افزایش ۳۰ درصدی نیرو‌های کارگری شهرداری مشهد در شب‌های قدر همراهی مشهد با پویش جهانی «ساعت زمین» سرویس‌دهی صلواتی ناوگان اتوبوسرانی مشهد به حرم مطهر در سالروز شهادت حضرت علی(ع) کاهش محسوس دما در مشهد فردا جمعه (۱۰ فروردین ۱۴۰۳) شهردار مشهد: تست گرم فاز اول خط ۳ قطار شهری مشهد ١٨ فروردین انجام می‌شود یک قلاده گرگ هار در مشهد زنده‌گیری شد + عکس سرویس دهی رایگان قطار شهری مشهد در روز شهادت امام علی(ع) | فعالیت قطار شهری در شب های قدر تا پایان مراسم سومین دوره پویش «مشهد مهربان» در مشهد آغاز شد+ فیلم شهردار مشهد مطرح کرد؛ تجلی ظرفیت‌های شورای اجتماعی محلات در پویش «مشهد مهربان» خدمات‌رسانی رایگان خطوط قطار شهری و اتوبوسرانی مشهد در شب‌های قدر + فیلم ورود بیش از ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار زائر به خراسان رضوی (۸ فروردین ۱۴۰۳) خدمت رسانی ۳۵ هزار ناوگان مسافربری برون شهری به زائران و مسافران نوروزی مشهد مراسم شب‌های قدر در گلزار مطهر شهدای بهشت رضا (ع) برگزار می‌شود «جناب خان» و فرزاد حسنی روی آنتن شبکه نسیم می‌روند فرماندار مشهد: رضایت زائران از اقدامات شهرداری مشهد در استقبال از بهار ملموس است اسکان ۸ هزار زائر نوروزی طی هشت روز در سالن‌های ورزشی شهرداری مشهد «سید ناصر نعمتی» به عنوان مدیرکل حوزه استاندار خراسان رضوی منصوب شد حاجی بگلو: واگذاری اختیار کمیسیون ماده ۵ به شهرداری‌ها باعث رونق اقتصاد و ایجاد اشتغال می‌شود + ویدئو بهای بلیت قطار شهری مشهد افزایش یافت | افزایش بلیت اتوبوس از اردیبهشت ماه (۷ فروردین ۱۴۰۳) نوروزی متفاوت در فرودگاه مشهد | از اجرای برنامه‌های فرهنگی تا استقبال عروسک‌ها از مسافران خردسال
سرخط خبرها

از کدو‌های چلیمی تا کدو‌های اُرگنجی

  • کد خبر: ۴۹۷۰۴
  • ۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۵
از کدو‌های چلیمی تا کدو‌های اُرگنجی
محمود ناظران‌پور - تاریخ‌پژوه
تا همین روزگار معاصر، کدو‌هایی کوزه‌ای بود که از آن برای نگهداری حبوبات و نبات و نیز سرکه و آبغوره و... استفاده می‌کردند. ما در مشهد به آن کدوها، «کدو چلیمی» یا «کدو قلیانی» می‌گفتیم. از آن کدو‌ها علاوه‌بر آنکه کوزه می‌ساختند، ته قلیان هم درست می‌کردند؛ برای همین هم به آن چلیمی یا قلیانی می‌گفتند. چلیم، ظاهرا نام ترکی قلیان است. هنوز هم در مناطق شرقی خراسان، به قلیان، چلیم می‌گویند. این اسم کم‌وبیش در مشهد هم رایج بود. یک دوبیتی هم بود که روستاییان می‌خواندند:
چلیم گفتا که کُل‌کُل می‌کنم من / صدا مانند بلبل می‌کنم من // می‌رم در مجلس گرم زنانه / نگاه بر خرمن گل می‌کنم من
می‌دانیم که برای روشن کردن قلیان از تنباکو و برای روشن کردن چپق از توتون استفاده می‌کنند که از لحاظ ظاهری شبیه به تنباکوست، اما از نظر ساختار شیمیایی، با آن متفاوت است. در قدیم، سرگرمی و تدخین مردان، بیشتر چپق بود. مرد‌ها همیشه کیسه توتون و چپقشان در جیبشان بود. معروف بود که در تعریف لوتی می‌گفتند: «لوتی آن است که دود چپقش، هفت رنگ است.»
یادم می‌آید مرد قلندری هم با سر و مویی مخصوص بود که در شهر می‌گشت و با حالتی فیلسوفانه درحالی‌که سرش را تکان می‌داد، مرتب تکرار می‌کرد: کس نداند که در چلیم چه لِم است.

مرادش هم این بود که کسی نمی‌داند در آفرینش، چه حکمت‌هایی وجود دارد. البته برای مردم هم عجیب بود که بر نی قلیان مک می‌زنند، اما هوا در آن پیدا می‌شود و در ته قلیان قل‌قل می‌کند. این، فقط یکی از انواع کدو‌هایی بود که در زندگی قدیم مصرف می‌شد و جالب آنکه بیشتر‌شان در همین مشهد و اطراف آن به عمل می‌آمد. کدومسمایی را آن‌وقت‌ها کدوآبی هم می‌گفتند. کدوآبی الان هم فراوان است. کشاورز‌ها هنگامی که این کدو اندازه خیار می‌شود، آن را می‌چینند و روانه بازار می‌کنند. سبزی‌فروش‌ها هنگام فروش آن می‌خواندند:
کدو مسمایَه، دشمن صفرایَه.
این کدو همراه بادمجان یا بدون آن، پخته می‌شد که همین خوراک کدویی است که حالا هم کم‌وبیش در خانه‌ها مصرف می‌شود. زارعان این کدو را فراوان می‌کاشتند. هرچه را که می‌توانستند، برداشت می‌کردند و بقیه آن را می‌گذاشتند به بوته بماند و برسد و تخم کند. هنگام میزان، یا همین پاییز، آن‌ها را می‌چیدند و، چون جدار آن چوبینه می‌شد، با کارد‌های سنگین آن را تکه‌تکه می‌کردند. تخم‌های آن را برای آجیل جدا می‌کردند و مابقی‌اش را به چهارپایان می‌دادند. تخمه کدو، درواقع همین تخم‌هاست. علاوه‌بر این، کدوتنبل هم بود که کدو‌های گرد بزرگی است و گاهی حتی تا ۴۰، ۳۰ کیلو می‌شود. در قدیم از این کدوها، مربا تهیه می‌کردند که مربای بسیار خوشمزه‌ای هم بود. پوست کدوتنبل را جدا می‌کردند و گوشتش را به اشکال زیبا قالب می‌زدند و دوسه روز در آب آهک می‌خواباندند. بعد، آن را با شکر می‌جوشاندند و مربایی خوش‌رنگ مانند مربای بالنگ درست می‌شد. ماندن کدو در آب آهک، آن را بسیار ترد می‌کرد که زیر دندان بسیار عالی بود و کِرت‌کِرت می‌کرد. کدوحلوایی هم بسیار فراوان‌تر از حالا بود. کشاورز‌ها و آن‌هایی که آب و زمینی داشتند، گوشه‌وکنار زمین از همین کدو‌ها می‌کاشتند و اول فصل سرما، محصولش را جمع‌آوری می‌کردند.
 
وقتی محصول کدو می‌رسید، توی حیاط‌ها یا روی پشت‌بام‌ها پر می‌شد از کدو. زن‌ها می‌نشستند و کدو‌ها را خرد می‌کردند. تخم‌های آن به مصرف آجیل می‌رسید و کدو‌های ریزریزشده، خوراک دام‌ها می‌شد. البته خانم‌ها از همین کدو‌های حلوایی، حلوا هم می‌پختند که طبخ آن هنوز هم کم‌وبیش رایج است. گاهی هم از همین ورقه‌های کدو، کف قابلمه‌های پلو می‌چیدند و پلو را با همان ته‌دیگ کدو می‌خوردند که بسیار هم خوشمزه بود. در مشهد به این کدوها، «کدوی اُرگنجی» گفته می‌شد. ظاهرا به این دلیل که بذرش در قدیم از ارگنج آورده می‌شد و ارگنج شهری است در منطقه قفقاز، در کشور آذربایجان کنونی که در گذشته، جزو ایران بود. یک کدوی تزیینی هم بود -البته هنوز هم هست- که از کدو‌های دیگر، بسیار کوچک‌تر و اندازه پرتقال یا دستنبو بود. این کدو را هم گوشه طاقچه‌ها می‌گذاشتند برای زیبایی خانه.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->