دوباره علیه ظلم سینه سپر کردیم
غلامرضا بنی اسدی

من ایرانی ام. یک ایرانی مسلمان. حق را پاس می‌دارم، هر جا که باشد. با ظلم در ستیزم به هر نام و نشان و در هر کجای عالم. من ایرانی ام، حتی اگر مسلمان هم نباشم، به خصلت ایرانی ستم ستیزی، صهیونیزم ستیز خواهم بود. ستم سیستماتیک بر مظلومان را تاب نخواهم آورد. من یک ایرانی ام، مشهدی ام، در این دیار خانه دارم. خانه ام را، شهرم را، میهنم را دوست دارم. حتی تصور اینکه کسی از آن سوی دنیا، بیاید و شیشه خانه ام را بشکند، دیوانه ام می‌کند چه رسد که بخواهد از لا به لای کتاب داستانش برای خانه من به اسم خود سند بزند!

می‌شکنم دستی که چنین کند. به جان، سنگر می‌سازم برای خانه ام. خانه‌ای که دیگر خانه نیست، هویت است، تاریخ است، همه چیز من است. من ایرانی ام، مشهدی ام، اینجا خانه دارم، اما فلسطینی‌ها را می‌فهمم. دردشان را حس می‌کنم. زخمِ تنشان روحم را می‌خراشد. به همین دلیل است که روز قدس، برای من، برای ما، برای هرکس مثل ما فکر می‌کند، یک روز ویژه است. روز حق خواهی است. روز خداست. روز ایستادن در برابر باطل است. روز غیرت است که به هر زبان ترجمه شود، تجربه‌ای شکوهمند روزی انسان می‌شود. چهل و چند سال است که برای بیداد هشتاد ساله در فلسطین، صدای مردمِمان به دادخواهی بلند است.

باطل کرداران می‌خواهند برای هر چیز پیوست دلخواسته خود را بنویسند برای ما، اما آن پیوست ها، بی اعتبار است. گفتیم و همین دیروز- در خیابان- نشان دادیم که قصه روز قدس، برای ما، یک حکایت سیاسی و زمان دار نیست که پایانی برایش متصور باشیم. دین هم نیست که با یک بار و دو بار و ده بار انجام، ذمه خود را بری شده بدانیم. «تکلیف» است. تا همیشه ادامه دارد. مگر روزی که رژیم غاصب صهیونیستی، چون حروف نفرت انگیز خود چندپاره شود؛ ا. س. ر. ا. ئ. ی. ل!

آن روز که هر حرفش مثل هر قومش به کتاب داستان خود در هر گوشه جهان برگردد می‌توانیم روز قدس را بسان یک روز تاریخی نگاه کنیم. تا آن زمان – که خدا کند خیلی نزدیک باشد- روز قدس باید جریان سازی و تاریخ سازی کند. باید یک رسانه باشد به گستره همه جهان تا بیداد را آبرو ببرد و داد بخواهد از ستمگران. نمی‌شود ستم، هرروز سفره خود را پهن‌تر کند و ستمگران لقمه در خون مردم زنند و نوشابه خون بنوشند، اما فریادی بلند نشود.

ما را مولایی است که در هزاره پیش به ستم ستیزی خوانده است؛ اگر مرد مسلمانى پس ازاین رسوایى از اندوه بمیرد، نه تنها نباید ملامتش کرد بلکه مرگ را سزاوارتر است. این را می‌فهمیم؛ بنابراین باز ایران بود و خیابان و روز قدس. هر خیابان یک جبهه علیه اشغالگران. هر شعار، یک گلوله که به سوی شان شلیک می‌شد. نشان دادیم که ایرانی هستیم. مثل همیشه مظلوم را یاور و ظالم را دشمنیم. دشمنی مقتدر و هوشیار. این را ا. س. ر. ا. ئ. ی. ل. حتما می‌فهمد.