هنگامیکه مرحوم صارمی در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ در افغانستان و به دست طالبان شهید شد، آن روز را بهعنوان روز خبرنگار نامیدند. البته خبرنگار مفهومی اخص از روزنامهنگار است و منظور روز روزنامهنگار است.
آیا پیش از مرحوم صارمی هیچ خبرنگار دیگری در اجرای مأموریت خود شهید یا کشته نشده بود که آن روز را روز خبرنگار تعیین کنند؟ پاسخ مثبت است، ولی آنچه که در گذشته نبود یا کمتر بود، حیات و پویایی نزد جامعه روزنامهنگاران بود. درواقع سال ۱۳۷۷ از دوران اوج روزنامهنگاری ایران است؛ دورانی که روزنامهها و مطبوعات، پویا و پرمخاطب و اثرگذار بودند. فقط در چنین مقاطعی است که اگر حادثهای برای روزنامهنگاران رخ دهد، میتواند تبدیل به یک خاطره و یادبود شود. در حقیقت این زنده و پویا بودن جامعه روزنامهنگاری بود که آن حادثه تلخ را به یک خاطره حرفهای تبدیل کرد. امروز نیز روز خبرنگار، هنگامی معنادار خواهد بود که آن پویایی را در اثرگذاری، در تیراژ، در تولید محتوای مفید و در حیات مطبوعات شاهد باشیم؛ ولی با تأسف فراوان باید اذعان کرد که وضعیت مطبوعات اصلا مطلوب نیست.
چرا میگوییم مطلوب نیست؟ اگر تیراژ را ملاک داوری بدانیم، طبیعی است که روزنامهها از تیراژهای بهنسبت خوب بالای ۷۰ تا ۱۵۰ هزار (مطبوعات متوسط) اکنون به زیر ۲۰ و ۱۰ هزار رسیدهاند؛ ولی شاخص مهمتر از آن، حقوق و دستمزد روزنامهنگاران است. در سال ۱۳۸۱ و زمانی که در روزنامه نوروز بودم، دریافتی بسیاری از همکاران تحریریه بالای ۴۰۰ هزار تومان در ماه بود. از آن زمان تا کنون شاخص قیمتها حدود ۱۵ برابر شده است، بهعبارت دیگر اگر اکنون ۶ میلیون تومان حقوق دریافت کنند، به اندازه همان سال ۱۳۸۱ دریافت کردهاند، بدون اینکه در این ۱۵ سال افزایشی در دریافتی آنان رخ داده باشد. متأسفانه آنچه در مطبوعات فعلی دیده میشود، در بهترین حالت نیمی از این حقوق و دستمزد آن زمان است.
این مسئله منجر به خروج نیروهای حرفهای و کاهش کیفیت مطالب روزنامهها میشود و این امر بهصورت دور باطل عمل میکند؛ به این معنا که کاهش کیفیت موجب کاهش خرید و تضعیف بنیان اقتصادی روزنامه و نشریه میشود و در این امر، به کاهش دوباره دستمزد و ضعف بیشتر روزنامهنگاران منجر خواهد شد. نبود نهاد قدرتمند رسانهای یک عامل خطرناک حتی برای امنیت ملی کشور است. از این رو باید بهعنوان یکی از معضلات مهم در جامعه شناخته شود.
روز خبرنگار هنگامی معنا دارد که چیزی بهعنوان رسانه مؤثر نیز داشته باشیم. رسانه نیز هنگامی معنا دارد که خبرنگار جایگاه شایسته و بایستهای داشته باشد. از این رو گمان میکنیم که ضرورت دارد تا اقدامات زیر برای اصلاح نظام رسانه و مطبوعات و تقویت جایگاه خبرنگار انجام شود.
۱- ارتقای سطح آموزشی خبرنگاران و روزنامهنگاران و آشنا کردن آنان با فناوری و تکنیکهای جدید برای افزایش اثرگذاری رسانهها؛ برای این کار ایدههای روشنی وجود دارد. از جمله میتوان به سطحبندی حرفهای روزنامهنگاران و تعیین حقوق مادی آنان بر اساس این سطحبندی اشاره کرد.
۲- حذف کلیه یارانههای مخرب به مطبوعات که جز اتلاف منابع هیچ سود دیگری ندارد و تخصیص بخشی از آنها به آموزش روزنامهنگاران.
۳- توسعه شاخصهای امنیت حرفهای برای روزنامهنگاران، بهطوریکه بتوانند با اطمینان خاطر بیشتری در جهت نظارت اجتماعی عمل کنند.
۴- تدوین و اجرای قانون مناسب برای حفظ حقوق مادی و معنوی تولیدات رسانهای، بهمنظور جلوگیری از زیانهای واردشده به رسانههایی که مطالب تولیدی بیشتری دارند.
۵- افزایش سرمایهگذاریهای دولتی و شخصی در حوزه رسانه؛ این هدف در صورتی رخ میدهد که آزادی نسبی درج نظر و خبر شامل حال رسانهها شود. باید اذعان کرد که با ادامه وضعیت موجود، رسانههای داخلی میدان را برای رسانههای فرامرزی بیش از گذشته باز خواهند کرد.