قصه اصحاب رسانه در روزگار کرونا
حکایت خبرنگاران و به شکل عام‌تر؛ رسانه‌نگاران، قصه اصحاب پشت دوربین است در فیلم‌های سینمایی. می‌بینند به نمایندگی از چشم مخاطب، جلوه‌ها می‌آفرینند برای بهتر دیده شدن و چهره می‌سازند از افراد جلو دوربین، اما خود هرگز دیده نمی‌شوند و حداکثر نامی از آنان به میان می‌آید در تیتراژ فیلم که معمولا هم کسی بدان توجه نمی‌کند! اما هستند. کارشان مهم است و آن‌قدر حیاتی که اگر نباشند، اصلا فیلمی شکل نمی‌گیرد که بر پرده سینما و قاب تلویزیون چشم‌ها را خیره کند. خبرنگاران هم اگر قلم را زمین بگذارند، حساب زمان و زمین از دست همه به در می‌شود، اما، چون هستند و، چون شب از روز نمی‌شناسند و تعطیلی و غیرتعطیلی ندارند و مثل هوا در ریه فکر و اندیشه مردم جریان دارند، دیده نمی‌شوند که فقط اگر روزی -خدای نکرده- فرایند اطلاع‌رسانی مختل شود، ارزش کارشان را می‌فهمیم. آنان البته ادعایی ندارند، بلکه دعا می‌کنند کار به گونه‌ای پیش برود و به خوشی دم و بازدم فرهنگی انجام شود که کسی متوجه آنان نشود. می‌خواهند کلمه در گلوی قلم نشکند و تصویر در لنز دوربین به هم نریزد و روایت‌ها درست و حرفه‌ای بیان شود و شیوه اطلاع‌رسانی هرروز فراگیرتر و تخصصی‌تر از پیش باشد. آنان از خود نمی‌گویند. هنرشان خوب گفتن از دیگران است. شاید در ۱۷مرداد که روز خبرنگار است، قلمی بگردد برای تقدیر از اینان و آن هم در شرح رسالت آنان است، نه خودشان. باری، این روز‌ها که کرونا مردمان را در خانه نشانده است تا مقداری به خود و سلامت‌بانی از خویش بپردازند، برخی گروه‌‎ها هستند که با جان به میدان آمده‌اند تا نگهبان جان مردمان باشند. پزشکان و پرستاران و کادر درمانی در خط مقدم مبارزه‌اند و گروه‌های خدماتی دیگر، چون آتش‌نشانان و پاکبانان و... نیز خطر می‌کنند تا خطری شهر را تهدید نکند و در این میان خبرنگاران هم هستند که با همه وجود در میدان کارند. این درست که روزنامه‌های کاغذی منتشر نمی‌شوند و تا پایان این شرایط هم منتشر نخواهند شد، اما رسانه‌نگاران به فضای برخط و مجازی اسباب‌کشی کرده‌اند و با همه وجود کنار کارند تا با تولید خبر و گزارش و دیگر محتوا‌های لازم در این روز‌های سخت، آرامش‌بخش جامعه باشند. سایت‌ها را، پایگاه‌های خبری را، کانال‌های فعال در اپلیکیشن‌های گوناگون را ببینید تا امضای شما هم پای گواهی حضور فعال رسانه‌نگاران به‌عنوان چشم جامعه بنشیند. آنان در میدان‌اند، می‌بینند و روایت می‌کنند. مطالعه می‌کنند و می‌نویسند. راه‌های تازه آرامش و سلامت را می‌جویند و معرفی می‌کنند. بایستگی‌های زیستن در شرایط سخت را از متخصصان می‌گیرند و به جامعه منتقل می‌کنند. به هر شکل تلاش می‌کنند تا در انسجام جامعه و متلاشی شدن این تهدید سخت، نقشی ماندگار زنند. آنان شایسته کار می‌کنند، شایسته خواهد بود اگر خداقوتی هم به آنان بگوییم.
همین!