چو ایران نباشد تن من مباد...
غلامرضا بنی اسدی

«به زودی مجبوریم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیم حقوق بازنشستگان را بدهیم.» سجاد پادام، مدیر کل بیمه‌های اجتماعی وزارت کار همچنین برای طرح عجیب خود یک شاهد هم آورده و گفته است: «این تجربه‌ای است که یونان طی کرده است؛ کشور یونان صد جزیره فروخت تا توانست مطالبات بازنشستگان و استقراض خارجی اش را بدهد، ما هم به زودی به این وضعیت دچار می‌شویم.»

نمی‌دانم با خواندن این خبر، چه خشمی وجودتان را در برمی گیرد، من، اما از خشم به انفجار می‌رسم. نه من، که قلم هم دندان بر هم می‌ساید وقتی می‌بیند یک مقامِ رسمی، گز نکرده، پاره می‌کند. چیزی می‌گوید که کمترین ما به ازای حقوقی اش می‌شود
«فروش مال غیر».

شما چه کاره مملکت اید که اسم پاره‌های مقدس ایران را به زبان می‌آورید؟ خدا درجات امام روح ا... خمینی (ره) را مضاعف فرماید که وقتی تیمسار ظهیر نژاد در توضیح نقشه مناطق جنگی، گفت فلان مناطق دست دشمن است، امام دستش را روی نقشه گذاشت و گفت: آقای ظهیرنژاد! اگر خدای نکرده بخواهد به اندازه یک وجب از خاک ایران برود ترجیح می‌دهم، دستم قطع شود، اما آن وجب خاک نرود. ما با این منطق خوزستان عزیز و همه خاک ایران را حفظ کردیم حالا چطور به خودشان جرئت می‌دهند برخی‌ها که فکر نکرده چنین بگویند؟

اگر صندوق‌های بازنشستگی به این روز افتاده است، که می‌گویید، به دلیل مدیریت فاجعه بار شما و امثال شماست. حالا جریمه شما، در دولت‌های مختلف را ایران باید با پاره‌های پیکرش بدهد؟ در فقر غیرت، باید از خجالت بمیرد آدمی، والاّ در فراوانی غیرت، یقه باید پاره کرد از مسئولانی چنین.