با شهر آشتی کنیم
شادی شاملو

بستگی دارد مسیرتان از کدام بخش یا ناحیه مشهد باشد، از کجا به کجا بخواهید بروید. اگر سوار بر مترو هستید که چیزی نمی‌بینید. اما کافی است سوار اتوبوس یا خودرو یا حتی پیاده باشید، آن وقت می‌بینید که در هر منطقه، چهره شهر چقدر با جا‌های دیگر تفاوت دارد. تابه حال فکر کرده اید آنچه به آن عمارت، ساختمان یا بنا می‌گویید، (من‌های کاربری اش که مسکونی یا تجاری است) می‌تواند برایتان از تاریخ شهر بگوید؟ هر شهر در هر نقطه‌ای از نقشه جهان که باشد، برای خودش هویتی دارد مجزا از همسایگانش و صدالبته که باری از تاریخ کشور و مردمش هم بر دوشش است.

عمارت‌ها از عمر آن شهر می‌گویند. آدم‌ها می‌آیند و‌ می‌روند، عمر‌ها به نوح که قد نمی‌دهد، اما یک عمارت می‌تواند مانند سرو هزارساله سیرچ، از سال‌های قبل با شما سخن بگوید. اصفهان را اگر دیده باشید، میدان نقش جهان و عمارت هایش، از دوره صفویه برای بینندگانش می‌گویند.

اما اگر در مشهد سر بچرخانید، قدیمی‌ترین ساختمانی که‌ می‌بینید، علاوه بر حرم مطهر و روضه منوره با کاشی‌های به‌جامانده از دوران سلجوقی،  مسجد گوهرشاد که بازمانده دوره تیموری است و صحن عتیق و ساعتش چشممان را خیره می‌کند. متأسفانه در دوره‌ای سه دهه ای، بافتی که طی سالیان دراز در اطراف حرم شکل گرفته بود، به نام توسعه، تخریب شد.

بنا‌هایی که برای خود نمادی از معماری و هویت بودند، دانه به دانه با لودر صاف شدند و جایشان را ساختمان‌های تجاری قارچ مانندی گرفت که شکل مشخصی نداشتند. جای تأسف دارد، اما خوشبختی این است که در چند سال اخیر، گروه‌های مختلفی نگذاشتند این تاریخ از یاد‌ها برود. این گروه‌های تازه شکل گرفته از علاقه‌مندان به تاریخ، تلاش کردند آنچه باقی مانده است را حفظ کنند. افرادی با تحصیلات مختلف که دلسوز هستند و‌ نمی‌خواهند مشهد، شهری باشد بدون داشتن هویت؛ شهری که زمانی کانون علم و هنر بود با معماری‌ای متفاوت که در هیچ نقطه‌ای از ایران، نمی‌توان شبیهش را پیدا کرد.

در توضیح این سطر بگویم مشهد تنها شهری است که گرد حرم یکی از ائمه (ع) ساخته شده و آن را مانند نگین انگشتری دربر گرفته است. این خانه‌های مشهد است که پنجره‌ای دارد که رو به امام رضا (ع) باز‌ می‌شود تا بتوانی هر زمان که دلت تنگ و قرارت بی قرار شد، به گنبد طلایش نگاه کنی و سلامی بفرستی.
حالا این گروه‌های دوستدار تاریخ و هویت تلاش می‌کنند اطلاعات تاریخی و هویتی را دراختیار افرادی بگذارند که یا ساکن هستند یا زائر.

آن‌ها تلاش می‌کنند با تاریخ نوشتن و ثبت عکس در هرجا- از روزنامه بگیرید تا صفحه‌های شخصی شان در فضای مجازی- چیزی را حفظ کنند که خواسته یا ناخواسته دارد از ذهن شهر پاک می‌شود و این اتفاق، سبب آشنایی آن‌ها که‌ نمی‌دانند، می‌شود. پس از این چه‌ می‌شود؟ مطمئن باشید وقتی کسی شهرش را بشناسد، قصه خانه‌های تاریخی اش را بشنود و با تاریخ کوچه‌ها و خیابان‌های قدیمش خاطره پیدا کند، بیشتر برای حفظش خواهد کوشید و این بزرگ‌ترین اتفاق در حوزه حفظ یک شهر و تاریخ و هویت آن است.