گزارشی از شکل گیری و عملکرد کانون «شهیدالقدس» در  مشهد با محوریت فلسطین اهدای عضو پس از آمبولی ریه و ایست کامل قلبی برای نخستین بار در ایران عادی‌انگاری در موضوع حجاب فضا را برای ارتکاب جرایم بازتر می‌کند دائمی شدن قرارداد شاغلین دارای کار مستمر بالای پنج سال در لایحه پیشنهادی دولت | نمایندگان کارگران مخالف واگذاری تعیین مزد به مجلس هستند قاتلی که  با ۱۰میلیارد تومان رضایت گرفته بود، دستگیر شد این آجیل، دیابت را کنترل، کم‌خونی را درمان و سیستم ایمنی را تقویت می‌کند ضرر‌های حمام طولانی | زمان استاندارد زیر دوش ماندن چقدر است؟ تداوم بارش باران در برخی استان‌ها تا اوایل هفته آینده (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) آبلیموی تقلبی را چگونه تشخیص دهیم؟ | باور‌های اشتباه مردم درباره آبلیمو‌های سنتی تأثیر عجیب جنسیت پزشک بر درمان بیماران ۲ توصیه مهم پزشکی به زائران خانه خدا | بخش عمده سرماخوردگی‌ها کروناست تاکید معاون استاندار خراسان‌رضوی بر راه‌اندازی مرکز ملی داده‌های زیارت
سرخط خبرها

پرحسرت و بی آرزو مثل رضا

  • کد خبر: ۵۵۰۲۴
  • ۱۷ دی ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۳
پرحسرت و بی آرزو مثل رضا
خبر خودکشی رضا که سال‌ها پیش میهمان برنامه «ماه عسل» بود، قلب‌های زیادی را به درد آورد.
محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ از آن شبی که رضا با رفیقش نشستند روی صندلی‌های برنامه پرمخاطب «ماه عسل» و روبه روی احسان علیخانی، حالا حدود ۵ سال می‌گذرد، ۵ سالی که شاید برای خیلی‌ها یک عدد معمولی باشد و فقط رد مختصری از گذر یک زندگی معمولی در خاطرشان به جا گذاشته باشد، برای رضا، اما نه؛ برای رضا و رفیقش و رضا‌های دیگر، برای همه کودکان و نوجوانانی که خیلی زود رخت بزرگ سالی به تن می‌کنند، گرز آهنین به دست می‌گیرند و می‌روند وسط میدان و می‌شوند مرد روز‌های سخت و نان آور خانه. حالا بعد از ۵ سال، رضا دوباره سوژه اول رسانه‌ها و پست‌ها و خبر‌های شبکه‌های اجتماعی شده است.
 
این مرتبه نه به دلیل شرایطی که دارد تا بیاید بنشیند روبه روی دوربین و از سختی‌های زندگی اش بگوید که خیلی زود با آن‌ها روبه رو شده است. این مرتبه خبر خودکشی اوست که دست به دست می‌شود، خبر پایان دادن به زندگی اش، آن هم درست در آستانه جوانی و بدو ۱۸ سالگی. صفحه اینستاگرام خانه ایرانی لب خط، از سازمان‌های مردم نهاد که حامی کودکان کار است، با انتشار تصویری از او این خبر را منتشر کرد و نوشت: «مانده ایم... مانده ایم در حجم این سیاهی که به هیچ تلاشی شسته نمی‌شود. حاشیه‌ای که فرزندانش در غربت، مادر از دست می‌دهند و مادرانی که فرزند و مایی که هر دو را...».


وقت نداشتم به آرزوهایم فکر کنم

رضا سوژه خوبی بود. دوربین روی دست‌های او هم زوم می‌کرد. ادبیات جالبش که با لحن لوطی منشانه اش آمیخته می‌شد، شخصیت جذاب تری از او می‌ساخت. همان ۵ سال پیش هم جزو یکی از برنامه‌های پرمخاطب ماه عسل شد. وقتی کنار رفیقش نشست و از این گفت که ۱۳ سال دارد و ۳ سال است که کار می‌کند. می‌گفت پرس کاری می‌کند و ماهی ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار تومان درآمد دارد. درآمدی که می‌گفت تمام وکمال به مادرش می‌دهد و هر ماه فقط ۵ هزارتومانش را برای خودش برمی دارد.
 
۵ هزارتومانی که معلوم نبود قرار بوده است با آن کدام یک از آرزوهایش را برآورده کند. واقعا آرزویی داشت یا نه؟ وقتی احسان علیخانی از او پرسید آرزویت چیست، خیلی صریح و ساده گفت: «من آرزویی ندارم. چون وقت نکردم بهش فکر کنم. چون صبح تا شب سر کار بودم و اصلا نتونستم بهش فکر کنم.»، اما چند ثانیه که گذشت رگه‌هایی از آرزویش نمایان شد. آرزویی که با شرایطی که داشت، بازهم فراتر بود از خانه و خودرو و پول و دم ودستگاه‌های آن چنانی. رضا گفت: «آرزو داشتم قدرت داشتم به بقیه کمک می‌کردم.»


رضا و رضا‌های دیگر

خبر خودکشی رضای ۱۸ ساله که با همان شکل وشمایل ۱۳ ساله اش در ذهنمان جا خوش کرده بود، قلب‌های زیادی را به درد آورد و واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت. واکنش‌هایی که خیلی از آن‌ها ابراز ناراحتی بود از این تصمیم اشتباه رضا. کاربری نوشت: «چقدر ناراحتم از این موضوع. دارم به این فکر می‌کنم که چقدر به بن بست خورده بود و چقدر ته خط بود و چقدر حالش خراب بود که این تصمیم اشتباه رو گرفت.» برخی واکنش‌های دیگر، اما سمت وسو‌های دیگری را نشانه می‌گرفتند.
 
عده‌ای از کاربران از این گفتند که امثال رضا زیادند و شرایط بد اقتصادی و مالی این روز‌ها کمر خانواده‌های زیادی را زیر فشار فقر خم کرده است: «آه و افسوس از اینکه در کشور ثروتمند ما چه دسته گل‌هایی به علت فقر از دست رفتند.» کاربر دیگری هم گفته بود: «هرازگاهی خبر خودکشی کودک و نوجوانی رو می‌شنویم و ۲ روز بعد فراموش می‌شن تا یه نفر دیگه از راه برسه. هر کدوم به یه نحو. دنبال هر کدومشون رو، اما بگیری، می‌رسی به یه چیز که اونم فقره.»


فقط برای جذب مخاطب؟

در میان انبوه واکنش ها، کاربران زیادی هم انتقاد کرده بودند به تلویزیون و خود احسان علیخانی، اینکه چرا کودکی با شرایط رضا باید در یک بازه زمانی میهمان برنامه پرمخاطبی مثل «ماه عسل» بشود، مقابل چشم همه از سختی‌های زندگی اش بگوید و بعد به دست فراموشی سپرده شود تا خبر خودکشی اش برسد. کاربری نوشته بود: «فقط سوژه پیدا کردین برای جذاب ترشدن برنامه تون. تهش چی شد؟» و دیگری از این گفته بود که: «فقط از این بچه‌ها پله می‌سازن برای معروف شدن.
 
چرا بعدش کسی به فکر این نبود که کمی اوضاع زندگی شون رو سهل‌تر کنه؟» فرد دیگری از این گفت که: «چرا همون موقع براش کاری نکردن؟ فقط آوردنش توی تلویزیون بیننده جذب کنن؟» در این میان بودند افراد دیگری که از بعد مخالف به ماجرا نگاه می‌کردند. کاربری نوشته بود: «علیخانی و ماه عسل در حد توان همیشه برای مهمونا تلاش کردن تا حال خوبی از ماه عسل براشون به یادگار بمونه.
 
اتفاقی که الان هم سعی می‌کنه با برنامه عصر جدید رخ بده. اما خب بعضی وقتا شرایط اون جوری که باید پیش نمی‌ره!» و شخص دیگری از این گفته بود که رضا و خانواده اش از محلی که زندگی می‌کردند رفتند و خانه جدیدی هم برایش اجاره کرده بودند. این اتفاق حالا علاوه بر رضا، احسان علیخانی و «ماه عسل» را هم دوباره بر سر زبان‌ها انداخته و این انتظار ایجاد شده که علیخانی حتی اگر شده است باید با یک متن اینستاگرامی به نوعی به این داستان وارد شود. اتفاقی که تا لحظه نگارش این متن هنوز رخ نداده است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->