افزایش تعداد کشته‌شدگان تصادف ۲ خودرو در محور دامغان - جندق به ۹ نفر + تصاویر (۹ فروردین ۱۴۰۳) ثبت نام آزمون‌های ورودی مدارس سمپاد و نمونه‌دولتی از ۱۸ فروردین آغاز می‌شود فروش بلیت قطار‌های نیمه دوم فروردین از امروز آغاز شد (۹ فروردین ۱۴۰۳) فرودگاه مشهد در رتبه دوم پر ترددترین فرودگاه‌های کشور در نوروز ۱۴۰۳ قرار گرفت بانک شیر مشهد در روز‌های کاری ایام نوروز فعال است خدمات‌رسانی به بیش از ۱۰۰۰ مسافر نوروزی در داروخانه‌های هلال احمر خراسان رضوی چرا مبالغ جریمه‌های رانندگی ۵ برابر شد؟ ۴۰ درصد مراجعه کنندگان به داروخانه‌های مشهد غیربومی هستند تصادف مرگبار پژو پارس و سوناتا در جاده‌های سمنان (۹ فروردین ۱۴۰۳) ویدئو| جزئیات پرونده زمین خواری به ارزش ۳ هزار میلیارد تومان در آستارا واژگونی پراید در جاده نیشابور به سبزوار ۴ کشته و مصدوم برجای گذاشت (۹ فروردین ۱۴۰۳) ممنوعیت ترافیکی شب‌های قدر سال ۱۴۰۳ در مشهد اعلام شد ظرفیت قطار‌های منتهی به مشهد در شب‌های قدر افزایش می‌یابد؟ (۹ فروردین ۱۴۰۳) کاهش ۸ درصدی تردد خودرو‌ها در ورودی‌های خراسان رضوی (۹ فروردین ۱۴۰۳) اولین واکنش فرزند آیت الله علم الهدی به شایعه مشارکت در یک هلدینگ گردشگری مه گرفتگی و غبار محلی در جاده‌های خراسان رضوی (۹ فروردین ۱۴۰۳) دستگیری قاچاقچی حرفه‌ای در تهران| ۲۲ کیلوگرم شیشه کشف شد (۸ فروردین ۱۴۰۳) انفجار چاه فاضلاب جان مرد اردبیلی را گرفت (۸ فروردین ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

من مادر همسرم نیستم

  • کد خبر: ۴۹۸۶۷
  • ۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۱
من مادر همسرم نیستم
تکتم جاوید - کارشناس ارشد روان‌شناسی عمومی
هرجا می‌نشینند و حرف از بچه‌داری و سختی کار خانه می‌شود، جملاتی شبیه این می‌گویند: «من ۲ تا بچه دارم: یکی پسرم و یکی شوهرم.» و به این مادربودن اختیاری افتخار می‌کنند. زنان زیادی همسران خود را بیشتر به دلیل بی‌نظمی و شلختگی یا بی‌مسئولیتی آن‌ها، به فرزندان خود شبیه می‌کنند که هنوز به مراقبی شبیه مادر نیاز دارند و حالا که ازدواج کرده‌اند، همسرشان همان مادر تذکردهنده و کنترل‌کننده است. برخی زنان هم برای فرار از داشتن فرزند، ریخت‌وپاش‌های شوهر خود را بهانه می‌کنند که دست‌کمی از بچه‌داری ندارد.

ازدواج زندگی کردن ۲ انسان با ۲ دنیای متفاوت ذهنی است که اگرچه در قالب پیوند زناشویی در کنار هم قرارمی‌گیرند، در واقع، هرکدام خود مستقلی هستند. اشتباه بزرگ ما این است که هنوز اصرار داریم همسرانمان را شبیه خود کنیم، شبیه ما منظم، وقت‌شناس، تمیز، درس‌خوان، کاری و .... گذشتگان اشتباه به عرض ما رساندند و متأسفانه باید این حقیقت تلخ را باور کنیم که قرار نیست همسرمان را تغییر بدهیم و بد یا خوب، او همانی خواهدماند که به دنیا آمده و به دست والدینش تربیت شده است همچون من و شما.

مردی که استاد دانشگاه بود تعریف می‌کرد همسرش که برخلاف او اهل کتاب‌خواندن نیست، از کتاب‌خریدن‌های او به ستوه آمده است و هرروز که شوهرش با کتاب به خانه می‌رود، جنجال راه می‌اندازد و گاهی کتاب‌ها را به بازیافت می‌دهد در اعتراض به اینکه «پول‌هایت را خرج چیز‌های بی‌فایده می‌کنی». مرد می‌گفت: «کم‌کم یاد گرفتم برای رهاشدن از سرزنش‌هایش کتاب‌ها را پنهان کنم. هر روز که به خانه برمی‌گشتم، کتاب‌ها را پشت جاکفشی می‌گذاشتم و بعد، طوری که همسرم متوجه نشود، می‌آمدم سراغشان و لابه‌لای کتاب‌های کتابخانه پنهان می‌کردم!»

قرار است برای فرزندانمان مادری و برای شوهرانمان همسری کنیم، نه چیزی بیشتر. گفتن این جمله که «شوهرم فرزند دیگر من است» شاید به نظر دیگران جالب و خنده‌دار برسد، اما در مرحله اول، تحقیر شخصیت همسر و انتقاد در کلام خشونت‌آمیز است. احترام‌گذاشتن به یکدیگر در حضور دیگران یک اصل مهم در زندگی مشترک است و این‌گونه تحقیر‌های کلامی زیرپاگذاشتن همین نکته‌هاست.

گاهی با چنین رفتار‌ها و کلام‌هایی به تکرار رفتار‌های نادرست همسر خود دامن می‌زنیم. مردی که برایش مسلم شده است مانند یک پسربچه در خانه با او رفتار می‌شود، ترجیح می‌دهد همان رفتار‌های پسربچگانه را تکرار کند و مسئولیت خوب و بد کارهایش را به عهده دیگری بیندازد.

بخشی از این رفتار‌ها ناخودآگاه است، زیرا ما زن‌ها برای مادری‌کردن آموزش دیده‌ایم و برای آن پاداش روانی و تأیید دیگران را می‌گیریم. تنها الگوی ما از ابتدای کودکی مادری بوده که باید از همه مراقبت و حمایت می‌کرده است، اما در برخورد با همسر، مراقبت و فداکاری مادرگونه آسیب‌زاست. پس از مدتی، شاید زندگی شما شبیه ماجرای زندگی سیما شود که می‌گفت: «انگارنه‌انگار من زنش هستم. باید مثل بچه دنبالش راه بیفتم، وسایل و لباس‌هایش را جمع‌و‌جور کنم، به جای او فکر کنم و مسئولیت کارهایش را به عهده بگیرم. من باید جواب صاحب‌خانه را بدهم و فامیل را برای مهمانی دعوت کنم. خودش انگار هیچ کاری بلد نیست. هرروز هم تنبل‌تر می‌شود و من کلافه‌تر.»

ما می‌توانیم مسئولیت کار‌های شوهرمان را به عهده بگیریم، چون از عهده هیچ کاری برنمی‌آید، مدام سرزنش یا اشتباهاتش را اصلاح کنیم، چون تصور می‌کنیم مرد‌ها کم‌حافظه یا فراموش‌کارند، اما با خودتان فکر کنید چند ماه یا چند سال دیگر می‌توانید با چنین مردی زندگی کنید؟
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->