گزید‌ه‌ای از ابیات کوچه و خیابان صائب تبریزی

شهرآرانیوز - برای فهم ابیات صائبانه و لذت‌بردن از آن‌ها بیش از هرچیز باید بر مسئله‌ای وقوف یافت که خود شاعران و منتقدان عصر صفوی آن را «تلاش رعایت» می‌خوانند، به‌زبان ساده و با مسامحه، یعنی شبکه‌ای از تناسبات تودرتو بین کلمات و تصاویر و .... در ادامه تعدادی از ابیاتی را می‌خوانید که شاعر در آن‌ها با «کوچه» و «خیابان» مضمون‌پردازی و تصویرسازی کرده است. مثلا در این نمونه‌‎های خاص حتما باید به «باریک‌بودن» یا «طولانی‌بودن «کوچه و خیابان توجه داشته باشید تا بتوانید تناسب آن‌ها را با «سرو» یا «زلف» یا «زنجیر» یا «رشته «یا «نی» دریابید:

چون آب سر دهد به خیابان باغ خلد
در هر نظاره قامت رعنای او مرا
***
زآن روز که سرو او در باغ خرامان شد
خمیازه آغوش است گلشن ز خیابان‌ها
***
تو با آن قامت رعنا به هر گلشن که بخرامی
خیابان می‌کشد، چون سرو قد از شوق رفتارت
***
خلاصی دل از آن زلف آرزوی خطاست
که مرغ بی‌پروبال است و کوچه بن‌بست است
***
ز نغمه تا خدا یک کوچه راه است
بر این حرف بلندم نی گواه است
***
تا خویش را به کوچه گوهر رسانده‌ایم
صدبار رشته نفس ما گسسته است
***
طی نمی‌گردد به شبگیر حیات جاودان
گرچه زلف او به‌ظاهر کوچه‌راهی بیش نیست
***
مرو از پرده برون براثر نکهت زلف
که سر از کوچه زنجیر برون می‌آرد
***
تا گلستان را نهال قامتش آباد کرد
باغبان چندین خیابان سرو را آزاد کرد
***
رشته بی‌تابانه از شرم میان لاغرش
خویش را در کوچه تنگ گهر می‌افکند
***
نیست پروا سیل بی‌زنهار را از کوچه‌بند
آستین، چون گریه ما را عنان‌داری کند؟
***
کوچه زنجیر بن‌بست است در ظاهر،
ولی هرکه رفت آن‌جا سر از صحرا برون می‌آورد
***
کوچه‌باغ زلف اگر پایان ندارد گو مدار
میتوان رفتن به مژگان هرکجا دل می‌رود
***
کوچه‌گرد آستین، چون اشک حسرت نیستیم
همچو مژگان بر در یک خانه پا افشرده‌ایم
***
ز برگ‌ریز خزان پای ما نمی‌لغزد
که در ثبات قدم سرو این خیابانیم
***
از اشتیاق جلوه آن آفتاب‌رو
قد می‌کشد چو سرو خیابان صبحگاه
 
صائب، یک جهان است | درباره اختلافات جغرافیایی بر سر یک شاعر