کبوتر حرم که باشی...
مهدی محمدی

کبوتر حرم که باشی، یعنی انتخابت زیباست، زیرا که از بین این همه آسمان برای بالارفتن و برای پرواز، آسمان حرم را برای پر کشیدن انتخاب کرده ای.

کبوتر حرم که باشی، آسمان با تمام وسعتش برایت شبیه قفس می‌شود و فقط پرواز بر فراز صحن و سرای حرم به تو حس رهایی می‌دهد.

کبوتر حرم که باشی، تمام دل‌هایی که در هوای حرم بال بال‌ می‌زنند، آرزو می‌کنند که کاش دو بال تو را داشتند و به سبک بالی تو در این آسمان می‌چرخیدند. کبوتر حرم که باشی، صدای بال زدنت، شبیه صدای بال زدن فرشتگان حرم می‌شود.

کبوتر حرم که باشی، دیگر برای بلند پروازی نیاز نیست زیاد از زمین دور شوی. فقط کافی است دور گنبد پرواز کنی تا احساس کنی تا آسمان هفتم اوج گرفته ای.

کبوتر حرم که باشی، به جای اینکه بالای زمین‌های سرسبز پرواز کنی، بر فراز دل‌های سبزی پرواز می‌کنی که به گنبد طلا نگاه می‌کنند و با نگاهشان به این نور، سبزتر از قبل می‌شوند.

خورشید فقط روز‌ها چشمش به این گنبد و بارگاه می‌افتد و مهتاب هم فقط شب‌ها بر فراز این گنبد می‌درخشد، اما کبوتر که باشی، می‌توانی هر لحظه از شب و روز که اراده کنی، برفراز این گنبد و گلدسته‌ها پرواز کنی.

کبوتر حرم که باشی، دست‌هایی برایت غذا می‌ریزند، که مقدس اند، زیرا بار‌ها به سوی امام خوبی‌ها دراز شده اند و دست خالی برنگشته اند.

کبوتر حرم که باشی، فقط در هوای حرم نفس می‌کشی، حرمی که نفس کشیدن در هوای آن آرزوی تمام دل‌های هوایی شده امام رضاست (ع).

کبوتر حرم که باشی، چشمانت زیباست مثل چشمان پیرمردی که اشک شوق دیدن حرم در چشمانش جمع شده است. کبوتر حرم که باشی چشمانت زیباست مثل نگاه کودکی که تصویر حرم در مردمک چشمانش منعکس شده است.

کبوتر حرم که باشی، دیده شدن یک تصویر از تو کافی است تا دلی که هزاران کیلومتر آن طرف‌تر است، از زمین کنده شود و بیاید پیش امامی که سال هاست دور گنبدش می‌گردی.