جانی برای تَنی دیگر

محمد‌حسن سیرجانی| خانواده احمد فکر نمی‌کردند‌ که زندگی پدرشان یک روز به این شکل تمام شود. البته چاره‌ای هم نبود چرا که پزشکان گفته بودند امیدی به زنده ماندنش نیست و پدرشان دچار مرگ مغزی شده است.
احمد روی تخت در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان هاشمی‌نژاد، بی‌حرکت چشمانش را بسته و به خوابی عمیق فرورفته بود و به قول همسرش با ضربان دستگاه‌ها قلبش می‌زد. در میان نگاه‌های گریان فرزندان موضوع اهدای عضو مطرح شد. سخت بود اما اگر دیر اقدام می‌کردند کار از کار می‌گذشت و چند نفر با خاموش شدن احمد، جان‌می‌باختند.
رضایت عمل از سوی خانواده احمد چهل‌وهفت ساله داده شد و شرایط برای نهصد و چهارمین عمل اهدای عضو در بیمارستان منتصریه مشهد مهیا شد. پس از مراحل ابتدایی و تأیید مرگ مغزی، احمد به صورت ویژه از بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد به بیمارستان منتصریه منتقل و عمل اهدای عضو انجام شد.
در این عمل کلیه‌ها و کبد زنده‌یاد احمد کاشکی به مردی شصت‌وهفت ساله ساکن چناران و زنی پنجاه‌ویک ساله ساکن فریمان اهدا و پیوند شد و به آن‌ها جانی دوباره بخشید. علاوه بر این قرنیه‌های مرحوم و قسمتی از پوست او نیز برای پیوند به بیمارستان خاتم‌الا‌نبیاء(ص) و بخش سوختگی بیمارستان امام رضا(ع) ارسال و به 3بیمار نیازمند به عضو پیوند شد. و این‌گونه زندگی مردی چهل‌وهفت ساله که در یک حادثه دچار مرگ مغزی شد در آخرین نفس‌هایش جانی به تن 5نفر اهدا کرد.