ما در کنار هم می‌مانیم...
امسال برایمان متفاوت شروع شد. سال ۹۸ که از قبل به او امید بسته بودیم با بیمِ سیل شروع شد. باورمان نمی‌شد سیل با گمیشان و گلستانِ زیبا آن کند که کرد! بعد باورمان نشد که این سیل به ایلام و معمولان برود و خوزستان را با گل و لای یکسان کند. همه چیز سخت شروع شد، اما آنچه در اختیار ما نبود ادامه‌اش بود. قطار دامنه‌دار حوادث دست از سر کشورمان برنداشت. تقصیر طبیعت نبود که دروازه قرآن شیراز روی مسیل آب ساخته شده و بشر دامان طبیعت را با دست‌درازی نابه‌جا آلوده کرده است. از طرفی نمی‌دانستیم می‌شود این مقدار روی حضور نیرو‌های جهادی‌مان حساب باز کنیم. برای سیل از همه جای ایران در استان‌های سیل زده جمع شدیم و کمکشان کردیم تا زندگی‌شان را از زیر آوار آب بیرون بکشند. روز‌های عید بود و همه مشغول دید و بازدید. اما مردان مردی پیدا شدند که همه خوشی و تعطیلی سالیانه‌شان را رها کردند و جایش میان گل و لای به دنبال کمک بودند. به زلزله آذربایجان رسیدیم که سقف آوار روی سر عده‌ای فرو ریخت. بعد اعتراض گرانی بنزین به اغتشاش رسید و ماجرا‌های بعد از آن. باورمان نمی‌شد که سال ۹۸ هنوز برایمان اتفاقات تلخی را کنار گذاشته باشد، اما ترور سردار شهیدمان این باور را از ما گرفت تا یکی از تلخ‌ترین اتفاق‌های سال‌های اخیر رقم بخورد. دردی که روی قلب همه ملت نشست تا با آن تشییع باشکوه کمی آن را التیام بدهند. مردمی که ثابت کردند باز کنار هم و پشت سرباز وطن تمام قد ایستاده‌اند. با ماجرای زیر دست و پا ماندن افراد در هجوم جمعیت تشییع سردار سلیمانی در کرمان به یک تراژدی تلخ تبدیل شد، اما این همه ماجرا نبود. خبر سقوط هواپیمای اوکراینی در یک صبح همه‌مان را شوکه کرد. تعداد زیادی از نخبه‌های کشورمان در این پرواز نافرجام جان خودشان را از دست دادند. خبر خطای انسانی پدافند هوایی کشور در ادامه ما را به بهت فرو برد. انگار سیلی حوادث یکی یکی پشت سر هم بر صورت خیس ما نواخته شد تا جانِ امید را از ما بگیرد. ما دلمان را خوش کردیم به آخر سال و اینکه ۹۸ بارش را بردارد و این سیل غم را با خودش ببرد، اما انتهای سال سیل سیستان آوار غمی دوباره را برای مظلوم‌ترین نقطه کشورم بر دلمان ریخت. هنوز فریاد گروه‌های جهادی برای کمک به مردم سیستان به گوش همه نرسیده بود که با شروع اسفند غم دیگری به دلمان نشست. کرونا آمد و همه کشور را درگیر کرد. این بار جنگ دیگری شروع شد. جنگی علیه سلامتی با یک ویروس منحوس و کوچک که قرار نیست به راحتی دست از سر ما بردارد. هر چه گذشت بیشتر باور کردیم که قرار نیست به این زودی از شر آن خلاص شویم. ویروس کرونا مقاوم و سخت است، اما شاید نداند که ما مردمی هستیم که در کنار هم انقلاب و جنگ و تحریم را پشت سر گذاشته‌ایم. مردمی که زمان جنگ امتحان خودشان را پس دادند در مقابله با یک ویروس پا پس نمی‌کشند. پرستاران ما که این روز‌ها خط مقدم مقابله با کرونا هستند نشان دادند که هنوز آثار آن جانفشانی در وجودشان هست. انگار ایثار جزئی از وجود ما مردم مهربان است. این روز‌ها در کنار کم لطفی بعضی مهربانی بسیار هست. جهاد برای مقابله با کرونا در کوچه‌های شهر جاری است. همدلی و همراهی مردم شهر بیشتر شده است و زندگی در لایه‌های زیرین شهر جریان دارد. سال ۹۹ می‌آید و باور داریم سال خوبی خواهد بود اگر یادمان نرود در شرایط عادی با هم مهربان باشیم همان طور که در بحران کنار هم هستیم.