درباره امیر دریادار شهرام ایرانی | دریادلانه بر عرشه وطن

به گزارش شهرآرانیوز؛ 

امروز ارتش، ارتش محمدی است

انقلاب پیروز شده. حالا نه فقط آن پرچم سه‌رنگ، مزین به نام ا... است، که به تناسب آرمان‌ها و آغاز به کار فعالیت جمهوری اسلامی ایران، ساز‌و‌کار بسیاری از زیرساخت‌ها در حال تغییر است. این مابین، با استقرار دولت موقت، سرلشکر محمدولی قرنی به سمت نخستین رئیس ارتش ملی جمهوری اسلامی ایران، منصوب می‌شود. حالا هرکجا در هر محفل سیاسی، صحبت بر سر استقرار ارتش یا انحلال آن است. چپی‌ها نظیر حزب توده و منافقین خلق معتقدند ارتش باید منحل و یک ارتش خلقی مستقر شود، اما انقلابی‌ها چشم به دهان بنیان‌گذار کبیر انقلاب دوخته‌اند. امام می‌گوید باید ارتش پاک‌سازی و ابقا شود.

کشمکش‌ها بالا گرفته. وقتش رسیده رهبر انقلاب با یک حکم قاطع، تکلیف ارتش جمهوری اسلامی ایران را روشن کند. ۲۶ فروردین ۵۸ است. امام خمینی در جمع کارکنان پادگان فرح‌آباد، با همان لحن محکم و کوبنده اعلام می‌کند: «اگر کسی امروز با ارتش ما مخالفت بکند، با اسلام مخالفت کرده‌است؛ با پیغمبر اسلام مخالفت کرده است. امروز ارتش، ارتش طاغوتی نیست؛ ارتش محمدی است.» 

یک روز بعد، پیامی از سوی امام، کار را یک‌سره می‌کند: «.. روز چهارشنبه ۲۹ فروردین روز ارتش اعلام می‌شود. ارتش محترم در این روز در شهرستان‌های بزرگ با سازوبرگ به رژه بپردازند و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و حفظ مرز‌های کشور اعلام نمایند.» به این ترتیب، بیست و نهمین روز از صفحه تقویم فروردین ماه سال‌۱۳۵۸ به صلاحدید امام به «روز ملی ارتش جمهوری اسلامی ایران» مزین می‌شود. 

آن روزها، همان‌طور که نیرو‌های ارتش جمهوری اسلامی، گوشه‌و‌کنار کشور مشغول رژه می‌شوند، نوجوانی دوازده ساله با نام شهرام ایرانی دارد در سرپل ذهاب، کتاب‌های درسی‌اش را ورق می‌زند و با کنجکاوی و اشتیاق به تماشای اخبار تازه تلویزیون خیره می‌ماند. پسری از یک خانواده نظامی که در آینده‌ای نزدیک به جرگه بسیجیان می‌پیوندد و هیچ نمی‌داند در آینده‌ای نه چندان دور، قرار است به یکی از عالی‌رتبه‌ترین درجه‌داران نظامی ارتش کشور تبدیل شود.

حُکمت رسیده، امیر!

آن روز‌ها یعنی مرداد سال ۱۴۰۰، او در تعامل با فرمانده ارتش جمهوری اسلامی، سرلشکر عبدالرحیم موسوی، به موجب یک مأموریت، مدام در آمدوشد و پاسخ‌گویی به مقامات بالادستی خود بود. روزی که به دفتر سرلشکر موسوی دعوت شد، گمان می‌کرد این بار نیز برای پاسخ‌گویی به پاره‌ای سؤالات خوانده شده است. وقت ملاقات از راه می‌رسد. می‌گوید: در خدمتم. سرلشکر لبخندی می‌زند و نامه محرمانه روی میز را می‌گیرد توی دستانش.

می‌گوید: سؤالی نیست امیر! حُکمت رسیده! آن لحظه، تمام دریا‌های دنیا توی چشمان امیر شهرام ایرانی، مواج می‌شود. یک ایران و عمری خدمت و خاطره از برابر چشمانش می‌گذرد. اینکه میان این همه نیروی خدمتگزار در قامت لباس مقدس ارتش نیروی دریایی، او به چشم رهبر معظم انقلاب آمده است، خستگی دهه‌ها خدمت مخلصانه را از تنش بیرون می‌کند و هم‌زمان سنگینی بار مسئولیت تازه به شانه‌هایش می‌نشیند.

حکم، قطعی است: «بسم ا... الرحمن الرحیم/ امیر دریادار دوم شهرام ایرانی، نظر به تعهد و حسن سوابق و پیشنهاد فرمانده کل ارتش، شما را با اعطای درجه دریاداری به سمت فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، منصوب می‌کنم...»

پشت سر، خاک وطن ماست!

نیرو‌های بیگانه شناور در آب‌های ایران باید خیلی خوش‌شانس باشند که به وقت شیطنت‌های گاه و بیگاه، دریادار شهرام ایرانی روی عرشه ناو‌ها نباشد. آن روز، حوالی جاسک، اما خارج از آب‌های سرزمینی، در مسیر چابهار، یک واحد در بیست کیلومتری واحد ایرانی، با شمایلی نظامی رؤیت شده بود. در قوانین آب‌های بین‌المللی مجاز نیست واحدی کمتر از پنج کیلومتر به واحدی دیگر نزدیک شود. اما نظامی‌هایی که در تیررس نیرو‌های ایرانی روی عرشه ناو خود مشغول حمام آفتاب بودند، هرگز گمان نمی‌کردند شناور ایرانی در فاصله سی متری آنها قرار بگیرد و از آنها بخواهد مسیر خود را تغییر دهند.

این صدای امیر شهرام ایرانی بود که به آنها دستور می‌داد از سر راه او کنار بروند. شناور ایرانی، شوخی نداشت. بی‌هیچ توقفی با سرعت بالا مسیرش را ادامه می‌داد و گوشش به تهدیدات شناور غریبه بدهکار نبود. تهدید‌ها حالا به التماس تبدیل شده بود. امیر ایرانی با اقتدار تأکید کرد شما نزدیک آب‌های سرزمینی ما هستید!

بهتر است مسیر خود را تغییر دهید و با حداکثر سرعت به سمت جنوب دور شوید. توی آن مأموریت، نیرو‌های تازه نفس از حیرت، انگشت به دهان مانده بودند. دریادار ایرانی اشاره‌ای به پشت سر خود کرد: کوه‌های جاسک را می‌بینید؟ پشت سر ما، خاک وطن ماست! آن کسی که باید از سر راه کنار برود، آنها هستند نه ما!

{$sepehr_key_118794}

چنین کشوری روی نقشه نمی‌بینم!

شناور ایرانی در کانال سوئز مشغول حرکت بود. این مسیر، بخشی از مسیر طولانی مأموریت آنها بود. مسیری دشوار و پرچالش که رویارویی با مزاحمت‌های گاه‌و‌بیگاه ایستگاه‌های دریایی ناشناس، در برابر غافل‌گیری‌های طبیعت اقیانوس، دغدغه ناچیزی بود. بالاخص اگر صدای ایستگاه رادیویی، یک نفر از ایستگاه دریایی رژیم منحوس صهیونیست باشد. ایستگاه بار‌ها آنها را خطاب قرار داد، اما خود را معرفی نمی‌کرد. طبق قوانین بین‌المللی او موظف بود ابتدا خود را معرفی کند تا طرف دوم پاسخ‌گو باشد. امیر بار دیگر پشت تریبون ایرانی‌ها قرار گرفت. گفت: اول خودت را معرفی کن! گفت: از ایستگاه رادیویی اسرائیل صحبت می‌کنم!

امیر پوزخندی زد و با لحنی کنایه‌آلود گفت: ما نه روی نقشه و نه پشت نقشه، چنین کشوری نمی‌بینیم! تمام! تماس‌ها از سمت مقابل تمامی نداشت. مدام پیغام می‌داد و پاسخی دریافت نمی‌کرد. امیر که حالا دیگر از صدای رادیویی کلافه شده بود، با خشمی بی‌سابقه به سمت دستگاه رفت: «شات آپ!» این آخرین پیغامی بود که مابین دو ایستگاه رد و بدل شد. پس از آن تا هشت روز سفر روی آب‌های طوفانی مدیترانه دیگر هیچ صدایی از آن ایستگاه رادیویی غیررسمی دریافت نشد. این آخرین باری نبود که امیر در مأموریت‌های خود، مقتدرانه برابر دخالت نیرو‌های غیررسمی روی آب‌های بین‌المللی سینه سپر می‌کرد. 

دریادار شهرام ایرانی، به واسطه تجربه مأموریت ناوگروه ۸۶ ارتش در سال ۱۴۰۲ به شایستگی در مقام نظامی خود سرفراز شد؛ مأموریتی دشوار و بی‌سابقه در تاریخ ارتش دریایی جمهوری اسلامی ایران که به واسطه آن طی هشت ماه در گردش ۳۶۰ درجه‌ای، دور کره زمین را با طی بیش از ۶۵ هزار کیلومتر مسیر دریایی با موفقیت به پایان رساند و رکورد دریانوردی‌های تاریخ ایران از نظر مسافت و زمان در محدوده حضور عملیاتی را شکست. 

عبور از تنگه ماژلان، دیپلماسی فعال کشور با اقدامات مؤثر و هماهنگ بین‌المللی، اجرای مأموریت در پهنه اقیانوس در کلاس جهانی، توسعه و تأمین دامنه مأموریت‌های نیروی دریایی راهبردی ارتش، شکستن تابوی دریانوردی در اعماق اقیانوس‌های جهان با آزمودن وضعیت و قابلیت ناو‌های ساخت جمهوری اسلامی ایران در تقابل با امواج بلند و سهمگین اقیانوس‌های آرام و هند و اطلس تنها گوشه‌ای از دستاورد‌های این مأموریت تاریخی بود تا به این ترتیب در زیر سایه پرچم جمهوری اسلامی ایران بتواند اقتدار نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را به رخ جهانیان بکشاند.


منابع: گفت‌و‌گو با امیر شهرام ایرانی در برنامه «از سرگذشت» و «پناه»، مستند «من ایرانی هستم» و وبسایت شبکه تحلیلی نخبگان