ویدئو | آشنایی با مضرات ناشناخته ویپ؛ وسیله‌ای اعتیادآور برای ترک اعتیاد! ویدئو| طوفان شن در لیبی ویدئو| مشاهده گله‌ی گوزن قرمز در جنگل‌های هیرکانی لنگرود ویدئو| ترکیب کوهای مریخی هرمزگان با آب باران ویدئو| برخورد خودرو شاسی بلند با قطار در مکزیک ویدئو| ریزش خانهٔ قدیمی در زوارهٔ اصفهان بر اثر بارندگی ویدئو | بازتاب رسانه‌ای عملیات «وعده صادق» در شبکه‌های حامی رژیم صهیونیستی ویدئو | تست شکلات اسرائیلی در تهران ویدئو | ابتکار یکی از کارگران برای دریافت هدیه انگشتر از رهبر معظم انقلاب اسلامی ویدئو | زمان اجرای همسان‌سازی حقوق بازنشستگان اعلام شد ویدئو| جاده شگفت انگیز چابهار به گواتر ویدئو| لوکیشن سریال متهم گریخت ۲۰ سال پس از پخش آن ویدئو| بارندگی شدید در شهر شنژن چین ویدئو| لحظه ترور یکی از فرماندهان حزب‌الله لبنان توسط اسرائیل ویدئو| سرقت با پابند الکترونیکی ویدئو| حادثه برای بوئینگ در ژوهانسبورگ اینفوگرافی| میزان ذخایر نفتی کشورهای دنیا کارتون | تلخ و طلا! ویدئو| جاری شدن سیل بزرگ در چین
سرخط خبرها

کارتون | داستان درخت‌های معلق

آثار سیدمحسن نوری‌نجفی با تکیه بر معانی انسانی و شعرگونه، به سبک و سیاق سوررئال و با ترکیب خیال و واقعیت، در رساندن پیامی به مخاطب تلاش می‌کند. در اثر پیش‌رو از مجموعه درخت‌هایش، به همان سبک و سیاق خودش، حرفی تازه می‌زند. باتوجه‌به این معنی که «درخت» در باور فلاسفه و عرفا، نشان از جوامع انسانی و نماد باروری است، به نکته‌ای تازه می‌پردازد.
  • کد خبر: ۶۹۳۸۴
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۱

امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - هنر مانند درختی است که هر شاخه‌اش، سبکی و نوعی از انواع پرشمار این قابلیت بشر است. آثار هنری هم میوه‌های این درخت تنومند هستند. میوه‌هایی که گاهی رسیده و آبدار و گاهی هم نارس و کرم‌زده هستند. میوه‌هایی که همه آن‌ها علاوه‌بر شکل مخصوص به خود، مزه‌ای منحصر‌به‌فرد نیز دارند. اما حتی آن‌هایی که به‌ظاهر نارس و کرم‌زده هستند، هم منظوری پشت خط‌ها و فرم‌ها و رنگ‌هایشان پنهان کرده‌اند. ولی چه می‌شود که میوه‌ای نارس می‌شود؟ هنرمند قبل از هنرمند بودنش، آدمی‌زاده است و آدم نیازمند خواب‌وخور است، ضمن اینکه آدم همیشه به یک حال‌ومنوال نیست. گاهی حالش خوب است و گاهی نیست.

 

هنرمند بعضی مواقع، برای تامین این نیاز‌های اولیه مجبور می‌شود کار‌هایی بکند که نتیجه‌اش همان میوه‌های نارس می‌شود. کار‌هایی تجاری و به‌اصطلاح بازاری که از معنی تهی هستند و فقط از منظر فنی، مطلوب به نظر می‌آیند. ولی همان آثار هم در عمق، دارای دلیل و منطق هستند. دلیل این دست آثار می‌تواند حتی خود سفارش‌دهنده باشد. ولی اثر مطلوب و رسیده آن می‌شود که درپی رفع نیازی فراهم نشده است. در آن صورت است که شرایط خلق اثری مطلوب فراهم می‌شود. به‌هرصورت، هنر زبانی است که با آن می‌شود حرف‌های زیادی درقالب خط و هاشور و فرم زد.


سیدمحسن نوری‌نجفی یکی از این دست هنرمندان است که تا می‌توانسته، از خلق اثر به شکل بازاری دوری کرده است. او متولد ۱۳۳۶ در تهران است و گواهی‌نامه‌های هنری درجه‌یک کاریکاتور -معادل دکتری- و درجه ۳ نقاشی -معادل لیسانس- را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده است. نوری‌نجفی طی سال‌ها فعالیت هنری در زمینه‌های طراحی، کاریکاتور، فیلم‌نامه‌نویسی، کارگردانی انیمیشن و ۳۵ سال همکاری با روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور (از جمله کیهان و اطلاعات) به خلق آثار متعددی پرداخته است.

 

وی حضوری بسیار فعال در داوری جشنواره‌های بین‌المللی و همچنین برگزاری نمایشگاه‌های داخلی و خارجی انفرادی و گروهی در ایران، مکزیک، کانادا، فرانسه، ایتالیا، بلژیک، سوئیس، رومانی، آلمان و دیگر کشور‌ها داشته است. سیدمحسن نوری‌نجفی با شرکت در رقابت‌های هنری ملی و بین‌المللی، موفق به دریافت ده‌ها جایزه و لوح سپاس از جشنواره‌های بین‌المللی شده است که از آن جمله می‌توان به رتبه نخست گراندپرایز از کره‌جنوبی (۱۹۹۶) و جایزه و مدال ویژه از جشنواره یومیوری شیمبون از کشور ژاپن (۱۹۹۳) اشاره کرد. آثار نوری‌نجفی با خط‌ها و هاشور‌های قدرتمند شناخته می‌شود.

 

کار‌های او با تکیه بر معانی انسانی و شعرگونه، به سبک و سیاق سوررئال و با ترکیب خیال و واقعیت، در رساندن پیامی به مخاطب تلاش می‌کند. در اثر پیش‌رو از مجموعه درخت‌هایش، به همان سبک و سیاق خودش، حرفی تازه می‌زند. باتوجه‌به این معنی که «درخت» در باور فلاسفه و عرفا، نشان از جوامع انسانی و نماد باروری است، به نکته‌ای تازه می‌پردازد. او درختی را تصویر کرده است که مانند همه درخت‌ها از سه بخش اساسی تشکیل شده است؛ ریشه، شاخ و برگ و تنه. اتفاق در میانه تصویر و حدفاصل ریشه‌ها و شاخه‌ها می‌افتد. او تنه را حاصل به‌هم رسیدن دست‌های ریشه‌ها و شاخه‌ها تصویر کرده است. دست‌هایی که یکدیگر را محکم گرفته‌اند. ولی شکل گرفتنشان مثل دست دوستی نیست. دست نجات است. پنجه‌هایی که به‌جای فشردن یکدیگر، از هم عبور کرده‌اند و کمی بالاتر از مچ‌ها را چنگ زده‌اند.

 

انگار اگر انگشت‌ها را رها کنند، یکی‌دو طرف به قعر دره‌ای سقوط می‌کنند. شاید منظور نوری‌نجفی از این اثر، نجات هر دو سمت درخت بوده است. او با این اثر به اصلی‌ترین بخش روابط انسانی اشاره می‌کند؛ همدلی و همیاری؛ که در این اثر، دو سر اصلی این درخت هستند. نوری نجفی در این طرح هوشمندانه، به‌سادگی می‌گوید: «برای نجات لازم است که هر دو سمت یک جامعه، هوادار و هواخواه یکدیگر باشند و درخت بدون ریشه و شاخ و برگ، معنای درخت را از دست می‌دهد و تبدیل به هیزمی می‌شود که چاره‌ای جز سوختن ندارد.»

 

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->