عضو دفتر رهبر انقلاب: برخی مسئولان بدلیل کار‌های بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند تجاوز جدید رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات پدافند هوایی در جنوب سوریه طعنه وزیر امنیت داخلی اسرائیل به گزارش‌ها درباره حادثه اصفهان نتانیاهو دست به دامن انگلیس و آلمان شد آغاز رای گیری برای بزرگ‌ترین انتخابات جهان در هند روایت امیرعبداللهیان از رایزنی‌های دیپلماتیک در نیویورک آژانس اتمی: آسیبی به سایت‌های هسته‌ای ایران وارد نشده است آمریکا قطع‌نامه عضویت فلسطین در سازمان ملل را وتو کرد تکذیب پرواز ریزپرنده در اصفهان | پدافند به شیء مشکوک شلیک کرد (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) برگزاری جلسه اضطراری شورای عالی امنیت کشور تکذیب شد (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) وضعیت شهر اصفهان عادی است| ادامه پرواز هواپیما‌ها در فرودگاه شهید بهشتی بازگشت وضعیت عادی پروازها به تمامی فرودگاه‌های کشور شهر اصفهان در امنیت و آرامش است + فیلم شبکه خبر: تاسیسات هسته‌ای اصفهان در امنیت کامل است منشا صدای انفجار در تبریز مشخص شد همه چیز درباره شنیده شدن صدای انفجار در اصفهان (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) شبکه خبر شنیده شدن صدای انفجار در اصفهان را تایید کرد + فیلم ماجرای شنیده شدن صدای انفجار در شهر قهجاورستان اصفهان چه بود؟ (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) کربی : آمریکا در مورد رفح با اسرائیل در حال گفت و گو است حمله موشکی به کریات شمونا در فلسطین اشغالی (۳۰ فروردین ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

پشت سرت را نگاه نکن

  • کد خبر: ۷۳۶۹۵
  • ۱۹ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۹
پشت سرت را نگاه نکن
بهروز فرهمند - روزنامه‌نگار

همه ما بیش وکم مسابقه دوی ۴ در ۱۰۰ متر امدادی را از صفحه تلویزیون دیده ایم؛ رشته‌ای از ورزش دو ومیدانی که جذابیت خود را دارد.

شاید آنچه این گرایش دوومیدانی را از شاخه‌های دیگر همین ورزش متمایز می‌کند، «کار گروهی» در چارچوب تمام وکمال آن است.

در این رشته دوومیدانی ۴ دونده حاضر هستند که هر یک مسافت ۱۰۰متر را می‌دود و سپس چوب امدادی را به دونده بعدی می‌رساند. دونده‌های هر تیم باید در خط ازپیش تعیین شده خود بدوند. جای ردووبدل شدن چوب امدادی در مسابقه نیز یک محدوده ۲۰متری است. دونده‌ها از ۱۰متر پی

ش از آن استارت می‌زنند و وقتی وارد محدوده ۲۰متری شدند، چوب امدادی را از دونده اول می‌گیرند.
نکته درخورتوجه در این میان که چه بسا رمز پیروزی نیز می‌تواند باشد، این است که دونده‌ها برای جلوگیری از اتلاف وقت، هرگز به پشت سرشان نگاه نمی‌کنند و بدون نگاه کردن به عقب، چوب امدادی را از دونده پیشین می‌گیرند و شاید به همین علت است که گاه چوب امدادی به‌روی زمین می‌افتد، اما چنین رخدادی هرگز سبب نمی‌شود که دونده‌ها پشت‌سرشان را نگاه کنند، زیرا خوب می‌دانند که نگریستن پشت سر همان و از دست دادن چندصدم ثانیه و باختن به رقیب همان.

اما موضوع این یادداشت، ورزش و دوی ۴ در ۱۰۰ متر امدادی نیست. درواقع، وضعیت امروز کشور ما از بابت «انتقال قدرت» هم در دولت و هم در شورا‌های اسلامی شهر و روستا بایسته‌ها و نکته‌ها و ظرایفی دارد که برای فهم درست و بهتر آن‌ها می‌توان از مثال عینی دست‌به‌دست‌شدن چوب امدادی در رقابت دوی ۴ در ۱۰۰ متر بهره گرفت.
همچنان که در رقابت دوومیدانی، رسیدن به خط پایان «هدف» است و برای کسری از ثانیه هم روند کار بازنمی ایستد، انتقال قدرت و رفتن یک گروه و آمدن گروه دیگر، هرگز سبب نمی‌شود که روند خدمت‌رسانی به مردم در شهر‌ها و روستا‌ها متوقف شود.

نکته کلیدی در این میان، پرهیز از فردگرایی یا خود را -به تمامی- در خدمت تیم قرار دادن است. در یک روند حرفه ای، هیچ کس نمی‌خواهد خودش را برجسته کند و در چشم‌ها بزرگ بنمایاند، زیرا یک یک اعضا در خدمت هدف نهایی گروه هستند که همانا به سلامت تحویل گرفتن چوب امدادی (شما بخوانید کشور و شهر و روستا) از دونده پیشین و سپس مسافتی را به جلو دویدن است.

در آخر خط هم، نه تنها یک دونده، بلکه تیم دوندگان است که اگر به سلامت به خط پایان برسد و مسابقه را پیروز شود، به روی سکو می‌رود. در این مجال، اگر بخواهیم فقط بر شورا‌های شهر و روستا تمرکز کنیم، شاید بتوانیم چنین بگوییم که شهرداری و دهیاری، از یک زاویه، امری فنی و تکنیکال است، زیرا با سخت افزار‌هایی مانند ساختمان و بنا و سازه، سروکار دارد، اما از زاویه دیگر، امری است فلسفی و مبتنی بر اندیشه، زیرا با شهروندان و موجوداتی دارای شعور در ارتباط است که همان نرم افزار‌های اداره شهر و روستا هستند.
بی گمان، آن گروهی کامیاب‌تر و موفق‌تر است که با نظریه‌ها و مبانی فکری و فلسفی شهرنشینی و روستانشینی در روزگار کنونی و متناسب با بایسته‌های سرزمین ما آشنا باشد و ازسوی دیگر، در اجرا و ساختن و پرداختن حوزه سخت افزار، چنته اش پر باشد. به بیان ساده، بتواند میان ذهن و عین یا همان نظریه پردازی و اجرای میدانی، پل بزند و ارتباط برقرار کند.

سخن واپسین اینکه دیکته نوشته نشده، غلط ندارد. هریک از ما که بر سر کار می‌آییم، می‌توانیم ذره بین عیب جویی برداریم و به دنبال نقص و ضعف و کاستی‌ها در پشت سرمان بگردیم، اما راهکار دیگر می‌تواند این باشد که در بهره گیری از فرصت‌ها «حریص» - به معنای واقعی کلمه- باشیم و مانند دونده‌های دوی امدادی، فقط رو به جلو و به افق خط پایان نگاه کنیم و بدون اینکه ثانیه‌ای فرصت را از دست بدهیم و بی آنکه به پشت سر بنگریم، داشته‌های افتخارآمیز و انجام شده‌ها و نیمه انجام شده‌ها و نیز انجام نشده‌ها را از خدمتگزار پیشین تحویل بگیریم و براساس هدف گذاری انجام شده، آهنگ خط پایان کنیم که بی گمان، چنین است رسم و آیین شیفتگان خدمت به مردم و این کهن دیار.

پس از تحریر: متن که تمام شد و یک‌بار خواندمش، به خودم گفتم مبادا از این توصیه که «پشت‌سرت را نگاه نکن» چنین فهمیده شود که کار‌های پیشینیان را سبک‌وسنگین و آسیب‌شناسی نکن.

ناگفته پیداست که مراد من هرگز چنین نبوده است. در یک کلام، اگر «نگریستن پشت‌سر» به معنای ماندن و منجمد شدن در گذشته و جست‌وجوی ناکارآمدی‌ها برای «مچ‌گیری و پنجه بر چهره رقیب انداختن» باشد، نکوهیده و ناپسند است، وگرنه کیست که نداند ارزیابی و در ترازوی نقد نهادن عملکرد پیشینیان و اکنونیان، کاری درست و درخور و راهگشاست؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->