود و گوینده باید آن را اثبات کند، ولی ازآنجاکه مبتنی بر فرضیات غیرملموس و تا حدی توهم توطئه است، نزد برخی از مخاطبان جذابیت دارد و نکته جالب اینکه هیچ راهی برای رد کردن چنین تحلیلی هم وجود ندارد؛ زیرا بر هیچ قرینه و استدلالی استوار نیست. درواقع این دوستان فرض میکنند که ایالاتمتحده قوی است؛ و چون قوی است، پس حتما تصمیمات مدیران آن هم حسابشده و دقیق است و الا چگونه ممکن است از مجموعهای ضعیف حکومتی قدرتمند بیرون آید؟ این فرض، نادرست نیست ولی همه حقیقت هم نیست. اگر توضیح داده شود، تا حدی روشن خواهد شد. ابتدا درباره ترامپ باید گفت که فرض کنیم که اظهاراتش درباره ایران مبتنی بر یک فهم پیچیده و دقیق است که طرحی راهبردی را در ذهن خود دارد. اگر چنین است، پس اظهارات او در روز استقلال آمریکا در برابر مردم آمریکا را چگونه باید تحلیل کرد؟ او درباره این روز که آمریکاییها ارتش انگلیس را در حدود 250 سال پیش شکست دادند و ایالاتمتحده آمریکا مستقل شد، گفت: «ارتش ما آسمان را در کنترل خود درآورد، باروها را درهم کوبید، فرودگاهها را تسخیر کرد، هر آنچه باید انجام داد و در دژ مکهنری، زیر آتش خیرهکننده موشکها، چیزی بهجز پیروزی به دست نیاورد.» بهطورقطع یک دانشآموز متوسط آمریکایی نیز چنین اشتباهات عجیبی را مرتکب نمیشود؛ پس چگونه یک رئیسجمهور جلو مردم کشورش این خطای فاحش و ابلهانه را مرتکب میشود؟ آیا پشت این نیز نقشهای پیچیده است؟ آیا ترامپ آگاهانه چنین خطایی را مرتکب شد تا مثلا دموکراتها را فریب دهد؟! هیچ توجیهی جز بیاطلاعی و باری به هر جهت حرف زدن برای این گفتار وجود ندارد. اگر مسئولان ایرانی اشتباه کوچکتر از این را مرتکب شوند، مدتهای زیادی موضوع طنز و استهزای مردم خواهند شد. پرسش این است که اگر مسئولان درجه اول آنجا تا این حد رفتار و گفتار ابلهانه و اشتباه دارند، پس چرا این کشور همچنان قدرتمندترین است؟ روزی یکی از نویسندگان مشهور نیویورکتایمز نوشت که رؤسای جمهور اولیه ایالاتمتحده، نویسندگان زبردستی بودند، رؤسای جمهور بعدی خوب میخواندند، رؤسای جمهور اخیر، حتی قدرت خواندن هم ندارند. این نویسنده سالها پیش فوت کرد، اگر الان بود و بوش و ترامپ را دیده بود، نمیدانم چه توصیفی از آنها میکرد؟ بااینحال چرا این حکومت همچنان قدرتمند است؟ برای اینکه تصمیمات رئیسجمهور، بخش کوچک و البته متغیر ولی دارای بازتاب بزرگی از تصمیماتی است که در آن کشور بهصورت نهادی گرفته میشود. بهعلاوه آنقدر این کشور سرمایه و قدرت دارد که اشتباهی مثل حمله به عراق نیز آن را از پا نمیاندازد و درنتیجه اشتباهات در پرتو قدرت کشور دیده نمیشود. مثل میلیاردری که بیشتر سرمایهاش در بورس است و سود آن را از طریق سازوکار بورس به دست میآورد ولی فقط بخش کوچکی را خودش مدیریت میکند که با ضرر همراه است. درنهایت این اشتباه و زیان وضع او را چندان خراب نخواهد کرد. درحالیکه اگر یک فعال اقتصادی نوپا، کوچکترین اشتباهی کند، همه سرمایهاش به باد میرود و ورشکست خواهد شد. درواقع نفس قدرتمند بودن یک کشور بهترین امکان برای پوشش دادن اشتباهات مدیران آن است؛ درحالیکه یک کشور ضعیف، وضعیت معکوسی دارد. با این دیدگاه بهتر میتوان رفتار ترامپ را فهمید و تحلیل کرد.