کد خبر: ۱۷۸۲۶
تاریخ : ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۳
مشارکت از حیث لغوی به معنای درگیری و تجمع برای منظوری خاص است، درباره معنای اصطلاحی آن بحثهای فراوانی شده است، ولی در مجموع میتوان جوهره اصلی آن را درگیری فعالیت و تأثیرپذیری دانست. مشارکت عبارت است از فعالیتهای ارادی و داوطلبانهای که از طریق آن اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و روستای خود شرکت میکنند و به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شکل دادن به حیات اجتماعی خود سهیم میشوند.
در منابع جامعه شناختی درباره عوامل مؤثر بر مشارکت متغیرهای اجتماعی مثل میزان تحصیلات، موقعیت اجتماعی–اقتصادی، تجارب شغلی، برخورداری از اطلاعات و اعتماد اجتماعی تأکید شده است. به نظر دیوید سیلز، تأثیر پیششرطهای اجتماعی و روانشناختی بر فعالیت اجتماعی افراد تا حد زیادی بستگی به محیطهای اجتماعی شامل نهادها و ساختارهای اجتماعی، الگوی باورها، اعتقادات و ارزشهای فرهنگی و سیاسی دارد. سه دسته متغیر نیروهای اجتماعی، تفاوتهای شخصیتی و محیطهای اجتماعی به شدت با یکدیگر مرتبط و آمیخته هستند و هر تغییر در هر یک از آنها مشارکت را افزایش یا کاهش میدهد و هر تحلیلی که فقط مبتنی بر یکی از آنها باشد گمراهکننده و ناقص است.
یکی از کارکردها و راهبردهای بسیار مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار، جلب مشارکت مردم در امور مختلف از جمله امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و رفاهی، آموزشی و تربیتی و فرهنگی است. اشکال مشارکت شهروندان را میتوان در سه دسته جای داد:
۱- مشارکت اجتماعی: در قالب تشکلها و همکاریهای جمعی و محلی در تهیه و اجرای طرحها و نظارت و پیگیری
۲- مشارکت اقتصادی: در راستای جلب همکاری و سرمایهگذاری بخش خصوصی در توسعه و عمران
۳- مشارکت علمی و فنی: همیاری با نهادها و مؤسسههای حرفهای و تخصصی شهرسازی در حوزه تهیه طرحها و برنامههای توسعه.
مشارکت مؤثر را میتوان در خردترین واحد شهری یعنی «محله» جستوجو کرد؛ محله محوری یکی از مهمترین شاخصهای توسعه سرمایه اجتماعی در شهرها محسوب میشود، زیرا با بهرهمندی از اجتماعات محلی، زمینهساز ایجاد احساس مؤثر بودن در اجتماع محلی، احساس اعتماد و امنیت، ارتباط با خانواده و دوستان، مدارا و تحمل تفاوتها و ارزش بخشی به زندگی و روابط کاری میشود.
محله محوری میتواند با افزایش ظرفیت محلهها آمادگی محلات را برای انباشت سرمایه اجتماعی، مدیریت پایین به بالا، مشارکت شهروندی، با رویکرد دارایی مبنا و در نهایت دستیابی به توسعه پایدار در ابعاد مختلف و همراه داشته باشد. اولین گام برای فراهم شدن زمینههای تعاون و همکاری، نگاه محلهای است که امروزه در اداره شهرها با رویکرد مدیریت محله محور برای تقویت روابط و مناسبتهای اجتماعی بیش از پیش ضروری به نظر میرسد. تقویت محله میتواند به ساکنان آن، در دسترسی آسانتر و خدمات شهری، توزیع عادلانه امکانات و فرصتها، جلب مشارکت مردم در تعیین اولویتها و نیازسنجیهای محلی و ارتقای جایگاه فرهنگی و اجتماعی محله کمک شایان توجهی کند و به همین دلیل نسبت محله محوری در نظام برنامهریزی و اجرا روز به روز مهمتر میشود.
مدیریت محله، فرایندی است قانونی و مورد پذیرش و اجماع مدیریت شهری در راستای کاهش تصدیگری، برونسپاری، گسترش و نهادینه کردن مشارکت آگاهانه و اثربخشی مردمی و واگذاری فضاها، ابنیه و فعالیتهای فرهنگی، هنری، اجتماعی و ورزشی در محله به مدیریت محله.