ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ این اثر با ژانر ملودرام و بهره گیری از بازیگران جوان، حدود شصت دقیقه مخاطب را با خود همراه میکند و او را به تفکر درباره نفس و درونیات خود وامی دارد.
جمشید مشهدی، فائزه کریمی، زهرا صفار، علی ترکانلو، سهیلا خوش سیما، هدیه سیار، زهرا ده سال، نسرین پناهی و الیاس خوش سیما، بازیگران نمایش «ذهن سوخته» هستند. تهیه کنندگی نمایش را نیز گروه تئاتر میم برعهده دارد. در ادامه، با محمد مهاجر، نویسنده و کارگردان این اثر که بیش از پنجاه سال به هنر تئاتر مشغول است، گفتوگو کردهایم.
نویسنده و کارگردان نمایش «ذهن سوخته»، مشکلات، معضلات و ناملایمات در بین جوانان را موضوع این نمایش بیان کرد و گفت: در هر فردی سه نفس وجود دارد؛ مطمئنه، اماره و لوامه. نفس اماره دچار گرفتاریهای نفسانی خود مانند غرور، تکبر، خودخواهی، بزرگ بینی و... میشود. در ادامه زندگی، خود شخص یعنی بازیگر نمایش که دچار غلبه نفس اماره و غرور زیادی شده است، به او میگوید که دنبال من نیا!
مهاجر ادامه داد: شخص یادشده، یک نویسنده است و در حال انجام یک کار نمایشی با گروهی از بچه هاست. این موضوع تأثیر نامطلوبی بر روی جمع میگذارد، به طوری که همه از او گلهمند میشوند و دوری میکنند. در اینجا نفس مطمئنه که به صورت یک فرشته است، به کمک او میآید و از او میپرسد چرا خود را فراموش کردهای؟ درنهایت این شخص متحول میشود و در پایان، نفس مطمئنه خود را که از آغاز با او ستیز دارد، با آغوش باز میپذیرد.
مهاجر اظهار کرد: در بخشی از این نمایش، گروهی از جوانان درکنار یکدیگر جمع شدهاند و یک کار نمایشی تولید میکنند که قرار است وقتی تکمیل شد، به مرحله بازبینی برسد.
وی این اثر را نوعی روان شناسی شخصیتها توصیف کرد که از خود انسان شروع میشود و توضیح داد: هر فرد تا به خودشناسی نرسد، نمیتواند به خداشناسی برسد. ما باید ببینیم وجدان درونمان چه زمانی به سراغمان میآید. او همیشه بر اعمال ما نظارت دارد، مهم پذیرفتن آن توسط شخص است. مهاجر بیان کرد: یکی از زیباییهای نمایش، این است که وقتی غریبه میآید، تمام افرادی که روی صحنه هستند، او را نمیبینند و فقط شخصیت اصلی نمایش او را میبیند که مورد تمسخر قرار میگیرد و فکر میکنند دیوانه شده است.
هنرمند کشورمان با اشاره به اینکه بیشتر با جوانان همکاری میکند، در این باره اظهار کرد: سعی میکنم با زبان و اخلاق جوانان، کنار بیایم و درکشان کنم. ما چهار ماه تمرین کردیم و جز سه نفر که چندین سال است با من همکاری میکنند، بقیه مبتدی بودند.
وی که در سالهای ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ از هنرجویان دوره سوم استاد محمدعلی لطفی، بنیان گذار تئاتر خراسان، بوده است، درباره تفاوت شرایط اجرای تئاتر در آن زمان با امروز گفت: آن سالها همه چیز آزاد بود؛ از متن گرفته تا اجرا و همه با عقاید مختلف میتوانستند نمایش خود را روی صحنه ببرند.
اکنون، اما متون محدود است و باید اجتماعی، اقتصادی و کمدی باشد. باتوجه به مشکلات حاکم بر جامعه، هرچه یک تئاتر شادتر باشد، بهتر پذیرش دارد و اکنون تماشاچیان کمتر به تئاتر اصیل و پرمعنا گرایش دارند و نمایشهای شاد گیشه را خوب پر میکند. اکنون در بعضی آثار، متأسفانه آنچه تماشاچی را بیدار کند و به فکر وادارد، دیده نمیشود.
وی در پایان گفت: من از مسئولان تقاضا میکنم جوانان هنرمند را حمایت کنند؛ آنها عاصی و عصیانگر نیستند، بلکه نیاز به تشویق دارند. اگر تنگ نظرانه با اعمال، رفتار و گفتار آنها که ناشی از ناآگاهی است برخورد شود، فاجعهای رخ میدهد که جبران شدنی نخواهد بود. اگر تجربه پیشکسوتان و باسواد و نو بودن اندیشه جوانان کنار یکدیگر قرار بگیرد، اتفاقات بسیار خوبی در جامعه رخ خواهد داد.