قانونمند زندگی کنیم
هوای غبارزده‌ای را که همیشه به گلویت می‌زد و به سرفه‌ات می‌انداخت، باران شسته است. باران چند روزی است که توی رگ‌های محله و کوچه و خیابان می‌جوشد و همه‌چیز را غسل داده و شفاف و تمیز کرده است. کوچه‌ها پاک و تمیزند و جان می‌دهند برای قدم زدن.
همیشه صحبت مسئولان درباره هوای پاک و سالم و پرهیز از تردد غیرضروری و رعایت قانون و ملزم شدن به آن توسط تک‌تک ماست که اگر رعایت نشود، سنگ روی سنگ بند نمی‌ماند.
حتما نباید اتفاقی بیفتد که یادمان بیاورد قانون و الزام به رعایت آن حق‌الناس است و بر گردن ما. روز‌هایی که پشت سر گذاشتیم، با همه سختی‌هایی که داشت، یادمان داد عرف‌هایی که نادیده می‌گرفتیم و پشت گوش می‌انداختیم، چقدر مهم هستند و برای ادامه حیات اجتماعی ضروری.
اینکه برای احترام به جان دیگران، دوست و همسایه، رفیق و هم‌محلی‌مان اگر دوربین‌های پلیس و اخطار و جریمه هم نباشد، بر خودمان تکلیف بدانیم ملاحظه خیلی چیز‌ها را بکنیم، حتی به قیمت سخت گرفتن زندگی به خودمان.
قانون برای همه است و رعایتش الزام و ضروری. اگر قرار باشد هرکس به نفع خودش آن را تفسیر کند که نمی‌شود زندگی کرد. درست مثل همین روز‌هایی که پشت سر گذاشتیم و پیش رو داریم و کوچک‌ترین اهمال و کوتاهی اول گریبان‌گیر خودمان می‌شود و بعد دیگران که حق‌الناسش به گردن ماست. گرچه بعد از گذشت روز‌های قرنطینه و عادی شدن شرایط کم‌کم کنار وسایل نقلیه عمومی مجال تردد شهری را پیدا می‌کنند و در کنار آن ماشین‌های ریز و درشت خیابان‌ها و محله را به زنجیر می‌کشند، نباید یادمان برود که رعایت قانون یکی از اصل‌های مهم زندگی است.
به قول یکی از مسئولان منطقه‌ای، نام هراس‌انگیز کرونا برای حل مشکل ترافیک از ۱۰۰ دوربین و جریمه و اخطار و پلیس کارسازتر بود تا آنجا که ترافیک لاینحل پنجتن که هیچ قانون و قاعده‌ای نتوانست گره آن را باز کند، با نهایت تعجب در روز‌های شلوغ اول فروردین، سهل و روان شده بود. ترافیک که نباشد، مشکل هوای آلوده هم خودبه‌خود حل می‌شود و تنش‌های روحی و هزار و یک موضوع دیگر.
تنها به این دلیل که آدم‌ها قانون را جدی گرفتند و می‌دانستند با مرگ شوخی نمی‌شود کرد. این ماجرا تلنگری بود تا یادمان دهد رعایت خیلی از موضوعات بر ما تکلیف است و واجب.
ما باید بدانیم ساختار شهری محله ما این‌طوری است و در برخی از کوچه‌های محله به دلیل بافت قدیمی که دارد، جای سبقت گرفتن نیست، حتی اگر حرکت مورچه‌وار راننده مستأصلمان کرده باشد.
یاد بگیریم هر وقت به خود اجازه دادیم جایی پارک کنیم، حتما فکر دیگرانی که سواره و پیاده از آن عبور می‌کنند هم باشیم. بسنجیم پارک کردن روبه‌روی پارکینگ منزلی که شاید خودرویی قصد خروج از آن را دارد، چقدر مشکل آفرین است. کرونا با همه بدی‌ها و تلخی‌هایی که داشت و دارد، یادمان داد برای داشتن زندگی آرام تنها به خودمان فکر نکنیم. به رسمیت نشناختن چراغ سبز و قرمز خطرناک است. عبور از این چراغ حتی اگر حادثه‌ای به همراه نداشته باشد، حق‌الناس به گردنمان دارد. پارک کردن‌های دوبله و سوبله در خیابان‌های کم‌عرض که مسیر عبور را بر دوست و همشهری‌مان می‌بندد و خلقش را تنگ می‌کند، قانون رد کرده است. عابر پیاده‌ای که چراغ سبز را رعایت نمی‌کند و بی‌اعتنا به دیگران قصد عبور از خیابان را دارد، باید قانونمندی را در شهر و محله‌اش یاد بگیرد تا زندگی به کام همه شیرین‌تر شود.