مرور برخی از فعالیت‌های فرهنگی دکتر علی شریعتی در مشهد، هم زمان با سالروز درگذشتش | سخن به مثابه عمل

شهرآرانیوز؛  او از همان دوران نوجوانی (سال ۱۳۲۳) در برنامه‌های کانون نشر حقایق اسلامی که به همت پدرش، محمدتقی شریعتی و عده‌ای از فرهیختگان متدین مشهد تأسیس شده بود، حاضر شد و نقشی بنیادین در جذب دوستان خود داشت.

این کانون که بعد‌ها دکتر شریعتی به صورت رسمی عضوی از این انجمن شد، پایگاهی در خیابان خسروی مشهد بود که سخنرانی‌ها و جلسات هفتگی آن، به مباحث نظری روز اختصاص داشت تا به این ترتیب، آگاهی قشر جوان جامعه را در حوزه سیاست و مذهب تقویت کند. او که در سال‌های فعالیتش، هم زمان در دبیرستان‌های مشهد از قبیل ابن یمین و شرافت، شاهرضا و فردوسی نیز مشغول به تدریس بود، بسیاری از محصلانش را به شاگردانی برجسته در کانون نشر حقایق اسلامی بدل کرد. فعالیت او در مدارس مشهد گاه ۳۴ ساعت در هفته و گاه تا ۱۸ ساعت در روز طول می‌کشید و در رشته‌های ادبیات فارسی، عربی و تعلیمات دینی تدریس می‌کرد.

عمده انگیزه او در حوزه معلمی، ضرورت فرهنگی آن ایام بود که بعدها، این رسالت در سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۰ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد ادامه یافت. اوتا سال‌های پایانی دهه ۵۰ بنای همت را در شهر مشهد بر تبلیغ و تفسیر برای ایجاد جریان فکری اسلامی گذاشت و از طریق مدارس، محافل خصوصی و عمومی، دانشکده ها، مساجد، هیئات مذهبی و مدتی نیز در رادیو به آگاهی بخشی اقشار مختلف دست زد.

نقش مهم او در بسیج افکار عمومی مشهد و نیرو‌های مذهبی برای پیوستن به نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز هرگز از حافظه تاریخی این شهر پاک نخواهد شد. چه بسیار نشست‌های چندهزارنفری و امضای طومار‌های بلندبالا که به همت دکتر شریعتی در راستای پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت انجام شد تا آنجا که بعد از سخنرانی ۳۰ تیر ۱۳۳۲ او در مشهد، خیابان فوزیه و دریادل در این شهر با همت مردم، به دکتر مصدق و سی تیر تغییر نام داد.

با کودتای ۲۸ مرداد، همکاری دکتر شریعتی با نهضت مقاومت ملی، به دستگیری و حبس او منجر شد، اما به محض آزادی به مشهد برگشت و فعالیت‌های فرهنگی اش را ادامه داد. راه اندازی پیاده روی‌های گسترده چندهزارنفری در مشهد به مناسبت عاشورای حسینی در سال‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ و انجام سخنرانی‌های کوبنده علیه حکومت پهلوی، به خشم مقامات امنیتی و توقیف کانون نشر حقایق اسلامی در سال ۱۳۴۲ منجر شد. پس از آن به تهران رفت و در اردیبهشت ۱۳۵۶ به دنبال فشار‌های ساواک و اعمال محدودیت‌ها مجبور به ترک ایران شد؛ اما درست یک ماه پس از رفتن، در انگلستان درگذشت.

از میان آثار انبوه مرحوم شریعتی، به اختصار نگاهی داریم به سه کتاب او:

فاطمه، فاطمه است
«فاطمه، فاطمه است»، عنوان کتابی است مشتمل بر یکی از سخنرانی‌های دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد در ۱۴ تیر ۱۳۵۰ که در آن با قدردانی از حضرت زهرا (س) و بیان کرامات ایشان، به نکاتی در حوزه دین داری و نقش مؤثر زنان در جامعه اشاره می‌کند.

تحلیلی از مناسک حج
«تحلیلی از مناسک حج»، اثری از دکتر شریعتی در باب مناسک معنوی و اجتماعی حج است که در آن تلاش می‌کند بیش از ظواهر مناسک به ماهیت و فلسفه آن‌ها توجه کند و با زبانی ادبی و مسجع به تحلیل مراحل حج از طواف گرفته تا مشعر و منا و رمی جمرات می‌پردازد.

هبوط
«هبوط»، کتابی است غیرداستانی و نمادین به قلم دکتر شریعتی که هبوط انسان از بهشت را به زبان نماد حکایت می‌کند و با نثری اثرگذار از حقیقت تاریخ انسان پرده برمی دارد و رنج‌های سفر انسان از عرش به فرش را به شکلی شاعرانه مرور می‌کند.