آمار فروش سینمای ایران در آخرین هفته فروردین ۱۴۰۳ پیام وزیر فرهنگ و ارشاد به مناسبت روز سعدی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ کنسرت‌های خوانندگان پاپ در اردیبهشت ۱۴۰۳ + جزئیات ساعد سهیلی با «شهرک» در «کازابلانکا» «فرداها» ملیسا ده کوستا پشت ویترین کتاب‌فروشی‌ها استاد سخن زیر سایه نام‌ها | گفتگو با دکتر جعفر یادحقی درباب فاصله جامعه با سعدی کارگردان آپارتچی: انتظار حضور پرشور مردم را داریم  اکران مردمی فیلم سینمایی آپاراتچی در سینما هویزه مشهد+ فیلم واکنش «احسان علیخانی» به انتشار عکس جنجالی‌اش + تصاویر اکران مردمی فیلم آپاراتچی در مشهد با حضور بازیگران و عوامل فیلم (جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳) تئاتر "un۱۲"، با داستان رنج کردها از رژیم بعث در مشهد به روی صحنه رفت آغاز پخش بین‌المللی «اَبله» | روایتی از زندگی یک دختر کوتاه قامت در خوابگاه! معرفی اعضای جدید هیئت‌مدیره انجمن صنفی تهیه‌کنندگان فیلم بلند مشهد فصل جدید «زخم کاری» چه زمانی پخش می‌شود؟
سرخط خبرها

«کلاه‌گیس» و چند‌ گاف دیگر از گاندو

  • کد خبر: ۱۹۸۰
  • ۲۶ تير ۱۳۹۸ - ۰۷:۲۷
«کلاه‌گیس» و چند‌ گاف دیگر از گاندو
بررسی زوایای یک سریال پر‌بیننده تلویزیونی

غلامرضا زوزنی| حالا که به گفته مرکز تحقیقات سازمان صدا‌و‌سیما، سریال «گاندو» پربیننده‌ترین سریال در تیرماه داغ 98 شده است و 155 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم امضایشان را پای نامه تقدیر از دست‌اندرکاران این سریال انداخته‌اند، بد نیست چند نکته‌ای را در‌باره این سریال مرور کنیم، اینکه تنها 44 درصد از آن‌هایی که تلویزیون می‌بینند «گاندو» را دیده‌اند که نشان می‌دهد نرخ تماشای تلویزیون در جامعه بسیار پایین است، چرا‌که با‌وجود همه ذوقی که مسئولان تلویزیون در‌این‌باره داشته‌اند 44 درصد برای سریالی مانند «گاندو» با آن سوژه پرحاشیه‌اش ناچیز است. با این حال قرار است این سریال به زودی از شبکه افق بازپخش شود.
«گاندو» که ادعا دارد معمایی پلیسی است، حتی از «کارآگاه علوی» و یا «سر نخ» که در دهه‌های پیش ساخته و پخش شدند هم معمای کمتری را در خود گنجانده است. «گاندو» داستانی دارد که سرنوشتش از پیش تعیین شده و تقریبا همه بینند‌گانش می‌دانند که در انتها چه اتفاقی می‌افتد. به‌هر‌حال پربیننده‌ترین سریال تیرماه 98 به این دلیل تأمل‌بر‌انگیز است که یک داستان واقعی را روایت می‌کند، داستانی که با وجود همه تشکیک‌ها در واقعی بودن آن، سازندگانش ادعا دارند مو‌به‌مو واقعیت را گفته‌اند.


در نقض خود و ایجاد دوگانگی
«گاندو» نه در مصاف با واقعیت و باور بیننده که با خودش در تناقض است. «گاندو» چند‌جایی از خطوط قرمزی که خودش برای خودش تعیین کرده، عبور و مخاطب را به دوگانگی دچار کرده است.
به نوشته اول فیلم توجه کنید: «این مجموعه بر اساس یک پرونده واقعی ساخته شده که به دلیل مسائل امنیتی، اسامی اشخاص، اماکن و کشورها تغییر یافته و هرگونه تشابه، تصادفی می‌باشد.» این اولین تناقضی است که هنوز عنوان‌بندی بالا نیامده مخاطب با آن رودررو می‌شود. سازندگان «گاندو» بر خلاف ادعایی که ابتدای فیلم دارند، همه تلاششان را می‌کنند تا افراد از نظر ظاهر و نوع ادای دیالوگ‌ها کمترین تفاوت را با واقعیت داشته باشند. به نام «مایکل هاشمیان» دقت کنید و آن را با نام «جیسون رضائیان» مطابقت دهید! چهره جیسون رضائیان را در کنار تصویر چهره‌پردازی شده مایکل هاشمیان تصور کنید! وزیر امور خارجه در «گاندو» را با محمدجواد ظریف مقایسه کنید! همه کاملا به یکدیگر شباهت دارند.
موضوع دیگری که دست‌آویز مخالفان «گاندو» است، کلاه‌گیس است. کلاه‌گیسی که بر سر بازیگر ایرانی است خاطرات کلاه‌گیس بازیگر فیلم «کاناپه»، ساخته کیانوش عیاری، را در ذهن‌ها زنده می‌کند. کلاه‌گیسی که باعث شد کاناپه به طور قطعی توقیف شود، در این سریال بارها استفاده می‌شود و حتی مورد تأکید هم قرار می‌گیرد. البته که گلاه‌گیس «گاندو» نه با اتفاقات بیرونی که با اتفاقات درون خودش هم در تضاد است. در‌حالی‌که فرزانه ناصری، نامزد مایکل هاشمیان، از کلاه‌گیس استفاده می‌کند اما خانم‌های دیگری که در نقش جاسوس در این سریال حضور دارند حتی در محیط‌های شخصی و خصوصی‌شان با حجاب کامل و پوشش اسلامی هستند! اینکه چرا در‌عین‌حال که از کلاه‌گیس برای شخصیت مشابهی در همین فیلم استفاده شده است یک جاسوس و خائن به جمهوری اسلامی حتی در پوشش داخل منزل خود باید با حجاب کامل نمایش داده شود جای تعجب و سؤال دارد.


عطش مطلع بودن
همان‌طور که پیشتر گفته شد، همه جذابیتی که تماشای سریال «گاندو» می‌توانست داشته باشد آگاهی از واقعیت است، چرا‌که سازندگان آن با همان متن ابتدای فیلم مدعی شدند قصه‌ای که تعریف می‌کنند بر اساس واقعیت است و شاید همین موضوع باعث شده است 44 درصد بینندگان تلویزیون شبکه 3 را برای تماشای «گاندو» بر‌گزینند. این موضوعی انکارنشدنی است که گمان کنیم داستان «گاندو» از تخیل نویسنده هم بدور مانده اما تمام تلاشش را کرده تا آنچه که اتفاق افتاده است را به شکل دراماتیکی روایت کند. هر از گاهی تلویزیون سراغ سوژه‌های اکشن و پلیسی می‌رود و در هرکدام رد‌پایی از ساخت و تولید ایرانی شده‌اش به جا می‌گذارد، اما «گاندو» از آن اتفاقاتی است که به همین راحتی نمی‌شود از کنار آن گذشت. بیننده هم می‌خواهد از واقعیت سر در بیارد و هم باید فاجعه‌ای را که در فیلم‌نامه‌نویسی‌، کارگردانی و حتی بازیگری گاندو رخ داده است تحمل کند. «گاندو» اگر مخاطبی را پای خود نشانده احتمالا فقط به‌خاطر عطشی است که مخاطب برای دانستن واقعیت دارد و بس، عطش درباره داستان یک جاسوسی که حتی در اخبار رسمی هم جزئیات زیادی از آن منتشر نشد.
فارغ از اشتباه‌هایی که «گاندو» در دیالوگ‌نویسی، به تصویر کشیدن امکانات نیروهای امنیتی، دوربین روی دست سردرگم و نمونه‌های فنی و غیر فنی از این دست کرده، عملیاتی به این مهمی (دستگیری یک متهم به جاسوسی) را چنان کودکانه به تصویر کشیده است که هر بیننده‌ای را متعجب می‌کند.
قطعا انجام عملیات توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) از حساسیت و پیچیدگی‌ای برخوردار است که تصاویر «گاندو» یک‌صدم آن حساسیت را هم نمایان نمی‌کند. اینکه سازندگان «گاندو» برای به تصویر کشیدن روحیه لطیف 2 مأمور امنیتی اطلاعاتی بعد از انجام یک عملیات تعقیب و گریز‌، شوخی آن‌ها را برای خوردن چیپس نشان می‌دهد کمال بی‌سلیقه‌گی سازندگان را به نمایش می‌گذارد.
داستانک‌هایی که در این سریال گنجانده‌ شده است هیچ‌کاری از پرونده «گاندو» پیش نمی‌برد و کاملا واضح است که برای بالا بردن تعداد قسمت‌های سریال و پر کردن جدول پخش تلویزیون است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->