به گزارش شهرآرانیوز؛ امین فردوسآرا، در این نشست با توجه به اینکه برای درک بهتر آرای آیزیا برلین، آگاهی از سیر اندیشه درغرب ضرورت دارد، در ابتدای جلسه تاریخچهای مختصر از سیر اندیشه در غرب بیان شد.
این پژوهشگر فلسفه، در این تاریخچه، بر متفکرینی خاص از جمله افلاطون، ارسطو، رواقیون، فرانسیس بیکن، برخی متفکرین عصر روشنگری و ظهور فردی همچون نیوتن انگشت تاکید نهاد.
پیشرفت علوم تجربی در عصر علمی، سبب شد که متفکرین به این فکر بیفتند که ایدههای نیوتن را در فلسفهی طبیعی و علوم تجربی، در علوم انسانی نیز پیاده کنند و برای مثال آگوست کنت، کتابی با نام فیزیک اجتماعی نوشت.
فردوسآرا متذکر شد که این ایده، سبب تقویت اندیشهی مونیسم (یگانهانگاری) شد، یعنی سبب تقویت این ایده شد که همانطور که در علوم تجربی یک پاسخ برای هر سوال وجود دارد در موقعیتهای انسانی هم تنها یک پاسخ برای هر سوال وجود دارد.
برلین در مقابل این یگانهانگاری، ایده پلورالیسم ارزشی (کثرتگرایی) ارزشی را مطرح کرد.
در نظر برلین، ارزشهای انسانی، ارزشهایی عینی هستند و در عین حال برخی از این ارزشهای انسانی با هم در تعارضاند، برای مثال برابری با آزادی در تعارض است و نمیتوان همزمان برابری کامل و آزادی کامل داشت.
{$sepehr_key_117303}
فردوسآرا در ادامه بحث کوشید تا تفاوت میان، کثرتگرایی و نسبی گرایی را توضیح دهد و پس از آن به دو مفهوم آزادی از منظر آیزایا برلین پرداخت و با بیان مفاهیم آزادی منفی و آزادی مثبت ذکر کرد در نظر متفکری مانند جان استوارت میل، محدودههایی هستند که باید از تعرض مصون بمانند و آن محدودهها عبارتند از آزادی عقیده و احساس و بیان، آزادی انتخاب شیوهی زیستن تا زمانی که آسیبی به کسی وارد نشود و آزادی عضویت در گروههای گوناگون.
فردوسآرا در انتهای بحث، ضمن اشاره به آرای واتسلاف هاول پیرامون رژیم پساتوتالیتر، به شباهت برخی نظرات وی با آیزایا برلین پرداخت.