بی‌خوابی، خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را افزایش می‌دهد دستور جمع‌آوری یک مکمل تقویتی رشد مو صادر شد برای خود و دیگران خودسرانه دارو تجویز نکنیم! تشخیص بموقع اوتیسم، در پیشرفت مهارت‌های ارتباطی و کلامی کودکان تاثیر بسزایی دارد معاینات پزشکی کارکنان آشپزخانه مرکزی خراسان رضوی در ایام حج عمره آغاز شد عطاری فقط می‌تواند گیاهان دارویی مجاز را عرضه کند | برخورد با عطاری‌هایی که فرآورده دارویی بفروشند اهدای عضو در مشهد به چهار بیمار زندگی دوباره بخشید (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) راه‌کارهایی برای کند کردن بیماری آلزایمر کنکور سراسری مرحله اول سال ۱۴۰۳ با شرکت ۹۱ هزار داوطلب در خراسان رضوی برگزار خواهد شد اعمال قانون ۱۶۴۱ خودروی حادثه ساز در مشهد | توقیف ۵۷ دستگاه خودروی متخلف (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) آیا بالاخره نام مادران در کارت ملی نوشته می‌شود؟ پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (۴ اردیبهشت ١۴٠٣) | تداوم کاهش دما تا پایان هفته مصرف بیش از حد نمک ارتباط نزدیکی با ابتلا به سرطان‌های دستگاه گوارش دارد آتش‌سوزی در انبار داروی بیمارستان امام حسین(ع) تهران گلایه شهروندان از پیچ‌و‌خم‌های تهیه دارو‌های خاص ترافیک سنگین در بزرگراه‌های مشهد | مرگ ۲ موتورسوار به دلیل نداشتن کلاه ایمنی (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) آیا سال تحصیلی ۱۴۰۳ از شهریورماه آغاز می‌شود؟ فصل بهار، بهترین زمان برای انجام حجامت است
سرخط خبرها

با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، داس برنداریم و گلوی رومیناها را نبریم

  • کد خبر: ۲۸۳۱۰
  • ۰۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۷
  • ۱
با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، داس برنداریم و گلوی رومیناها را نبریم
سعید علیزاده

به گزارش شهرآرانیوز، سال ها پیش که دانشجوی حقوق بودم ارتباط بسیار خوبی با اساتید و کارمندهای دانشگاه داشتم و این ارتباط سبب می شد تا هروقت اراده کنم در دادگاه هایی که اساتیدم قاضی آن شعبات بودند حضور داشته باشم و پشت میزی بنشینم و البته دسترسی به پرونده ها و پیگیر روند دادرسی ها در زمان قاضی القضات بودن آیت الله یزدی که دادسرا را برچیده بود و محاکم حقوقی و کیفری در شعبات جداگانه ای نداشت.

▫️یکی از شعباتی که به آن زیاد رفت و آمد داشتم از اساتید ارجمندم به نام قاضی ...... بود و پرونده ای داشت که دختری ۱۵ ساله به همراه مردی ۳۵ اقامه دعوا کرده بودند تا از دادگاه به دلیل مخالفت خانواده دختر اجازه عقد بگیرند.
پدر و مادری که مثل مار به خود می پیچیدند و دختری که کوتاه نمی آمد و مردی که اتفاقا یک بار ازدواج هم کرده بود منتظر بود تا اجازه عقد بگیرد و دختر نوجوان را با حکم دادگاه به حجله ببرد.

▫️قاضی در ابتدا دختر را فراخواند و حرف هایش را شنید. سپس خواستگار را فراخواند و با پرخاش و تندی و حتی تهدید به او فهماند که تا پایان حکم اگر بفهمد هرگونه ارتباطی به هر شکل با دختر داشته باشد عواقب وحشتناکی خواهد داشت.

▫️سپس مادر دختر را صدا کرد. از مادر پرسید آیا شده پدر دختر نوازشش کند و شب ها برایش قصه بخواند یا با او حرف بزند تا بخوابد؟ زن گفت به هیچ عنوان اجازه نمی دهم یعنی چه. چه معنی دارد پدر به دختر دست بزند! قاضی نگاهی کرد و گفت آیا شما این کار را انجام می دهی و تاکید کرد واقعیت را بگو. مادر گفت نه این کار را نمی کنم. گفت از چه سنی دیگر دخترت را حمام نمی کنی؟ مادر گفت از کودکی به او آموختم خودش حمام کند. و چند سوال دیگر نظیر این سوال ها پرسید و جواب هایی شبیه این جواب ها گرفت.

▫️سپس قاضی دستور داد پدر هم بیاید داخل و به پدر و مادر گفت با این ازدواج مخالفید؟ آن ها گفتند بله ...
قاضی گفت برای سه ماه آینده وقت تعیین می کنم. در این مدت باید به دستوراتی که می دهم عمل کنید. هر شب پدر باید دختر را نوازش کند با او حرف بزند تا بخوابد. مادر هم باید مدام فرزند تان را نوازش کنید و حتی گاهی او را به حمام ببرید و ... دستور های دیگری که برای من عجیب بود.

▫️تاریخ سه ماه بعد را جایی یادداشت کردم و راس مقرر هماهنگ کردم و در شعبه حضور یافتم. به شدت هم می ترسیدم با اصرار دختر و آن مرد به دلیل بلوغ و رشد دختر قاضی و سایر شرایط که مهیا بود قاضی رأی به ازدواج آن دو بدون اذن پدر دهد. در کمال ناباوری دختر به همراه پدر و مادر در شعبه حضور یافت و اعلام کرد که دیگر تمایلی به ازدواج ندارد و ماجرا به اتمام رسید.

▫️پس از خروج آن ها استاد رو به من کرد و گفت من خودم هم دختر دارم این دختر بچه عاشق نبود و شوهر نمی خواست نیاز به نوازش و لمس و توجه داشت.
حال من با شما دوباره قصه ای را مرور می کنیم رومینا دختری سیزده ساله بود ... و پدر رومینا با داس در حالی که دختر خواب بود گردنش را برید...

▫️رومینا و رومیناها نه عاشقند و نه مشکل ناموسی دارند این دختر ها - زن ها- توجه و احترام و لمس و نوازش نیاز دارند که از پدر و مادر دریافت نمی کنند و برای رفع مشکل به سمت بیرون از خانواده می روند. رومینا که رفت اما ما یاد بگیریم که دختر های مان نیاز به توجه و عشق و لمس و نوازش پدر و مادرهای شان دارند.
با گفتن اینکه رومینا عاشق بود، نگوییم کودک همسری چاره درد است ، نگوییم این بچه خودش هم مشکل اخلاقی داشت و چرا به دنبال آن مرد رفت و ...و... بدانیم با این جملات ماهم داس برداشته و گلوی رومینا و رومیناها را می بریم.

▫️پ ن: اسم استاد را ننوشتم چون اجازه ندارم اما قاضی شریفی بود در شهر زنجان که استاد من بود و هرجا هست سلامت باشد و دستبوسش هستم.

منبع :فارس پلاس

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مرتضی
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۰
0
1
بسیار عالی و آموزنده بود
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->