شعر کودک | جیرجیرک
طیبه ثابت

امشب چرا سازت نمی‌خواند
یک جا نشستی بی‌صدا هستی
بی ‌ساز تو خوابم نمی‌آید
ای جیرجیرک‌جان کجا هستی

هر جا که می‌گردم نمی‌بینم
انگار رفتی تو از این خانه
اصلا نگفتی تا که بر گردی
من می‌شوم از غصه دیوانه

حتما تو ناراحت شدی وقتی
من شعر خواندم پیش ماهی‌ها
الان نشستی گوشه‌ای غمگین
تنها و ساکت در سیاهی‌ها