مدرسه، پل گذار از حاشیه به متن

سال هاست دانش آموزان و مدارس مناطق حاشیه شهر با مشکلات بسیاری روبه رو هستند. کمبود فضای آموزشی و نیروی انسانی از مشکلات همیشگی آن هاست که سبب حضور تعداد بیش از میزان استاندارد دانش آموزان در کلاس‌ها می‌شود و این موضوع بر رابطه معلم و دانش آموز و موفقیت تحصیلی دانش آموزان اثر می‌گذارد.

از طرف دیگر این کودکان به دلیل شرایط متفاوت، نیازمند توجه و مراقبت ویژه هستند. بیشتر آن‌ها خارج از ساعات مدرسه کار می‌کنند و ممکن است چندین بار مدرسه را رها کرده و با هم کلاسی‌های خود تفاوت سن داشته باشند.

همچنین با زخم‌ها و آسیب‌های روحی ناشی از شرایط خاص زندگی در کلاس درس حاضر می‌شوند. این دانش آموزان بسیار شکننده هستند و از سوی خانواده و هم سالان نیز برای ادامه تحصیل تشویق نمی‌شوند.

رفتار نامناسب تیم آموزشی مدرسه (همچون تحقیر، توهین، درخواست پرداخت هزینه، برچسب زنی و موارد بسیار دیگر) می‌تواند دانش آموز را دل سرد کند و در نتیجه او با سرخوردگی و احساس ناتوانی از آموختن مدرسه را ترک کند.

با همه این‌ها بزرگ‌ترین مشکل مدارس حاشیه شهر با توجه به گفته‌های مسئولان موضوع سرانه آموزشی است. اکنون سرانه فضای آموزشی به صورت میانگین در کشور ۲/۵ مترمربع است و این میانگین در خراسان رضوی ۲/۴ مترمربع به ثبت رسیده است.

باوجود اینکه سرانه فضای آموزشی استان فقط یک مترمربع از میانگین کشوری کمتر است، وضعیت در حاشیه شهر مشهد به شدت نگران کننده است. ۲/۲ مترمربع سرانه آموزشی به ازای هر دانش آموز درحاشیه شهر مشهد عددی است که‌ می‌توان از آن به عنوان فاجعه یاد کرد. تراکم جمعیتی، کمبود مدارس و کلاس‌های شلوغ به شدت بر کیفیت آموزشی تأثیر دارد.

کودکی که در مناطق حاشیه شهر زندگی می‌کند و در برخی موارد از وجود سرپرست مناسب رنج می‌برد، چه شانسی برای تغییر آینده خود دارد؟ در پاسخ به این پرسش ابتدا به سراغ مدرسه می‌رویم. شاید مدرسه تنها نهادی است که‌ می‌تواند فرصتی برای تغییر و ارتقای اجتماعی هرچند اندک به کودکان بدهد.

مدرسه این امکان را فراهم می‌کند که کودک همگام با نظام ارزشی جامعه، جامعه پذیر و از نظر فرهنگی و اجتماعی در جامعه جدید ادغام شود، زبان فارسی معیار را بیاموزد و مهارت‌هایی برای آینده کاری اش فرابگیرد. این تنها در صورتی است که مدرسه چنین وظیفه‌ای را برای خود قائل شود و برای این کار تمهیدات لازم را اندیشیده باشد.

یکی دیگر از چالش‌های مهم آموزشی در حاشیه شهر توزیع نامتوازن نیروی انسانی متخصص در این مناطق است که این چالش باید با استفاده از طرح آمایش سرزمین و سند جامع، هرچه زودتر برطرف شود. این یعنی عدالت آموزشی. در مدارس حاشیه شهر امکانات آموزشی از لحاظ زیرساخت‌های اصلی در حد قابل قبولی نیست و باتوجه به تراکم جمعیتی و مهاجرت سالانه به این مناطق با مشکلات جدی تری در آینده مواجه خواهیم شد.

از طرفی توجه به مسائل و مشکلات این دانش آموزان از جمله مشکلات جسمی (بیماری‌های دهان و دندان، مغز و اعصاب و سوءتغذیه)، مسائل اجتماعی، خانوادگی (سطح پایین تحصیلات و اشتغال والدین در مشاغل سطح پایین، مشاجرات خانوادگی، تعداد بالای فرزندان، کودکان طلاق، مهاجر و اتباع، وضعیت نامساعد مالی، بی توجهی به کیفیت تحصیلی دانش آموزان)، مسائل روانی (میزان متوسط اضطراب، اعتماد به نفس و عزت نفس ضعیف و روحیه افسرده)، مسائل تحصیلی (انگیزش تحصیلی ضعیف، انتظار مبهم و نامشخص از آینده و نبود هدف در زندگی، افت تحصیلی و اختلالات یادگیری) و مسائل مرتبط با نواحی حاشیه شهری (امکانات اندک برای تفریح و سرگرمی دانش آموزان به ویژه نبود پارک، دسترسی نامناسب به اینترنت، فقدان امنیت به علت مهاجرپذیری زیاد و رفت وآمد بالای افراد غریبه در منطقه و برخوردار نبودن از کتابخانه مجهز) حائز اهمیت است.

وجود مشکلات اقتصادی و درآمد‌های اندک خانواده‌ها از یک سو و دریافت هزینه‌های ثبت نام و خرید وسایل آموزشی و همگام سازی در راستای فناوری‌های هزینه بر (خرید لپ تاپ، گوشی هوشمند و هزینه اینترنت) از سوی دیگر، والدین را با مشکلات و دردسر‌های متعددی مواجه کرده است که این مسئله موجب ترک تحصیل و ازدواج زود هنگام دختران و اشتغال نوجوانان پسر شده است که این‌ها آمار بی سوادی یا کم سوادی را در جامعه افزایش می‌دهد.

معلم در چنین مدارسی باید از بین افراد با انگیزه و دل سوز انتخاب شود و مهارت‌های لازم برای رابطه با چنین کودکانی را فراگرفته باشد. در کنار معلم، ضرورت حضور مددکار اجتماعی یا نماینده‌ای از سازمان‌های مردم نهاد در این حوزه به شدت احساس می‌شود. از طرف دیگر قواعد مدرسه، ساعت‌های درسی، برنامه درسی، محتوا و حجم تکالیف نیز با وضعیت زندگی کودکان هم خوانی ندارد. انعطاف بیشتر در قوانین مدرسه و برنامه‌های درسی می‌تواند به انگیزه تحصیلی دانش آموزان کمک کند.

نکته دیگری که نیاز به یادآوری دارد این است که دانش آموزان حاشیه شهر نیازمند یادگیری‌های زودبازده از جمله آموزش حرفه و فن هستند که متأسفانه اکنون با کمترین استاندارد‌ها هم فاصله‌ای طولانی داریم. به هرروی این روز‌ها خبری از مددکار اجتماعی نیست.

محتوا و برنامه درسی نیز بدون توجه به شرایط خاص این مناطق تدریس می‌شود. از نظر کیفیت فضا و امکانات آموزشی نیز نسبت به سایر مدارس شاهد وضعیت نامناسب تری هستیم. شاید حل مشکلات فعلی دانش آموزان حاشیه نشین بسیار هزینه بر و دشوار باشد، اما می‌توان با آماده سازی مدارس از بازتولید حاشیه نشینی در نسل‌های بعد پیشگیری کرد.

مدرسه، پل گذار از حاشیه به متن