«دوسال از فوت پدرم میگذره. به وا... هنوز دارم چکهای مراسمش رو پاس میکنم.»، «پسرم رو که توی تصادف ازدست دادم. برادرم که خدا خیرش بدهد برام کلی آبروداری کرده بود و حدود ۱۵۰ میلیون خرج رو دستم گذاشته بود؛ از ناهار روز تشییع جنازه بگیر تا شام شب چهلم.» و «مادرم خدابیامرز حدود ۵۰ میلیون پول برای مراسم کفن و دفن خودش کنار گذاشته بود. پولش کفاف همون مراسم رو هم نداد، چه برسه به سوم، هفتم و چهلم.»
درگذشتههای نه چندان دور اگر عزیزی فوت میکرد، نه تنها خانواده اش با چالشی به اسم خرج و مخارج مراسم عزاداری روبه رو نبودند، بلکه تا مدتی هم از سوی نزدیکان و بستگانش حمایت روحی و مالی میشدند. چیزی که امروزه برعکس آن اتفاق میافتد، یعنی نه تنها دیگر خبری از آن حمایتها نیست، بلکه در انتهای هر مراسم، خانواده عزادار با کلی قرض و بدهی تنها میماند و همه دل خوشی اش هم به آبروداری است که به جا آورده است.
موضوعی که خلاف مبانی دینی و فرهنگی اصیل ما ایرانیها هم هست و سبب شده تا در چند ماه گذشته پویشهای تأمل برانگیزی در این زمینه در برخی از شهرها راه بیفتد و از مردم بخواهد تا با پیوستن به آن راه را بر یک رسم ناصواب درجامعه ببندند. آنچه سبب شده تا ما هم امروز بخواهیم با کمک حجت الاسلام و المسلمین جعفر اسلامی فر، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مسائل دینی نگاهی فرهنگی و اجتماعی به آن بیندازیم.
(این چهارمین گزارش از سلسله گزارشهای روزنامه شهرآرا دراین باره در سال جاری است.)
سفره پهن کردن و مهمانداری سنتی است پسندیده، چون افزون بر اینکه رزق و روزی آدمی را زیاد میکند، سبب تعامل و رفت و آمد بیشتر بین فامیل و بستگان و رفع کدورتهای پیش آمده هم میشود. باوجود این فرق میکند که چه سفرهای و به چه منظوری پهن کنیم، برای نمونه توصیه زیادی شده است که برای عروسی فرزندانمان یا عقیقه کردن آنها میهمانی یا به اصطلاح سور بدهیم. درحالی که برای اتفاقات ناخوشایندی مانند فوت توصیه واجب شده است از برگزاری میهمانی یا همان سفره پهن کردن پرهیز شود، تا آن اندازه که غذاخوردن درخانه صاحب متوفی هم مکروه دانسته شده و برعکس بر تهیه غذا برای اهل آن خانه تأکید شده است.
{$sepehr_key_119483}
با اینکه مرگ و رفتن جزئی از قانون طبیعت و بخش جدایی ناپذیر زندگی ماست، زمان مشخصی ندارد و نمیتوان از پیش برای آن برنامه ریزی و آمادگی لازم را در خود ایجاد کرد، برای همین در بیشتر مواقع بازماندگان از فوت عزیزشان شوک شده و درد و رنج بسیاری را متحمل میشوند. موضوعی که سبب میشود تا آنها نیازمند حمایت بیشتری از طرف دیگران باشند.
ازاین رو به مردم توصیه شده است که وقتی کسی از دنیا میرود، یکدیگر را خبر و در مراسم تشییع و تدفین او شرکت کنند. در اینجا توصیه بر حضور حداکثری است تا همه به ویژه خانواده داغ دار از فواید و آثار مثبت آن برخوردار شوند، برای نمونه:
حضور در چنین مراسمی یاد مرگ را برای ما تازه و دل بستگی مان را به دنیا کمتر و برنامه ریزی مان را برای آخرت بیشتر میکند.
حضور ما آن هم در تعداد زیاد سبب تسلی خاطر بازماندگان میشود و تحمل مصیبت را برای آنها آسانتر میکند. اجازه نمیدهد تا آنها در تنهایی خود گوشه انزوا بغل بگیرند و افسرده و بیمار شوند.
براساس روایات وقتی چهل مومن از حق خود نسبت به درگذشته بگذرند و شهادت به خوبی آن فرد بدهند، خداوند هم به علت کرامت این افراد از حق خودش نسبت به او میگذرد و او را میآمرزد.
گفتیم که حضور در مراسم تشییع و تدفین میتواند از نظر فردی یا اجتماعی برای همه حتی متوفی مزایایی به همراه داشته باشد، ولی آیا وظیفه ما درهمین جا به پایان میرسد؟ براساس روایات بسیاری، مانند این روایت از امام صادق (ع) در کتاب کافی که فرمودهاند: پس از مراسم دفن، مصیبت دیدگان به خانه میروند، پس بر دیگران واجب است تا برای عرض تسلیت و همدردی با آنها به دیدنشان بروند، چون آنها تازه متوجه جای خالی عزیز درگذشته شان میشوند.
ازاین رو، رفتن به تعزیه و دیدار حضوری با نزدیکان فرد متوفی واجب است، حالا میخواهد درخانه باشد یا مسجد یا هرمکان دیگری. البته ناگفته نماند که منظورمان از واجب، واجب اخلاقی است، نه فقهی. حضرت در روایت دیگری برای انجام این مهم اخلاقی، شرایطی را هم بیان میکنند که ما از آن در فرهنگ اجتماعی مان به آداب و سنت تعزیه رفتن یاد میکنیم.
دلداری حضوری به این معناست که پس از مراسم تدفین، باید حضوری به دیدار بازماندگان متوفی رفت و با آنها همدلی کرد. پس یادمان باشد، تسلیت گفتن از راه دور با پیغام یا تلفنی اگرچه خوب است، کافی نیست و باید خود را به صاحبان عزا نشان داد.
درگام بعدی مستحب است که زبانی با خانواده متوفی همدلی کنیم و آنها را دلداری بدهیم و برای آنها و فرد فوت شده دعا کنیم تا تسلی خاطرشان شود، مانند اینکه بگوییم: خدا این عزیز درگذشته را بیامرزد و این مصیبت را برای شما آسان کند و با نیکی پاداش صبرتان را بدهد.
نکته مهمی که این روزها از آن غفلت شده، زحمت دادن به خانواده متوفی است. وقتی فردی فوت میکند، به اندازه کافی اطرافیان او درد و رنج دارند که نخواهند در این شرایط بار دیگری را به دوش بکشند. اینکه خانواده داغدیده به جای فکر کردن و کنار آمدن با درد و رنج عزیزش، ازهمان ساعتهای ابتدایی باید به فکر ضبط و ربط میهمان هایشان باشد، واقعا دغدغهای جدی و استرس زاست. نقل است پیامبراکرم (ص) پس از شهادت جعفربن ابی طالب به دخترشان فرمودند: همراه با زنان دیگر به خانه اسماء بنت عمیس، همسر جعفر، بروید و چند روزی در تهیه غذا و فراهم کردن کارهای دیگر کمک حالش باشید.
در اشاعه این رسم اشتباه درجامعه همه ما کم و بیش مقصریم. از رسانهها و خطبای مذهبی که اطلاع رسانی کافی نداشتهاند تا مردمی که با چشم و هم چشمی هایشان به این رسم اشتباه دامن میزنند. شرایط به گونهای شده است که مردم این فرهنگ اشتباه را نوعی آبروداری برای خود و متوفا شان میدانند و حتی اگر نداشته باشند، بر خود واجب میدانند تا قرض کنند و از همان روز نخست خرج بدهند، درست مانند خرج و مخارج سنگین عروسیهای امروزی که عروس و داماد یا خانواده هایشان باید تا سالها بعد جور آن را بکشند. آفتهای برگزاری یا اصرار بر برگزاری این نوع مراسم بسیار بیشتر از آن چیزی است که گفتیم، برای نمونه میتوان به این موارد هم اشاره کرد:
{$sepehr_key_119484}
برگزاری مراسم سوم، هفتم، چهلم و سال یا حتی قرآن خوانیهای آخرهفته که در گذشته بسیار رسم بود، سنتی پسندیده است و منظور ما از این صحبتها تحریم آنها نیست. بلکه باید این رسم اشتباه را به مسیر درست خودش برگردانیم. یعنی درکنار حذف تجملات از چنین مراسمی، از سفارش دادن سنگ قبرهای لاکچری تا غذا دادن در هتلها و رستوران ها، باید به دنبال برگزاری مراسمی بسیار ساده باشیم. پذیرایی با چای و خرما، همراه با تلاوت قرآن و ادعیه و تسلیت گفتنهای حضوری و زبانی ساده و صمیمی، همه آن چیزی است که شایسته مراسم تعزیه است و باید باشد.
نکته دیگری که باید در این فرهنگ سازی به آن توجه داشته باشیم، گسترش کار خیر و عام المنفعه به اندازه توان هر خانواده است، یعنی بازماندگان فرد فوت شده باید مختار باشند به هراندازه که دوست دارند یا توانش را دارند، هزینههای مراسم تعزیه را برای شادی روح درگذشته شان صرف امور خیر کنند. اطلاع رسانی این موضوع در بین فک و فامیل و دوست و آشنا میتواند به فرهنگ سازی این امر مهم درجامعه کمک زیادی کند.
همه میدانیم که تا اصلاح این رسم ناپسند در جامعه و برگشتن آن به مسیر درست خودش، آن گونه که در گذشته رسم بود، راه طولانی است، یعنی همسایگان و بستگان نزدیک خانواده عزادار تا چند روز غذای این خانواده را تهیه کنند و درکنارشان باشند. ازاین رو لازم است، اگر پس از این به مراسم پذیرایی تعزیهای دعوت میشویم، خیلی مؤدبانه تشکر و آن را رد کنیم. همچنین از خانواده عزادار بخواهیم این هزینه را برای درگذشته شان انفاق کنند.