کارگردان آپارتچی: ما انتظار حضور پرشور مردم برای دیدن فیلم آپاراتچی را داریم  اکران مردمی فیلم سینمایی آپاراتچی در سینما هویزه مشهد+ فیلم واکنش «احسان علیخانی» به انتشار عکس جنجالی‌اش + تصاویر اکران مردمی فیلم آپاراتچی در مشهد با حضور بازیگران و عوامل فیلم (جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳) تئاتر "un۱۲"، با داستان رنج کردها از رژیم بعث در مشهد به روی صحنه رفت آغاز پخش بین‌المللی «اَبله» | روایتی از زندگی یک دختر کوتاه قامت در خوابگاه! معرفی اعضای جدید هیئت‌مدیره انجمن صنفی تهیه‌کنندگان فیلم بلند مشهد فصل جدید «زخم کاری» چه زمانی پخش می‌شود؟ سرمایه ادبی ایران | درباره سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر، نویسنده و محقق به بهانه زادروزش فصل ایران باستان سریال «سلمان فارسی» کلید خورد لئوناردو دی‌کاپریو و جنیفر لارنس در فیلم جدید اسکورسیزی هم‌بازی می‌شوند نقدی به رئالیتی شو «اسکار» مهران مدیری آیا عکس جدید احسان علیخانی در فضای مجازی، واقعی است؟ + عکس برنامه‌های بزرگداشت سعدی اعلام شد | گردهمایی سعدی‌پژوهان در شیراز انتقاد کمدین کهنه کار به نسل کشی رژیم صهیونیستی نخل طلای افتخاری کن به استودیو جیبلی ژاپن اعطا می‌شود
سرخط خبرها

نگاهی به زندگی هنری داوود کیانیان، هنرمند پیشکسوت مشهدی، در سالروز تولدش | آقا معلم

  • کد خبر: ۱۴۶۲۲۲
  • ۲۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۴
نگاهی به زندگی هنری داوود کیانیان، هنرمند پیشکسوت مشهدی، در سالروز تولدش | آقا معلم
داوود کیانیان در سال ۱۳۸۷ نشان درجه یک هنری (معادل دکتری) را از شورای ارزشیابی هنرمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد و مرکز تخصصی تئاتر کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مشهد به نام اوست.

سید جواد اشکذری | شهرآرانیوز؛ تقویم روز سی ام دی ماه ۱۳۲۱ را نشان می‌داد. مردی پا به عرصه دنیا گذاشت که بعد از طی مسیر پرفرازونشیبی در هنر مشهد، از سرآمدان تئاتر کودک و نوجوان ایران شد؛ مردی ایستاده در قامت یک استاد که کیان تئاتر مشهد و کشور است. داوود کیانیان نمایشنامه نویس، کارگردان، مدرس و پژوهشگر تئاتر است. زندگی و کارنامه هنری او به دو بخش تقسیم می‌شود. به بخش اول زندگی و کارنامه هنری او که شامل نویسندگی و کارگردانی آثارش (از سال‌های ۱۳۲۱ تا ۱۳۷۰) است، در این نوشتار پرداخته شده است. اما او از سال ۱۳۷۰ تاکنون بیشتر به نمایشنامه نویسی و پژوهش در عرصه تئاتر کودک و نوجوان پرداخت. کیانیان در سال ۷۰ به عنوان مدیر مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تهران منصوب شد.

او از این سال تاکنون نمایشنامه‌های بسیاری نوشته است که از آن‌ها می‌توان به نگارش و چاپ نمایشنامه‌های «پرنده و فیل»، «شطرنج باز»، «خروسک پریشان»، «مادرجان سلام»، «صدای پای موعود»، «سلام بر حسین»، «کودک غریب»، «تمنای باران»، «گمراه»، «زنده باد نمایش»، «کودک غریب»، «گنجشکک اشی مشی»، «ابراهیم برگزیده» و «نمایش بازی»، «آوای پریان» و «بزغاله دروغگو» اشاره کرد. این هنرمند در سه دهه اخیر بیشتر وقت خود را به پژوهش و تدریس در زمینه‌های مختلف تئاتر کو دک و نوجوان پرداخته است. «کارشناسی تئاتر کودک با کودک»، «اهمیت شیوه اجرا در تئاتر کودکان و نوجوانان»، «چرا می‌خواهید نمایش بدهید؟»، «شیوه مناسب اجرای نمایش»، «روش‌های رسیدن به نمایش»، «تئاتر کودکان و نمایش خلاق»، «حج، نمایش ناب الهی»، «نمایش کودک»، «روزنامه نمایشی» و «بچه‌ها بیایید نمایش بدهید» از جمله تحقیقات و پژوهش‌های اوست که در عرصه‌های رسانه و کتاب منتشر شده است.

او در سال ۱۳۸۷ نشان درجه یک هنری (معادل دکتری) را از شورای ارزشیابی هنرمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد و مرکز تخصصی تئاتر کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مشهد به نام اوست. او سال‌ها در زمینه معلمی و پرورش نسل جدید تئاتر کشور تلاش کرده است و او را یکی از آقا معلم‌های تأثیرگذار تئاتر مشهد و کشور می‌دانند. در این نوشتار نگاهی داریم به تلاش‌ها و بخشی از فعالیت‌های هنری او.

طعم شیرین بازی

برای داوود کیانیان تئاتر با بازی آغاز می‌شود، آن هم در دبستان. او با علاقه فراوان مشغول درس خواندن در مدرسه‌ای واقع در چهارراه مختاری شاپور تهران شد. کلاس اول دبستان برای داوود بسیار دارای اهمیت بود. چون بعد از جان سالم به در بردن او از بیماری هایی، چون «تراخم»، «سالک»، «کچلی»، بعد از گم شدن و سرگردان بودنش در کوره‌های آجرپزی جاده شاه عبدالعظیم و بعد از حضور در مکتب خانه‌ای در کربلا، مدرسه جای امن و دل نشینی برای او بود: «مدرسه جایی بود که لباس‌های خاکستری و تمیز با یقه‌ای سفید می‌پوشیدم. از من برای اولین بار کنار خیابان عکس گرفتند. گویا برای اولین بار بود که خودم را می‌دیدم.

مدرسه جایی بود که می‌توانستم در کنار بچه‌های هم سن وسال خودم بازی کنم؛ جایی که معلم‌ها با احترام با ما رفتار می‌کردند. شاید اولین جایی بود که داشتم اعتمادبه نفس پیدا می‌کردم.» داوود اسم آن مدرسه را به یاد نمی‌آورد. اما سینمایی را که روبه روی آن مدرسه بود، خوب به خاطر دارد. شاید اسمش سینما «فلور» بود. ویترین عکس‌های بزرگ سینما، او را هر روز در رفت وبرگشت از مدرسه و خانه، میخکوب می‌کرد و دنیای رؤیا‌های او را می‌ساخت.

داوود در همان سال اول -یعنی ۱۳۲۸- با تشویق معلمانش، طعم شیرین بازی در صحنه را چشید، همان مدرسه روبه روی سینما «فلور». اتفاق عجیبی در آن مدرسه برایش افتاد. آن‌ها می‌خواستند برای جشن پایان سال تحصیلی کلاس اول برنامه‌هایی از جمله نمایش داشته باشند و در این مراسم به شاگردان ممتاز جایزه بدهند. آن‌ها داوود را برای این کار جادویی انتخاب کرده بودند. داوود دراین باره خاطره‌ای دارد: «روی صحنه رفتن، جایزه گرفتن و کف زدن آدم بزرگ‌ها برای آدم کوچک‌ها نقشی در من به جای گذاشت که تا اکنون نیز تأثیرش ادامه دارد. خانواده من نیز در میان جمع بودند. دست زدن آن‌ها بعد از اجرای نمایش و نقش کوچکی که من داشتم و لذت گرفتن یک خودکار به عنوان جایزه کیفی داشت که هنوز مزه اش به قول معروف زیر دندان من مانده است. اما حیف که این دوران زیاد طول نکشید.»

شهر سرنوشت ساز داوود

مهاجرت از تهران و سفر به مشهد برای داوود اتفاق سرنوشت سازی به شمار می‌آید. چند سال از تولد او گذشته بود که حسین علی کیانیان، پدرش، تنهایی را در چشمان تک پسرش دید و خوب می‌دانست که باید فرزندی به خانواده سه نفره آن‌ها اضافه شود. اما داوود ۹ سال تنها فرزند خانواده باقی ماند تا اینکه با نذرونیاز فراوان مادر و توسل به امام رضا (ع)، فرزند دوم خانواده در ۲۹ خردادماه ۱۳۳۰ به دنیا آمد: رضا. داوود در گفت وگویی با نگارنده بیان می‌کند: «پدرم بعد از تولدم، با امام رضا (ع) عهد می‌بندد که اگر بچه دار شود و بچه پسر باشد، نامش را رضا بگذارد و بیاید مشهد و به قول خودش «مجاور» شود. پدر می‌بایست به قولی که به امام رضا (ع) داده بود عمل می‌کرد.»

کیانیانِ پدر، یک سال بعد از تولد رضا، تهرانی بودنش را برای همیشه فراموش می‌کند و با همسر و دو فرزند پسرش، به قول داوود: «بار دیگر بار و بندیلش را می‌بندد و مهاجرت دیگری را آغاز می‌کند و راهی مشهد می‌شود.» او در جوار حرم مطهر، مغازه‌ای باز می‌کند: کله پزی. رضا کیانیان در مراسمی گفته است: «من با نام و ارادت پدر و مادرم به امام رضا (ع) در مشهد بزرگ شدم و زمانی هم که پدرم در میدان شهدا، کله پزی داشت، هر صبح با سلام به آقا امام رضا (ع) مغازه اش را باز می‌کرد.»

«باغ خونی» و نمایش‌های خانگی

طعم خوب تئاتر در صحنه که داوود برای اولین بار در کلاس اول در تهران چشیده بود، هیچ گاه در مدرسه‌های ابتدایی مشهد تکرار نشد. بیشتر وقت او در خانه با اجرای نمایش‌های خانگی با برادرش رضا و در کوچه «باغ خونی» با قصه گویی برای بچه‌ها گذشت. او درحالی سال سوم دبستان را در مشهد خواند که با لهجه غلیظ تهرانی و با شلوارک به مدرسه‌ای در مشهد منتقل شده بود که زمین تا آسمان با مدرسه تهران تفاوت داشت.

علاقه داوود به تئاتر، از کودکی به دوران نوجوانی رسید و در دبیرستان‌های مختلف مشهد به صورت سیری ناپذیری دنبال شد. او تا سال ۴۱ تئاتر‌های دانش آموزی فراوانی را کارگردانی و در بسیاری از آن‌ها بازی کرده است. بازی در تئاتر‌های «کس نخارد پشت من» (۱۳۳۶) و «مقصر کیست؟» (۱۳۳۷) هر دو به کارگردانی عباس مستوفی -که مربی او در تئاتر دبیرستان‌های مشهد بود-، از اولین اتفاقات تئاتری او به شمار می‌آید. اولین کارگردانی داوود در تئاتر دانش آموزی با نمایشنامه «ویولن ساز کره مونا»، نوشته فرانسوا کوپه، در حالی در سال ۳۹ در دبیرستان کشاورزی مشهد جان می‌گیرد که خود یکی از نقش‌های اصلی را برعهده دارد.

اولین‌های داوود

«اسب سفید»، «مرگ در برابر» و «مطرود» سه نام از سه اثر داوود در دوران نوجوانی به شمار می‌آیند که در کارنامه هنری اش ازاین نظر مهم هستند که نقش اولین‌ها رادارند. تئاتر «اسب سفید» به نویسندگی رکن الدین خسروی، در حالی در سال ۴۰ در تالار رازی دانشکده پزشکی روی صحنه رفت که اولین اثر او به عنوان کارگردان در فضای خارج از دبیرستان او به شمار می‌آمد. اما اولین هنر بازیگری داوود در فضای تئاتر حرفه‌ای مشهد در سال ۴۱ شکل گرفت. تئاتر «مرگ در برابر» نوشته وسلین هانچف، یک تئاتر میهنی از دوران انقلاب فرانسه بود که داوود در تالار رازی دانشکده پزشکی مشهد بازی کرد. همچنین «مطرود» عنوان اولین نگارش نمایشنامه را در کارنامه هنری داوود کلید زد و به نوعی اولین اثری بود که دیگر نام و نشانی از فعالیت‌های دانش آموزی نداشت و ظهور نمایشنامه نویس مستعدی با اندیشه‌ها و دغدغه‌های روز اجتماعی را نوید داد.

سربازی و تئاتر داوود در سال ۴۲ به آموزش دوران سربازی سپاه دانش دوره سوم رفت. اما آنجا هم نتوانست با دلش کنار بیاید و باز هم در مسیر تئاتر قرار گرفت. او نمایشنامه «به خاطر وطنم» را کارگردانی کرد و در آن نقشی را در کنار زنده یاد رضا رضاپور بر عهده گرفت. داوود درحالی که یک سال از خدمت سربازی اش گذشته بود، نمایشنامه «مطرود» را نوشت. اولین جرقه نمایشنامه نویسی او با «مطرود» زده می‌شود. او درباره «مطرود» بیان می‌کند: «قبل از نگارش «مطرود» چند نمایشنامه نوشتم که هیچ کدام ارزش چندانی برای اجرا نداشت و بیشتر آن‌ها را در دوران دبیرستان اجرا کردم. اما اولین نمایشنامه‌ای که در دوران سربازی بعد از مطالعات زیادی نوشتم مطرود بود.» داوود در سال ۴۴ تئاتر «مطرود» را در تالار رازی دانشکده پزشکی مشهد روی صحنه برد.

توقیف «از پا نیفتاده ها»

۱۳۴۴ سال بااهمیتی برای داوود کیانیان است. او در ۲۲ سالگی مسیر خودش را در هنر و فرهنگ پیدا می‌کند. خدمت سربازی اش در سپاه دانش که به پایان می‌رسد، در آموزش وپرورش استخدام و به عنوان معلم راهی روستای «کوشک مهدی» می‌شود، روستایی در اطراف مشهد. اما باتوجه به فعالیت‌های تئاتری اش در مشهد درخواست انتقالی می‌دهد: «خوشبختانه با آشنایی که رئیس فرهنگ وقت با من داشت و به این دلیل که او رئیس دبیرستان کشاورزی هم بود، موفق شدم به مشهد بیایم.» داوود وقتی به مشهد آمد، تئاتر این شهر از چند گروه تشکیل شده بود که هر یک دغدغه‌ها و تفکرات خاص خود را داشتند.

کیانیان در سال ۴۵ دو نمایش از نویسنده‌ای خارجی کارگردانی کرد و در هر دو به عنوان بازیگر روی صحنه رفت. ابتدا تئاتر «ویولن ساز کره مونا»، نوشته فرانسواکوپه، را مجدد در تالار دانشکده پزشکی مشهد روی صحنه برد و در ادامه تئاتر «دو جلاد»، نوشته فرناندو آرابال، را در مشهد به اجرا گذاشت. همچنین تئاتر «از پا نیفتاده ها» از جدی‌ترین نمایشنامه‌های غلامحسین ساعدی، به شمار می‌آید که بار‌ها در دهه ۴۰ و ۵۰ توسط هنرمندان تئاتر مشهد روی صحنه رفته است، اما این اثر که محتوای ضد رژیم شاهنشاهی داشت توقیف شد.

معلمِ «کوشک مهدی»، هنرمند تئاتر مشهد

داوود در سال ۴۷ معلم روستای «کوشک مهدی» می‌شود، روستایی دور از مشهد و در جاده قوچان. او که هر روز با موتور هوندا به محل کارش می‌رفت، هیچ گاه از فعالیت‌های تئاتری اش دور نشد. کیانیان در این سال در تئاتر «پارتیزان» بازی کرد. داستان این نمایش که در تالار دانشکده رازی مشهد روی صحنه رفت، به جنگ جهانی و اشغال فرانسه توسط هیتلر می‌پرداخت که چگونه پارتیزان‌ها از پاریس و فرانسه دفاع می‌کردند. داوود بعد از مدتی، برای تدریس به مدرسه قلعه ساختمان منتقل شد، اما این بار با موتور رفت وآمد نکرد و یک ماشین مسکویچ قرمز خرید. این مدرسه نزدیک مشهد بود و در اول جاده سرخس قرار داشت. او در همین مدرسه بود که در دوره اول انستیتو مربیان هنری قبول شد و فوق دیپلم گرفتم.

مربی تئاتر در دبیرستان‌های مشهد

داوود کیانیان بعد از مدرسه قلعه ساختمان، مربی تئاتر دبیرستان‌های مشهد شد؛ کاری که قبل از او بزرگانی از تئاتر مشهد، چون زنده یادان عباس مستوفی و احمد میرباذل انجام می‌دادند. او علاوه بر فعالیت در گروه تئاتر پارت، مربی تئاتر دبیرستان‌ها هم شد. او در سال ۴۸ تئاتر «آن کس که مادر است» را نویسندگی و کارگردانی کرد، اما همراه با دانش آموزان دبیرستان فروغ روی صحنه برد. این نمایشنامه اقتباسی بود از قصه‌ای از «هانس کریستین آندرسن» که بعد‌ها به نام «مادر جان سلام» چاپ شد.

نمایش مربوط می‌شد به جان فشانی یک مادر برای نجات فرزند مریضش که با تلاش و پیگیری فرزندش را از چنگال بیماری و مرگ نجات می‌دهد. او درباره تولید یک اثر برای نوجوانان بیان می‌کند: «من به عنوان مربی تئاتر دبیرستان‌ها موظف بودم که با نوجوانان تئاتر کار کنم. من قبل از آن در کودکستان گوهریه و چند کودکستان دیگر هم با کودکان نمایش کار می‌کردم.»

اخذ اولین مدرک مربیگری تئاتر

انستیتو تربیت مربیان امور هنری حدود سال ۴۸ و ۴۹ توسط امیرحسین مهرپور که از فرهنگیان و هنرمندان تئاتر مشهد بود، در وزارت فرهنگ (آموزش وپرورش فعلی) تأسیس شد. داوود کیانیان که حرفه معلمی در او بسیار نفوذ کرده بود، در سال ۴۹ به تهران رفت و با پی بردن به تأثیرگذاری در آموزش نوجوانان، به عنوان کارآموز در دوره اول «انستیتو مربیان امور هنری» شرکت کرد و توانست در سال ۵۰ مدرک کاردانی هنر و مربیگری تئاتر مدارس در گرایش تئاتر را از این انستیتو دریافت کند؛ همان هدفی که سال‌ها در پی اش بود.

داوود کیانیان در این زمینه می‌گوید: «هدف این مؤسسه آموزش هنری این بود که برای فوق برنامه دبیرستان‌ها و اوقات فراغت دانش آموزان در زمینه تئاتر، موسیقی، نقاشی، خط و... مربی تربیت کند. معلم‌ها با دیپلم به وسیله امتحان ورودی گزینش می‌شدند و بعد از دوره‌های تابستانی که در تهران برگزار می‌شد، فوق دیپلم می‌گرفتند و در دبیرستان‌ها به مربیگری هنری مشغول می‌شدند. سال اول این دوره‌ها عمومی بود و دانشجو معلم‌ها همه هنر‌ها را آموزش می‌دیدند و سال دوم اختصاصی بود و هر مربی مرتبط با گرایش خودش در یکی از هنر‌ها به صورت تخصصی دوره می‌دید. من این شانس را داشتم که در دوره اول این انستیتو پذیرفته شوم و بعد از گذراندن آن به طور رسمی به کار مربیگری تئاتر در دبیرستان‌های مشهد بپردازم.»
او بر این نظر است که فعالیت آموزش وپرورش در ابتدای دهه ۵۰ با تأسیس «انستیتو مربیان امور هنری» تحول عمیقی در تئاتر دانش آموزی کشور به وجود آورده که تلاش‌های «دان لافون» و «امیرحسین مهرپور» در مدیریت این پروژه را نمی‌توان نادیده گرفت.

فرزند گروه تئاتر «پارت»

ایجاد گروه شماره ۲ ویژه نوجوانان در گروه نمایشی «پارت» از اقدامات مهم کارنامه هنری داوود کیانیان به شمار می‌آید که در سال ۵۰ در زمان بلوغ فکری اهالی پارت اتفاق می‌افتد. تئاتر «بچه‌ها و سگ ها» اولین نمایش ویژه کودکان و نوجوانان گروه تئاتر شماره ۲ پارت بود که به نویسندگی و کارگردانی داوود کیانیان در سال ۵۰ در سالن خانه نمایش مشهد روی صحنه رفت. به علت استقبال تماشاگران و اجرا‌های متعددش در خانه نمایش و اجرا‌هایی که در شهرستان‌ها انجام می‌شد، اجرای نمایش را دو گروه به عهده داشتند. داوود چند بار برای اجرای نمایش «بچه‌ها و سگ ها» به ساواک رفت.
داوود کیانیان در سال ۵۲ «قصه پسرای عمو صحرا و دخترای ننه دریا» -از مهم‌ترین آثارش- را نوشت و روی صحنه سالن شیر و خورشید سرخ مشهد برد.

آغاز داوری با تئاتر دانش آموزی

کیانیان داوری تئاتر را با عرصه دانش آموزی در دهه ۴۰ آغاز کرد. او در دبیرستان‌ها برای جشنواره فرهنگی هنری دانش آموزان که در رامسر برگزار می‌شد، داوری کرده بود. اما از سال ۵۲ داور جشنواره‌های حرفه‌ای در سطح تئاتر مشهد شد. او در این زمینه می‌گوید: «از داوری تئاتر خوشم می‌آمد، چون در داوری بود که این فرصت را پیدا می‌کردم تا بتوانم نظرم را در باره آثار نمایشی اعمال کنم، اما وقتی بیشتر با کار گروهی آشنا شدم و به نظرات دیگران نزدیک‌تر شدم، دیدم داوری فردی چقدر می‌تواند اشتباه باشد. می‌اندیشم که چرا باید دیگران و آثارشان را قضاوت کنیم. هر چیز به جای خویش نیکوست. در زمینه تئاتر کودک با مسابقه و رقابت مخالفم. بلکه به رفاقت و در کنار هم بودن می‌اندیشم، نه در مقابل هم بودن و حذف یکدیگر. جشنواره‌های کودک و نوجوان باید جای آشنایی و دوستی باشد، نه جنگ و در مقابل هم قرار گرفتن.»

اولین‌های داوود در نشر نمایشنامه

اولین نمایشنامه داوود کیانیان «بچه‌ها و سگ ها» ست که به صورت کتاب در سال ۵۴ توسط انتشارات «جهان کتاب» در تهران منتشر شد. اما یک سال قبل از آن -در سال ۵۳- اولین چاپ نمایشنامه کیانیان، اثری بی کلام با عنوان «شلیک» بود که در نشریه «آذرخش» منتشر شد. او دراین باره می‌گوید: «اولین نمایشنامه من «بچه‌ها و سگ ها» بود که به همت رضا، برادرم، در انتشارات «جهان کتاب» در تهران نشر یافت. طرح روی جلد آن را نیز رضا کشید؛ نمایشنامه‌ای که در تهران و همدان و چند جای دیگر روی صحنه رفت. آن زمان بازار جُنگ‌های ادبی و انقلابی گرم بود و بیشتر استان‌ها دارای جُنگ‌های ویژه خود بودند. مشهد هم جُنگ بینالود را داشت.» کیانیان در باره چاپ نمایشنامه «شلیک» بیان می‌کند: «در آن زمان نشریه‌های دانشجویی، از جمله «آذرخش» که نشریه دانشجویان دانشگاه اقتصاد تهران به شمار می‌آمد، بسیار رایج بودند. من هم برای اینکه از غافله عقب نمانم و بگویم که ما هم هستیم «شلیک» را نوشتم.»

برگزاری جشنواره تئاتر جوانان مشهد

به طور حتم یکی از مهم‌ترین اتفاقات تئاتر مشهد و نیز کارنامه هنری داوود کیانیان دبیری نخستین جشنواره تئاتر جوانان مشهد بود که در سال ۵۴ با همکاری و همراهی گروه‌های تئاتری برگزار شد. کیانیان درباره برگزاری این رویداد مهم می‌گوید: «برگزاری این جشنواره یک موفقیت بزرگ برای تئاتر مشهد بود، زیرا برای نخستین بار جشنواره‌ای از نمایش‌هایی که برای کودکان و نوجوانان اجرا می‌شد، به نمایش درمی آمد.» به زعم او «جمع شدن گروه‌ها دور هم»، «اجرا‌های متعدد در هر روز»، «کمک هنرمندان برای بهتر انجام شدن اجراها» و «ایجاد صمیمیت در بین همه گروه‌های شرکت کننده» از ویژگی‌های بارز این جشنواره به شمار می‌آمد. کیانیان خاطرنشان می‌کند: «این جشنواره بیشتر هنرمندان تئاتر مشهد را درگیر خودش کرده بود. هفته‌ای سرشار از شوروشوق و اجرا. جشنواره‌ای پرباری بود که تماشاگران هم استقبال خوبی از آن کردند.»

تولید در زندان و اجرا در جشنواره فجر

داوود کیانیان در سال ۶۱ نمایشنامه «صد بار اگر توبه شکستی بازآ» را نوشت و سال بعد آن را تولید کرد و با بازی برخی از زندانیان در مشهد، تهران و تبریز روی صحنه برد. این نمایش در جشنواره «۱۷ شهریور» به اجرا رفت و لوح زرین از سومین یادواره تئاتر ۱۷ شهریور تبریز را کسب کرد و به عنوان اثر برگزیده برای افتتاحیه سومین جشنواره ملی تئاتر فجر در تئاترشهر تهران انتخاب و اجرا شد.

او درباره انگیزه نگارش نمایشنامه «صد بار اگر توبه شکستی باز آ» می‌گوید: «انگیزه و هدف هر نمایشنامه‌ای در خودش مستتر است. باید همه نمایشنامه را خواند تا به پاسخ آن پی برد. حتی معمولا در بعضی از عنوان نمایشنامه‌ها هم به نوعی انگیزه و هدف به صورت بسیار فشرده می‌آید؛ بنابراین در یک کلمه انگیزه را می‌توان در عنوان نمایشنامه دید و به صورت مفصل باید به متن کامل آن که چاپ هم شده است مراجعه کرد.»

اعزام به جبهه

کیانیان در سال ۶۴ برای تهیه فیلم، عکس و مصاحبه از طریق جهادسازندگی به جبهه اعزام شد. او در این باره به نگارنده می‌گوید: «جهاد سازندگی که در جبهه‌ها فعال بود اعلام کرد که برای فیلم برداری و گزارش یک گروه عازم جبهه‌ها هستند و از علاقه مندانی که در این زمینه تجربه دارند دعوت شد که با این گروه اعزام شوند. من نیز با آن گروه به منطقه اعزام شدم و به اهواز، خرمشهر، سوسنگرد و هویزه و... رفتیم. از آن گروه برخی از دوستانم مانند ایمانی و اکبری را به یاد می‌آورم که عجب بچه‌های مخلصی بودند. بعد‌ها شنیدم که ایمانی شهید شده است.»

۲ اثر در جشنواره تئاتر فجر

تئاتر «راز درخت مقدس» اولین حضور داوود کیانیان را در جشنواره تئاتر فجر رقم زد. این اثر به نویسندگی و کارگردانی کیانیان که کاری از گروه هنری زندان مرکزی مشهد بود در جشنواره ششم تئاتر فجر در بهمن ماه سال ۱۳۶۶ روی صحنه رفت و اسفندماه همان سال بر سکوی هلال احمر مشهد جان گرفت. نمایشنامه «راز درخت مقدس» یک سال بعد، در سال ۶۷ توسط دفتر تهیه و تدوین متون نمایشی مرکز هنر‌های نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تهران به چاپ رسید. تئاتر «پرنده و فیل» دومین حضور مستمر داوود کیانیان را در جشنواره تئاتر فجر رقم زد.

این اثر به نویسندگی و کارگردانی کیانیان براساس قصه‌ای از کتاب «جوامع الحکایات» تولید شد و به عنوان کاری از مرکز آموزش تئاتر اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان، ابتدا در بهمن ماه سال ۱۳۶۷ در بخش جنبی هفتمین جشنواره ملی تئاتر فجر روی صحنه رفت و یک ماه بعد در تالار هلال احمر اجرا شد. داوود کیانیان با تئاتر «پرنده و فیل» موفق شد از هفتمین جشنواره سراسری تئاتر فجر دیپلم افتخار کسب کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->