سخنگوی وزارت بهداشت: هیچ خوداظهاری یا مدرکی دال بر بیماری روحی دکتر بخشی در دست نبود پشت پرده خرید و فروش اموال دزدی| دستگیری بیش از هفت هزار مالخر در یکسال! شدیدترین تصادفات رانندگی در کدام استان‌ها اتفاق افتاد؟ (۹ فروردین ۱۴۰۳) دغدغه‌ای برای اقامت زائران نوروزی در مشهد وجود ندارد اهدای عضو به سه بیمار در مشهد زندگی دوباره بخشید (۹ فروردین ۱۴۰۳) اعتراف تبعه خارجی به ۳۰ فقره سرقت سریالی (۹ فروردین ۱۴۰۳) کشف جسد زن غرق شده در گنجگون بویراحمد (۹ فروردین ۱۴۰۳) تردد از کرج و آزادراه تهران -شمال به سمت مازندران ممنوع شد (۹ فروردین ۱۴۰۳) درگیری خونین در قبرستان یاسوج دو کشته برجای گذاشت (۹ فروردین ۱۴۰۳) ورود مسافران به مشهد از ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر عبور کرد | میانگین ظرفیت اشغال واحد‌های اقامتی مشهد به ۴۱ درصد رسید+ فیلم ٣٨ خودرو طی ٢۴ ساعت گذشته در مشهد توقیف شد (۹ فروردین ۱۴۰۳) افزایش تعداد کشته‌شدگان تصادف ۲ خودرو در محور دامغان - جندق به ۹ نفر + تصاویر (۹ فروردین ۱۴۰۳) ثبت نام آزمون‌های ورودی مدارس سمپاد و نمونه‌دولتی از ۱۸ فروردین آغاز می‌شود فروش بلیت قطار‌های نیمه دوم فروردین از امروز آغاز شد (۹ فروردین ۱۴۰۳) فرودگاه مشهد در رتبه دوم پر ترددترین فرودگاه‌های کشور در نوروز ۱۴۰۳ قرار گرفت بانک شیر مشهد در روز‌های کاری ایام نوروز فعال است خدمات‌رسانی به بیش از ۱۰۰۰ مسافر نوروزی در داروخانه‌های هلال احمر خراسان رضوی چرا مبالغ جریمه‌های رانندگی ۵ برابر شد؟ ۴۰ درصد مراجعه کنندگان به داروخانه‌های مشهد غیربومی هستند تصادف مرگبار پژو پارس و سوناتا در جاده‌های سمنان (۹ فروردین ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

هر نیم ساعت ثبت یک طلاق! | روایتی تلخ از جدایی زوج ها

  • کد خبر: ۴۵۱۱۵
  • ۰۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۲
هر نیم ساعت ثبت یک طلاق! | روایتی تلخ از جدایی زوج ها
روایت تلخ جدایی زوج‌ها در خراسان رضوی با نگاه به آماری که می‌گوید هر نیم ساعت، چراغ یک زندگی مشترک خاموش می‌شود.
محدثه شوشتری | شهرآرانیوز؛ ۱۰ دقیقه، ۲۰ دقیقه، ۳۰ دقیقه؛ شد نیم‌ساعت و ثبت یک طلاق دیگر! دوباره تیک! تیک! ۱۰ دقیقه، ۲۰ دقیقه و ۳۰ دقیقه دیگر، نیم‌ساعت شد و باز خانه آرزو‌های یک زوج دیگر ویران! در همین نیم‌ساعت دفتر یک زندگی مشترک بسته شد! همان زندگی مشترک که نه ۳۰ دقیقه و ۳۰ ساعت، بلکه روز‌ها و ماه‌ها و حتی سال‌ها یک زوج برای ساختنش دویده بودند.

جدول اعدادی را که اداره ثبت اسناد خراسان رضوی از آمار طلاق به خبرنگار ما ارائه کرده است، هرچه بیشتر در ساعت و روز و ماه تقسیم می‌کنیم، جدایی‌ها تلخی بیشتری را به رخ می‌کشند. پایان ۶ ماه اول سال ۹۹ به عدد ۸ هزار و ۶۱۸ واقعه طلاق می‌رسیم. به‌طور میانگین ماهیانه هزار و ۴۳۷ طلاق در استان ثبت شده که حساب‌و‌کتاب آن برای هر شبانه‌روز به ۴۸ واقعه و هر ساعت ۲ طلاق می‌رسد. این جدایی‌ها در استان ۶ میلیون نفری خراسان‌رضوی به ثبت رسیده که در سال‌های گذشته همواره در رتبه اول تا سوم طلاق بین استان‌های کشور بوده است.

داستان این جدایی‌ها به روایت آمار شاید فقط یک عدد باشد، اما در دل هر عدد، دنیایی است از حکایت آدم‌ها. حکایت فرزندانی که برای همیشه خانواده را از دست می‌دهند، حکایت شکست‌هایی که تا سال‌ها درد و رنج آدم‌ها می‌شوند و حکایت آینده‌ای که بعد از جدایی نامعلوم است و همراه بلاتکلیفی.

کرونا که در هر بخشی رکود آورد، در جدایی‌ها نقشی نداشت و زوج‌ها در همین شرایط هم برای طلاق دست نگه نداشته‌اند و رفت‌وآمد در شلوغی دادگاه‌ها و دنبال یک پرونده دویدن‌ها را به تاخیر نینداخته‌اند. در ورودی دادگاه خانواده مشهد برای روایت برخی از این جدایی‌ها چشم به رهگذران دوخته‌ایم.


تا دیروز لیلی و مجنون بودند و امروز دشمن خونی هم

دادگاه خانواده خیابان شفای مشهد، پُر است از زوج‌هایی که تا دیروز لیلی و مجنون بودند و امروز دشمن خونی هم. هر کدامشان هم برای این دشمنی، دلایلی دارند که از نظر خودشان برای جدایی کافی است و حتی حاضر نیستند در وضعیت هشدار کرونا هم چند صباحی صبر کنند و خودشان را از شلوغی دادگاه‌ها درامان نگه دارند.

عصبانیت، خشم و سردرگمی از پشت ماسک‌ها هم پیداست. ابرو‌هایی که به هم گره خورده‌اند، یا چشم‌هایی که خیس اشک‌اند و نگاه‌های مضطرب و هراسان، هر کدام قصه تلخ جدایی را در همان ورودی دادگاه به رخ می‌کشند. هرکسی دلیل خودش را برای جدایی دارد. اعتیاد، دست بزن داشتن، خیانت، خرجی‌ندادن، خساست، بدبینی، تفاهم نداشتن، دخالت خانواده‌ها و عده‌ای هم که دلیل روشنی پیدا نمی‌کنند، یک جمله را مدام تکرار می‌کنند: «ما به درد هم نمی‌خوریم.»

در این بین، دیدن بچه‌های کوچک در ورودی دادگاه خانواده، آن هم در شرایط کرونا، شاید دردناک‌ترین صحنه باشد. مادر و پدر همچنان زخم‌های کهنه زندگی را با جنگ و دعوا و فحش و ناسزا بر سر هم فریاد می‌زنند و بچه‌ها گاهی زُل می‌زنند به چشم‌های مادر و گاهی به نگاه پدر. سکوتشان یا از ترس است یا از سردرگمی و ناراحتی از اینکه پدر و مادر می‌خواهند جدا شوند. بچه‌ها بیشتر از همه، قربانی این جدایی‌ها می‌شوند.


اگر از آسمان کرونا هم ببارد، تحمل این زندگی را ندارم

صبا گوشه چادر مادر را محکم گرفته است؛ پدر همان‌طورکه از پله‌ها بالا می‌رود، تهدید می‌کند: «وقتی بچه رو ازت گرفتم، اون موقع حالت سر جاش می‌آد.» صبا همان‌طورکه نگاهش به پدر است، چادر مادر را محکم‌تر می‌گیرد.

با دورشدن پدر خیلی کوتاه فرصت می‌کنیم از مادر، دلیل جدایی‌اش را بپرسیم؛ «اعتیاد». آسیبی که خیلی از خانواده‌ها را به فروپاشی می‌کشاند و اگر کار به جدایی هم نرسد، خانواده از مشکلات دیگر ناشی از آن درامان نیست. اوضاع این روز‌های قرمز کرونا در شهر را به مادر صبا یادآور می‌شویم و اینکه طفل معصوم را با خودش در این شلوغی‌ها نکشاند. می‌گوید: چند ماه به‌خاطر کرونا در آن خانه لعنتی ماندم؛ بیشتر کتک خوردم و ناسزا شنیدم. دیگر اگر از آسمان کرونا هم ببارد، طاقت و تحمل این زندگی را ندارم و در این دادگاه‌ها آن‌قدر می‌آیم و می‌روم که جانم را خلاص کنم.


رد پای خیانت مثل یک ویروس مهلک

بین زوج‌ها تعداد کسانی که از خیانت راهی دادگاه شده‌اند، کم نیست. زوج‌های جوانی که حتی در همان چند سال اول زندگی که هنوز خوشی‌ها تازگی‌های خود را دارد، با نفر سومی در زندگی مشترک دونفره مواجه شده‌اند. ندا دانشجوست و بیشتر از ۲۳ سال ندارد. بعد از اینکه متوجه شده همسرش با دوست هم‌دانشگاهی خودش رابطه دوستی برقرار کرده است، دادخواست طلاق داده و اصلا حاضر نیست حتی اسم همسرش را بر زبان بیاورد. آن‌ها هنوز یک‌سال نمی‌شود که زندگی مشترکشان را شروع کرده‌اند.
 
ندا حالا از تنفر حرف می‌زند؛ همان دختری که یک‌سال پیش با خانواده‌اش جنگید تا رضایت بدهند با فرد موردعلاقه‌اش ازدواج کند و حالا دوباره خانواده‌اش را خیلی سخت راضی کرده است تا دادخواست طلاق بدهد. خانواده‌اش با اینکه از ابتدا به این ازدواج راضی نبودند، با طلاق دخترشان مخالف اند و نمی‌خواهند در اوج جوانی، بار شکست در زندگی را به دوش بکشد.
مثل ندا کم نیستند خانم‌هایی که با خیانت همسرانشان راهی دادگاه خانواده شده‌اند. گویی خیانت مثل ویروسی مهلک به جان بخش زیادی از کانون خانواده‌ها افتاده است.


ضربه‌های پنهان پول به پایه‌های زندگی

شاید دلیل روشن طلاق را در یک کلمه «پول» خلاصه نکنند، اما وقتی پای درددلشان می‌نشینی، دست‌های پنهان اقتصاد بیمار، آرام‌آرام گلوی خیلی از زندگی‌های مشترک را گرفته و به خفگی کشانده است.
محسن، کارگر است و با همان لباس‌های گچ و خاکی‌اش یک برگه دستش گرفته و جلو دادگاه خانواده از دیگران راهنمایی می‌خواهد. دنبال نشانی دفتر قضایی نزدیک دادگاه خانواده بولوار شفاست. نشانی را به او می‌دهیم و چند دقیقه‌ای از مشکل زندگی‌اش جویا می‌شویم. محسن، قبل از اینکه به همسرش ناسزا بگوید، کارفرما و مسئول و... را نفرین می‌کند و می‌گوید: اگر دستم به جیبم می‌رسید و توقع زن و بچه‌ام را برآورده می‌کردم حالا جلو این دادگاه نبودم.
 
همسرم دادخواست نفقه داده و شکایت کرده است که من خرجی نمی‌دهم. آخر مگر این زن مسلمان نیست که ببیند من شبانه‌روز دنبال کار هستم، اما یک روز سرگذر کار گیرم می‌آید و ۱۰ روز بیکار می‌مانم؟ مجبور شدم خانه اجاره‌ای‌مان را از منطقه ابوطالب به حاشیه شهر و به یک خانه اجاره‌ای ۵۰ متری جابه‌جا کنم، اما باز هم چند ماه است که اجاره خانه‌ام عقب افتاده. هر روز با همسرم در خانه جنگ و دعوا داشتیم، برای هر چیزی که یک سر آن به بی‌پولی من می‌رسید. در این شرایط کرونا و رکود خیلی از کسب‌وکارها، من را درک نمی‌کند. ۲ فرزندم را برداشته و رفته خانه مادرش و می‌گوید فقط طلاق می‌خواهد.

حرف‌های محسن از اوضاع اقتصادی این روز‌ها با نوسان قیمت‌ها و گرانی‌ها از یک طرف و از طرف دیگر بیکاری و رکود کسب‌وکار‌ها را از چند مراجعه‌کننده دیگر به دادگاه خانواده نیز می‌شنویم. همه زخم‌خورده از این اقتصاد بیمار هستند که حالا زخم آن، خوره زندگی مشترکشان هم شده است.


دلایل خنده‌دار و ساده هم برای طلاق کم نیست

و، اما در بین زوج‌هایی که پای حرف‌هایشان و دلایل جدایی‌شان می‌نشینیم، کم نیستند زوج‌هایی که برای مسائل پیش‌پاافتاده و ساده و حتی گاهی خنده‌دار پایشان به دادگاه خانواده کشیده شده است. به دفتر مشاور خانواده در نزدیکی دادگاه خانواده می‌رویم که خیلی از زوج‌ها به‌عنوان آخرین تلاش برای برهم‌نزدن زندگی مشترک، به این دفاتر مراجعه می‌کنند. از مشاور خانواده این دفتر می‌خواهیم که درباره طلاق‌هایی که با دلایل پیش‌پاافتاده و غیرمنطقی صورت می‌گیرند، مثال‌هایی را بگوید.

او که تمایلی به گفتن نامش ندارد، حین ورق‌زدن پرونده‌های مختلف، تاکید می‌کند: این را حتما در گزارشتان بنویسید تا جوان‌ها ببینند این روز‌ها سر چه اتفاقات کوچکی صبرشان به سر می‌آید و در همان ماه‌های اول سر از دادگاه خانواده درمی‌آورند. مشاور به ماجرای سهیلا و احسان اشاره می‌کند که هیچ‌کدام دلایل محکمی برای جدایی‌شان نداشتند.

نه بحث خیانت بود، نه اعتیاد و دست بزن داشتن، نه بدبینی و خسیسی و نه تفاهم‌نداشتن و دوست‌نداشتن همدیگر که به‌عنوان معمول‌ترین دلایل جدایی از زبان زوج‌ها شنیده می‌شود. آن‌ها روز‌های خیلی خوشی داشتند و درعین‌حال بگومگو‌های ساده که بر سر اختلاف سلیقه در موضوع‌های مختلف پیش می‌آمد؛ اختلاف سلیقه در انتخاب مکان تفریحی برای عصر روز تعطیل، اختلاف نظر در نوع پوشش و حتی اختلاف نظر در تحلیل وقایع اقتصادی و سیاسی و اجتماعی جامعه، ساعت‌ها بین آن‌ها جنگ و دعوا را حاکم می‌کرد.
 
شاید خنده‌دار باشد، اما یک اختلاف نظر به قهر و جدایی همیشگی سهیلا و احسان رسید. آن‌ها یک شب بر سر تماشای یک کانال تلویزیون بحثشان بالا می‌گیرد؛ حرف‌ها به فحش می‌رسد و وقتی احسان کنترل تلویزیون را به‌سمت سهیلا پرت می‌کند، سهیلا تربیت خانوادگی احسان را زیر سوال می‌برد و با یک جمله: «مگر مادر و پدرت یادت ندادن چیزی رو پرت نکنی؟»، دعوا تا مرز اینکه «مگر پدر تو چه‌کاره هست؟» و دیگری می‌گوید «مگر مادر تو چه می‌فهمد؟» می‌رسد و به قهر همیشگی می‌کشد. آن‌ها بعد از یک‌سال و ۴ ماه زندگی مشترک به جدایی رسیدند؛ به همین سادگی!

مشاور حتی از دلایل خنده‌دار زوج‌ها که منجر به جدایی بین آن‌ها شده است، چندنمونه بازگو می‌کند. مردی به‌خاطر اینکه مادر خانمش همیشه باجناق او را بیشتر دوست داشت و بیشتر تحویل می‌گرفت، درنهایت از همسرش طلاق گرفت. آن‌ها برای همین مسئله هر بار که به منزل مادرخانمش یا مهمانی خانوادگی می‌رفتند، در برگشت کارشان به جنگ و دعوا می‌کشید. خانم دیگری، چون همسرش اجازه نمی‌داد او گواهی‌نامه رانندگی بگیرد و ماشین شخصی داشته باشد، برای طلاق اقدام کرده بود. نه همسرش و نه خودش اصلا به توافق راضی نمی‌شدند.
 
زن می‌گفت آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود باید گواهی‌نامه بگیرد و رانندگی کند و مرد می‌گفت به‌هیچ‌وجه اجازه نمی‌دهد که همسرش ماشین را بردارد و تنها در شهر چرخ بزند. بدبینی همسر تاحدی بود که حتی نمی‌خواست خانمش با آژانس و تاکسی به جایی برود و اصرار داشت که فقط خودش او را ببرد و بیاورد.
مشاور خانواده در پایان یک نکته را هم بیان می‌کند؛ اینکه خیلی از آدم‌ها همیشه آخرین راه حل را به‌عنوان اولین راه حل انتخاب می‌کنند و داستان خیلی از جدایی‌ها در جامعه ما همین است.


مقایسه آمار ازدواج در ۶ ماه اول سال ۹۸ با سال ۹۹

ازدواج‌ها با شروع سال ۹۸ اوج می‌گیرد و طی دو ماه بعدی حدود ۴۰ درصد کاهش می‌‎یابد. باز با شروع تابستان دوباره اوج می‌گیرد به نحوی که در مرداد ۴۱۰ ازدواج بیشتر از رقم فروردین به ثبت می‌رسد. این آمار باز در ماه آخر تابستان ۳۰ درصد کاهش می‌یابد و به عدد ۳۸۷۵ ازدواج می‌رسد. شروع سال ۹۹، اما بسیار متفاوت است، طبق آمار‌های ارائه شده از سوی ستاد مبارزه با کرونا در خراسان رضوی، تا ۲۴ فروردین ماه تعداد مبتلایان قطعی به کرونا در استان به ۲۲۵۵ نفر رسیده و متاسفانه ۴۰۶ نفر از این بیماران نیز جان خود را از دست داده‌اند.
 
اینگونه است که ازدواج‌های ثبتی فروردین نسبت به سال قبل ۴۶ درصد کمتر می‌شوند. با گذشتن از اوج کرونا این آمار به ۴۱۱۲ می‌رسد، اما بازهم از موقع مشابه در سال ۹۸ کمتر است. خرداد، اما همه چیز تغییر می‌کند و ازدواج‎‌های ثبتی حتی نسبت به مدت مشابه در سال گذشته ۶۱ درصد افزایش پیدا می‌کند. این افزایش در تابستان هم ادامه می‌یابد، اما در شهریور و در مقایسه با سال قبل ۲۶ درصد کاهش می‌یابد.
زور کرونا به طلاق نرسید

مقایسه آمار طلاق در ۶ ماه اول سال ۹۸ با سال ۹۹

شروع سال ۹۸ و شاید شیرینی نوروز سبب می‌شود که آمار طلاق در فروردین با عدد ۱۱۰۳ تمام شود. اما گویا زوج‌های خراسانی مراعات نو بودن سال و ماه را کرده‌اند، چون در اردیبهشت مهر‌های جدایی که بر شناسنامه‌ها می‌خورد، ۶۲ درصد بیشتر است. خرداد این آمار ۲۵ درصد کاهش می‌یابد، اما با شروع تابستان به آمار جدایی‌ها هم ۳۱۰ مورد اضافه می‌شود. دو ماه مرداد و شهریور اگرچه سیر نزولی است، اما فقط ۱۴۵ جدایی در پایان از آمار تیر کمتر است.
 
با شروع سال ۹۹ کرونا با آمار طلاق همان کاری را می‌کند که با آمار ازدواج کرده است؛ ۶۲ درصد کاهش جدایی‌ها نسبت به مدت مشابه در سال گذشته. کرونا، اما فقط یک ماه زور دارد که زوج‌های مشکل‌دار را کنار هم نگه دارد، چون در ماه اردیبهشت آمار جدایی‌ها نه تنها ۴.۲۸ برابر فروردین است که از مدت مشابه سال گذشته نیز بیشتر است. خرداد ۴۲ جدایی کمتر از خرداد ۹۸ دارد، اما تیر ۲۵ جدایی بیشتر از تیر سال گذشته دارد. مرداد اگرچه با مرداد سال گذشته تفاوتی ندارد، اما جدایی‌های شهریور ۹۹، ۱۵ درصد بیشتر از مدت مشابهش در سال ۹۸ هست.
زور کرونا به طلاق نرسید
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->