همیشه میگویند خود واقعی آدمها دیدن دارد. اینجا همان جایی است که بهجرئت میتوانیم بگوییم آدمها خود خودشان هستند، بیهیچ شیلهوپیله یا خردهشیشهای. اگر بخواهیم مفهومش را برای خودمان ساده کنیم، مانند این است که هرکدام از ما امتحانی را پس داده باشیم و حالا پیش روی معلم، نمیتوانیم بزکدوزک کنیم که انگار نمره بالایی گرفتهایم، زیرا هم خودمان و هم آن معلم میدانیم که نمره واقعی ما چند است. حرم ضامن آهو همان مأمنی است که درونت مانند آبی زلال برای صاحب آن پیداست.
هر کسی در حرم او حال و هوای خودش را دارد. یکی سر به دیواری تکیه داده است و بیامان گریه میکند. دیگری زیارتنامه میخواند و گهگاه به گنبد طلا چشم میدوزد. بچههای قدو نیمقد کیفشان کوک است و روی فرشهای قرمزی که کنار هم پهن شده است میدوند. بعضیها بیهیچ حرف و اشارهای به نقطهای از حرم خیره میشوند و شاید گرفتاریهای خود را مرور میکنند. در این میان، مسافرانی هم پیدا میشوند که تلفن همراه خود را رو به سوی ضریح میگیرند تا آدمی از فرسنگها دورتر بتواند بار دل خود را سبک کند.
از قدیم رسمی میان مشهدیها بوده است و هست که صیغهمحرمیت زوجهای جوان را در حرم امام رضا (ع) جاری میکنند، زیرا باور دارند که این کار برکت و مهر زندگیشان را دوچندان میکند. اگر گذرتان به این رواق افتاده باشد، میبینید که هر عروس و دامادی با تعدادی از اعضای خانوادهشان گوشهای از آن گرد هم نشستهاند و عاقد صیغه محرمیت را میخواند. جدا از این، هر مراسم و عیدی که هست، یک سوی آن را به حرم امام رضا (ع) میرسانیم، از عید نوروز گرفته تا شبهای قدر، تشییع جنازه یا هر مناسبت دیگری.
ما از همان آغاز، امام هشتم (ع) را به خودمان نزدیکتر از هر کس دیگری دیدهایم، آقایی که هر زمانی به او سر بزنی، حاضر است ساعتها پای درددلهایت بنشیند و طوری که خودت هم متوجه آن نمیشوی، با دلی آرام از هیاهوی قبل از ورود به حرم، بدرقهات میکند. میدانیم که اگر از تمام دنیا تنها او حال و هوای دل ابریمان را بداند، کافی است.
ما مشهدیها از کودکی بارها و بارها ادای احترام به حرم امام رضا (ع) را دیده و شنیدهایم. به یاد دارم زمانی را که اتوبوس به خیابان منتهی به حرم وارد میشد و ناخودآگاه همهمه مردم به سکوتی خلسهناک تبدیل میشد که فقط با یک چیز میشکست: به حرمت حرم علیابنموسیالرضا (ع) صلوات. در عالم بچگی زیاد میدیدم که مردم در بعضی خیابانها رو به حرم دست به سینه میگذارند و خم میشوند. هر وقت خودرو به حوالی حرم میرسید، دست راننده ناخودآگاه ضبط را به نشانه احترام خاموش میکرد یا هرروز در مدرسه بعد از قرائت قرآن و ورزش صبحگاهی، رو به حرم صلوات خاصه را زمرمه میکردیم و چه خوب که خاطرات کودکی، نوجوانی و بزرگسالی ما با حرم امام رضا (ع) گره خورده است!