جزئیات برنامه‌های تلویزیون در شب‌های قدر واکنش معین به انتشار اخباری درباره رفت و آمد پنهانی‌اش به ایران قسمت آخر فصل چهارم «زیرخاکی» امشب پخش می‌شود (۸ فروردین ۱۴۰۳) احسان علیخانی از آغاز تولید فصل دوم جوکر خبر داد دفتر واشنگتن «ایران اینترنشنال» تعطیل شد + عکس ضرغامی: ایران، ارزان‌ترین بلیط اماکن گردشگری را دارد اسکارلت جوهانسون وارد «دنیای ژوراسیک» می‌شود؟ سعید راد در بیمارستان بستری شد فروش ۷ میلیارد تومانی سینما‌های خراسان رضوی در هفته اول ۱۴۰۳ برنامه تعطیلی سینما‌های کشور در شب‌های قدر شعرخوانی شاعران در محضر رهبر انقلاب + فیلم و متن برگزاری نشست علمی و فرهنگی «حسنه ماندگار» در مشهد واکنش قاضی شهریاری به اظهارات یکتا ناصر در اینستاگرام چه بود؟ قسمت چهاردهم ویژه‌برنامه افطار «هلال» امشب پخش می‌شود (۶ فروردین ۱۴۰۳) + تیزر انتشار اولین تصاویر از «اریک»، سریال جدید نتفلیکس | عروسک‌گردانیِ بندیکت کامبربچ یکتا ناصر و منوچهر هادی در دادسرای جنایی + عکس آمار پرفروش‌ترین فیلم‌ها در سینما‌های خراسان‌رضوی طی هفته‌ای که گذشت (۵ فروردین ۱۴۰۳) قسمت سیزدهم ویژه‌برنامه افطار «هلال» امشب پخش می‌شود (۵ فروردین ۱۴۰۳) + تیزر فیلم های پر فروش اکران نوروز ۱۴۰۳ تا ۴ فروردین + میزان فروش | تمساح خونی در صدر
سرخط خبرها

مرز سیاه‌نمایی در فیلم‌های سینمایی کجاست؟

  • کد خبر: ۳۲۷۲۵
  • ۱۵ تير ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۰
مرز سیاه‌نمایی در فیلم‌های سینمایی کجاست؟
منتقد اصلاحگر علاوه بر طرح موضوع فیلم، می‌باید واقع‌بینانه سوژه‌اش را واکاوی کند و نمایش دهد و آن را تعمیم ندهد و همچنین نقطه روشنی در داستانش باقی بگذارد یا دست‌کم راه‌حلی ارائه کند تا وارد سیاه‌نمایی در فیلم خود نشود.
به گزارش شهرآرانیوز؛ فرض کنید فیلمی در ایران می‌ساختیم که گرد یک خانواده چهارنفره می‌چرخید. مرد خانواده کل عمرش را کار کرده بود، اما نه ماشین داشت و نه خانه. زن خانواده پرستار پیرمرد‌ها و پیرزن‌هایی بود که فرزندانشان رهایشان کرده بودند و در یک نمونه پیرزنی مجبور بود ۳ ساعت منتظر پرستار بنشیند تا او را به دست‌شویی ببرد. پسر خانواده از مدرسه فراری بود و دختر داستان هم در جو متشنج خانواده آن‌قدر استرس می‌گرفت که جایش را خیس می‌کرد. در طول فیلم هم مدام شاهد بدبختی و فشار کار، رعایت نشدن قانون ۸ ساعت کار در روز، صحبت از اعتصابات کارگری و رکود اقتصادی می‌بودیم. این داستان فیلم «ببخشید شما را جا انداختیم» به کارگردانی کن لوچ است درباره خانواده‌ای کارگر در انگلستان. بوی سیاه‌نمایی حسابی بلند است، نه؟ حالا اگر این وقایع را عینا به کارگران هفت‌تپه و هپکو، سقوط مؤسسات ثامن و میزان و پدیده یا... وصل کنیم، باید بر چه مرزی حرکت کنیم که این واقعیت‌های اجتماعی، تعبیر به سیاه‌نمایی نشوند؟ با یک مثال سعی می‌کنیم این موضوع را واکاوی کنیم.

همه‌چیز سیاه‌نمایی نیست
فیلم سینمایی «به نام پدر» به کارگردانی جیم شرایدان درباره پرونده واقعی بمب‌گذاری جبهه آزادی‌بخش ایرلند در کافه‌ای در انگلستان است که منجر به مرگ غیرنظامیان شد. پلیس و دادگاه انگلیس زیر فشار افکار عمومی ۴ نفر را بازداشت و به حبس ابد محکوم کرد. بی‌گناهی این ۴ نفر پس از سپری کردن ۱۵ سال زندان افشا شد. این داستان واقعی باعث اعتراضات زیادی علیه نظام قضایی کشور انگلستان و لغو شدن اختیارات مربوط به شکنجه و اعتراف‌گیری اجباری درباره جرائم امنیتی شد. با نگاه به این مثال به این نکات پی می‌بریم. ماجرای فیلم «به نام پدر» واقعی و بسیار دردناک است، اما همه فیلم سیاه و اعتراضی نیست. ۲ عنصر در فیلم آن را انسانی، ملموس و تأثیرگذار می‌کنند و از افتادن آن به دام سیاه‌نمایی جلوگیری می‌نمایند. نخست رابطه بین پدر و پسر زندانی است. پدر که یک مسیحی معتقد است، هرگز امیدش را به خدا از دست نمی‌دهد. جوزپه همواره کار درست را انجام می‌دهد. او خوبی را در پسر خودش تشخیص می‌دهد و تا پایان عمر، پای او می‌ایستد. درنهایت همین رابطه باعث نجات شخصیت اول فیلم می‌شود و الا او که بی‌گناه به زندان افتاده است، بیشترین انگیزه را دارد که به جبهه مخالفان، یعنی همان جبهه آزادی‌بخش ایرلند، بپیوندد. این پدر است که مرز درست و غلط را به او نشان می‌دهد. دومین عنصر، وکیل جوانی است که درنهایت با پیگیری‌های خود بی‌گناهی متهمان موسوم به گیلدفورد ۴ را ثابت می‌کند. یعنی درون همین نظام قضایی انسان سالمی هم هست که تلاش‌هایش به برملا شدن حقیقت منجر می‌شود. کن لوچ هم در فیلم «ببخشید شما را جا انداختیم» در کنار همه گرفتاری‌ها، روابط درست خانوادگی بین زن و شوهر، ازخودگذشتگی پدر برای خانواده، رابطه درست خواهر و برادر، رابطه ابی با بیمارانش و... را نیز نشان می‌دهد تا مشمول عنوان سیاه‌نما نباشد.

رومینا اشرفی در خانه پدری
هفته‌های قبل، قتل رومینا اشرفی باعث شد بحث توقیف فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری بار دیگر بر سر زبان‌ها بیفتد، قتل ناموسی به‌عنوان حقیقتی پرتکرار در زندگی اجتماعی ایران در فضای مجازی و رسانه‌های بیگانه نشان داده شود، کیانوش عیاری به مسئولان ارشاد متلک بگوید و مردم در فضای اجتماعی جامه بدرند و گلو پاره کنند که چقدر وضع ایران خراب است و الی آخر. واقعیت این است که کیانوش عیاری اولین کسی نیست که درباره سنت‌های واپس‌گرایی همچون قتل‌های ناموسی فیلم می‌سازد. در سال ۱۳۷۸ فیلم «عروس آتش» خسرو سینایی که درباره ازدواج اجباری و خودسوزی بود، نه‌تن‌ها اکران شد که چندین جایزه هم گرفت. اما اشتباه کارگردان در «خانه پدری» این است که با انتخاب لوکیشن بسته که تعبیر به ایران می‌شود و بد نشان دادن همه مرد‌های قصه، هیچ نقطه روشنی در داستانش باقی نگذاشته و دوم اینکه داستان فیلمش را به کل ایران تعمیم داده است. درواقع یک منتقد اصلاحگر علاوه بر طرح موضوع، می‌باید واقع‌بینانه سوژه‌اش را واکاوی کند و نمایش دهد و آن را تعمیم ندهد و همچنین نقطه روشنی در داستانش باقی بگذارد یا دست‌کم راه‌حلی ارائه کند. اتفاقاتی که هیچ‌یک در «خانه پدری» نیفتاده و همین امر هم باعث شده است تا اثری مثل «عروس آتش» اکران شود، اما خانه پدری دچار ممیزی و داستان اکران محدود شود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->