آرام جان ها...
هادی صاحبقرانی

خداوند در قرآن کریم راه رسیدن به آرامش را تنها در یاد خود می‌داند و از انسان‌ها می‌خواهد که از او زیاد یاد کنند؛ «الّذین آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئنّ القلوب». آنچه به انسان کمک می‌کند تا بیشتر به یاد پروردگار عالم باشد، معرفت اوست به آن خالق یکتای بی همتا. اما چگونه انسان می‌تواند به معرفت خدا دست یابد؟

پاسخ این سؤال را از سیدالشهدا (ع) بگیریم که فرمودند راه شناخت خدا، شناخت مردم هر زمان است از امام زمان خودشان، ارتباط با  آرام جان هاست و دست در دست او قرار دادن، انسان را به سر منزل مقصود که رسیدن به آرامش مطلق است، می‌رساند.
امام رضا (ع) انیس النفوس است و میلیون‌ها قلب عاشق در جای جای دنیا به عشق زیارت آن حضرت طی مسیر می‌کنند تا با پای جان، خود را به آرام جان‌ها برسانند. گویند با او راز نهان در دل را و آرام بگیرند در آغوش پر مهر و محبت امام علیه السلام.

هرسال نزدیک شهادت امام رضا (ع) که‌ می‌شود صدای پاهایشان بی وقفه شنیده می‌شود؛ بی قراری دل هایشان را از قدم‌هایی که برمی دارند، به راحتی می‌توان احساس کرد. برای آن‌ها گرما و سرما معنا ندارد؛ آن‌ها در برف و کولاک، باران و گرمای سوزان خورشید دل به جاده زده اند. مگر می‌شود عاشق باشی و سختی نبینی؟ مگر می‌شود دلداده باشی و دل در گرو یار ندهی؟ مگر می‌شود عاشق باشی و درد فراق نکشیده باشی؟

در واقع این طور باید گفت کاروان‌هایی پر از قلب‌های عاشق در راه اند و برای رسیدن به معشوق بی تابی می‌کنند. دل‌ها به واسطه امام مهربانی‌ها به هم پیوند می‌خورد و اجتماع دل‌ها شکل می‌گیرد برای وفا به عهدی که با امام بسته شده است و زمینه‌ای می‌شود برای ندیدن خود و دیدن دیگران و ترجیح منافع دیگران بر منافع خود. زمینه‌ای برای ظهور موعود آخرالزمان که وعده اش را با گره خوردن دل‌ها به یکدیگر به ما داده اند.