آنونس رسمی فیلم «مست عشق» رونمایی شد + فیلم تصویرسازی دیجیتال حسن روح‌الامین برای شعر رهبر معظم انقلاب + عکس مجموعه ویدئوکتاب‌های سلامت اجتماعی منتشر شد دبیر بیست‌و‌دومین جشنواره ملی رسانه‌های ایران منصوب شد لیلا حاتمی با «مسیر باد» به ونیز می‌رسد؟ «پرویز خان» سینما آنلاین + زمان اکران آنلاین سریال «رخنه» کلید خورد تولید فیلمی با موضوع رضوی برای جشنواره فجر اکران فیلم سینمایی «مست عشق» در ۶ سینمای مشهد از فردا (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) + تیزر ماجرای تیراندازی به «کنجی ژیراک» ستاره موسیقی پاپ فرانسه محل برگزاری نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ مشخص شد ماجرای تغییر در قوانین فصل آینده جوایز اسکار فصل دوم «آقای قاضی» در شبکه دو + زمان پخش خاطره‌ای از جنس صدا | یادی از شهلا ناظریان، دوبلور پیشکسوت که ۲ سال پیش در چنین روزی درگذشت فیلم سازی در مشهد جاده یک طرفه است | گفتگو با سعید ولی زاده، فیلمساز مشهدی آشنایی با برخی شخصیت‌های ماندگار ویلیام شکسپیر + عکس داستان‌هایی از ذهن آشفته انسان امروزی | گپی با نویسنده «گالری یک ذهن درهم» درباره این مجموعه داستان و حال و هوای آن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
سرخط خبرها

شما کتاب خوانید یا کتاب باز؟

  • کد خبر: ۱۲۵۷۳۱
  • ۲۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۲
شما کتاب خوانید یا کتاب باز؟
وحید حسینی - داستان نویس

گاهی ممکن است با فردی روبه رو شوید که او را کتاب خوان می‌دانستید؛ اما حالا شما را دچار تردید می‌کند. تردید در اینکه آیا واقعا او اهل مطالعه است یا میزان مطالعه اش به اندازه‌ای هست که می‌پنداشتید یا شیوه رفتارش با کتاب‌ها درست است یا نه؟ به طور مشخص دارم از «کتاب بازها» و مقوله «کتاب بازی» می‌گویم. اگر فکر می‌کنید خرید یا هر گونه آمدن کتاب به خانه تان حس‌های خوبی، چون خشنودی و آرامش و لذت در شما ایجاد می‌کند، احتمال کتاب باز شدنتان هست!

شما در آغاز آشنایی با لذت خواندن کتاب در موضوع مورد علاقه خود، ممکن است بیشتر جذب «محتوا»‌ی نوشته‌هایی شوید که در صفحات کاغذی می‌بینید؛ اما دور نیست میلی که شاید کم کم به نفسِ داشتنِ کتاب در نزد خود پیدا کنید. این میل، از کیفیت ظاهری کتاب (مثلا مرغوبیت کاغذ یا زیبایی صفحه آرایی یا نوع جلد) تا حتی نام ناشر را می‌تواند دربر بگیرد.

اگر هم رفته رفته به جایی رسیدید که به رغم تلنبار شدن کلی کتاب خوانده نشده در قفسه‌های خانه تان، باز برای خرید کتاب حرص زدید، دیگر باید گفت شما به «کتاب بازی» مبتلا شده اید! نوعی عشق زمینی که در انواع «مجموعه داری» دیده می‌شود.

به بیانی دیگر، مجموعه داران تمبر، سکه و اسکناس، عتیقه، کبریت، بلیت و. نیز حسی شبیه به عشق و علاقه جنون آسای کتاب باز‌ها به کتاب دارند. درباره موضوع این یادداشت، داوری‌های متمایزی می‌توان کرد. برای نمونه، با این استدلال که افتادن به دام کتاب بازی، شما را از «کتاب خوانی» دور می‌کند و به فخرفروشی‌های رایج مجموعه داری متمایل، می‌شود رویکردی منتقدانه در پیش گرفت. هستند افرادی که کتابخانه بزرگی دارند؛ اما بسیاری یا همه نسخه‌های خود را داخل سلفون پیچیده اند تا کیفیت ظاهری آن آسیب نبیند و به این ترتیب، نه خودشان آن‌ها را می‌خوانند و طبعا نه به کسی چنین اجازه‌ای می‌دهند!

لابد حق هم دارند؛ چه کسی می‌گذارد داستان ایرانیِ حدودا چهل صفحه‌ای «نکبت» را ورق بزنید و آن را فرسوده‌تر کنید؟ دارایی بسیار کمیابی که جلدش به جای گالینگور با گونی پوشیده شده و بیش از شصت سال قدمت دارد و اگر هم بعد کلی گشتن گیرتان بیاید باید چند میلیون تومان برای تهیه آن هزینه کنید!

مجموعه رمان‌های با جلد سلفون انتشارات نیل که صاحب هر جیبی از پس خرید دوره کامل آن بر نمی‌آید، چرا باید خوانده شود در حالی که بعضا در سال‌های اخیر به همت ناشرانی دیگر و با قیمتی بسیار ارزان‌تر منتشر شده؟ اینجا پاسخ کتاب باز به درخواست کننده می‌تواند این باشد که خب برو چاپ جدیدش را بخر! همچنین دیده می‌شود که جماعت کتاب باز به داشتن چاپ اول خیلی از کتاب‌ها تأکید ویژه‌ای دارند (در کتاب بازی معمولا چاپ اول برتر از چاپ‌های بعدی دانسته می‌شود.) در صورتی که گاهی چاپ‌های دوم و سوم و چندم یک اثر تألیفی یا ترجمه، به علت بازبینی و ویرایش بهتر، نسخه بهتری است (برای نمونه، برخی دیوان‌های شاعران کهن) از انتقاد‌های این چنینی که بگذریم، نگاه دیگری هم وجود دارد که از کتاب بازی دفاع می‌کند.

امبرتو اکو، نویسنده و نشانه شناس نامدار، یکی از این افراد و به تعبیری یک «خوره کتاب» بود که گویا در کتابخانه معروف شخصی اش سی هزار کتاب و سند داشت. طبعا او فرصت نکرد همه آن‌ها را بخواند؛ اما امکانی درخور برای رجوع خویش به انواع کتاب‌های کمیاب و نفیس مورد نیازش فراهم کرده بود و هم زمان از لذت ورق زدن اوراق کهنه و نو دلخواه برخوردار شده بود.

با گردآوری کتاب‌های موردعلاقه، می‌توان آینده نگری خود را هم اثبات کرد؛ چرا که با این روند ترسناک افزایش قیمت‌ها چه بسا کتابی را که امروز می‌توانید تهیه کنید، روزی دیگر از پس تأمین هزینه آن بر نیایید یا حتی ممکن است همه نسخه‌های یک چاپ فلان کتاب به فروش برسد و فرداروز که لازمش داشتید، کتاب در بازار نایاب شود.

برای آن‌ها که روی بُعد شرعی ماجرا حساس و برای خمسی شدن کتاب‌های انباشته شده نگران هستند نیز لابد راهکار وجود دارد که می‌توان از مرجع مربوط پرسید؛ اما نگارنده این سطور در مواجهه با پدیده کتاب بازی، راهی میانه را در پیش گرفته است. او اگر به محتوای کتابی علاقه‌مند باشد، سعی می‌کند نسخه از دید ظاهری زیباترش را داشته باشد؛ مگر اینکه نسخه معمولی، ارزش محتوایی یا علمی بیشتری داشته باشد.

به فرض، اگر دفتر شعر «ارغنون» اخوان ثالث را می‌خرد، چاپ قدیم و با جلد سلیفونش را تهیه می‌کند - اگر وسعش برسد -، اما اگر بخواهد میان چاپ نفیس و مصوری از «شاهنامه فردوسی» و نسخه ساده چهارجلدی آن با تصحیح جلال خالقی مطلق یکی را انتخاب کند، حتما دومی را برمی گزیند.

همچنین صاحب این قلم هنگامی که محتوای کتابی را نپسندد یا گمان کند به کارش نخواهد آمد، حتی اگر خاص‌ترین و کمیاب‌ترین چاپ آن را به رایگان پیدا کند، آن را در قفسه کتابخانه شخصی اش نخواهد گذاشت و کتابی اولویت دار را جایگزین خواهد کرد. مگر نگفته اند بهترین کار‌ها میانه روی است؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->