چند وقتی است که موضوع حیات شبانه شهرها بر سر زبانها افتاده و موافقان و مخالفانی دارد. حیات شبانه، همانطور که از نامش پیداست، به فعالیت شبهنگام شهر میپردازد و این ادعا را دارد که شهرها میتوانند و میباید ساعات شب را نیز به فعالیتهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و خدماتی بپردازند. در نگاه اول فعالبودن، سرزندگی و جنبوجوش شهر جالب به نظر میرسد، ولی نمیتوانیم به سادگی این ایده را بپذیریم و تبعات آن را نادیده بگیریم. امروزه نیز سبک زندگی خانوادههای شهری به سمت گذران فراغت شبانه گرایش پیدا کرده است و حیات شبانه شهرها نیز با آن انطباق یافته است. در فرهنگ ایرانیان، شبهنگام زمانی برای آرامش و استراحت است و مردم سحرخیزی را جایگزین شببیداری طولانی قرار میدادهاند. آنها روز را به فعالیت میگذراندند و شبهنگام در کنار خانواده استراحت میکردند؛ اما امروزه سحرخیزی ما شهرنشینان کاهش یافته و شببیداریمان بهمراتب بیشتر شده است.
حیات شبانه شهرها بیش از همه ریشه در نظام سرمایهداری و سبک زندگی مصرفگرا دارد. نظام سرمایهداری و بازار تلاش میکنند با ارائه گزینهها و حق انتخابهای بیشتر، مردم را به سمت خود سوق دهند. اگر دقت کنیم، متوجه میشویم که حیات شبانه شهرها بهویژه در کلانشهرها نیز مبتنی بر مصرف خوراکیها، پرسهزنیها، گپزدنها و رفتارهای مصرفگرایانه است؛ در صورتی که در سالهای گذشته، حیات شبانه به امور مهمتری همچون تنظیف شهری، تعمیر و نگهداری زیرساختهای شهری، امنیت و آرامش شهروندان و امور حساسی همچون درمان و رفع مخاطرات و بلایا مربوط بوده است. با توسعه حیات شبانه مصرفگرایانه، ارائه خدمات حیاتی شهر نیز بهسختی ممکن میشود. زمانی که ساعات فعالیت شهری افزایش پیدا میکند، هزینههای اداره شهر در تمامی ابعاد آن نیز افزوده میشود.
با توسعه حیات شبانه شهرها، مشکلات بیشتری نیز دامن شهرها را میگیرد. برای مثال به علت کاهش ارائه خدمات حملونقل عمومی، استفاده از خودرو شخصی و در نتیجه آلودگی، ترافیک و شلوغی معابر بیشتر میشود. این موضوع امنیت عابران پیاده را نیز تهدید میکند و همچنین امکان تردد خودروهای امدادرسان، درمانی و پلیس را نیز مختل میکند. حیات شبانه به دلیل تناسب نداشتن با ویژگیهای خانوادهمحور در جامعه، سبب افزایش حضور جوانان مجرد و در نتیجه اختلال در نظام ارتباطات خانوادگی میشود. این امکان فراهم میشود که هر عضوی در هر ساعت از شبانهروز در خارج از خانه حضور داشته و تابع شرایط خانوادگی نباشد. مصرف انرژی بهویژه انرژی برق با رونق حیات شبانه افزایش یافته و برای کشوری همچون ایران هزینههای بسیاری را به دنبال خواهد داشت. کسبه شهر و فعالان اقتصاد را مجبور میکند روزها تعطیل و شبها فعال شوند که این نیز خود نظم زندگی آنها را مختل میکند. حتی حیات شبانه فرصت بیشتری را برای بزهکاران و مجرمان فراهم میکند.
وقتی شهری حیات شبانه دارد، گویی شهر دوپاره شده و باید 2مدیریت متفاوت داشته باشد و بهمراتب سنگینی ارائه خدمات بر دوش شهرداریها و نهادهای امدادرسان است. درباره تجربه حیات شبانه در کشورهای دیگر نیز توافق جمعی وجود ندارد. در برخی از شهرها، پس از چند ساعت، ارائه خدمات تفریحی، سرگرمی و بازار تعطیل میشود و شهر به سکوت فرو میرود و در برخی دیگر نیز، شهر فعالیتهای جدید خود را آغاز میکند. توسعه حیات شبانه، جامعه شبنشین جدید را خلق میکند که مهارت و توان فعالیت شبانه را ندارد. بنابراین لازم است مدیران شهری درباره توسعه حیات شبانه شهری تأمل و دقت نظر بیشتری نمایند. هر نوع مداخله در نظام اقتصادی شهر که موافق حیات شبانه شهری است، باید به ابعاد روانی، اجتماعی و فرهنگی آن نیز پرداخته شود و نگاه چندجانبهای داشته باشد.