انقلابی، معیار دارد. تراز رفتاری دارد. در هر شرایطی، سپهر اندیشه تعلیم یافته امت- امامت خود را با رهبر هماهنگ میکند. چنانکه مأموم در نماز. از این منظر فکر میکنم تکلیف انقلابیها در هر شرایطی روشن است. چالش، اما با جماعتی است که خارج از این نظم بایسته، به ادعای انقلابیگری، میخواهند میدانداری کنند. اینجاست که شاهدِ تیغ کشیدن از دو سو میشویم. آن هم با خاستگاهی که ۱۸۰درجه تفاوت دارد. با دو نیت که باز به اندازه سیاه و سفید از هم دور است. نتیجه، اما یکی است. آنچه را میخواهند ببرند یک چیز است؛ نهال امید ایرانیان!
یک سو شاهد برخاستن صدا از کسانی هستیم که به همراهی با انقلاب در هندسه ولایتمداری سزاوارند و باید به این مدار برگردند، دوم، اما یک جبهه گسترده است به عمق باطل. از صهیونیستهای جانی، تا جنایتکاران تروریست تا جهان خیالپردازانِ پهلوی است تا انواع و اقسامِ شبه اپوزیسیون در هر کجای عالم. همه دارند تیغ میزنند. اما انشاءا... کارشان، تجدید نقش دونکیشوت خواهد بود.
ما راه را بازخواهیم کرد. چه ایران را راهبری است که به تدبیر بنبستشکنی میکند. همه سخنانش در منظومهای نظم یافته که نظامات امروز و فردا را مهندسی میکند. به جرئت میتوان گفت او را سخنانی است که به سان دو روی یک سکه عمل میکند. سکهای که رواجی گسترده دارد.
ما را خدایی است تقدیرنویس که گاه تدبیرها را چنان تغییر میدهد که جهان در حیرت میماند. همان خدایی که همیشه ایران را از دل مصائب و دشمنیها به سرفرازی برکشید. امروز هم میتواند خیر ما را در برنامههای کسی بگذارد که بیش از همه از او کراهت داشتهایم. این درس قرآن و منطق الهی است که در عَسىٰ أَن تَکرَهوا شَیئًا وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم؛ چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیرِ شما در آن است. نمود پیدا میکند. ما در مذاکرات هم درس گرفته از قرآن و تعالیم امامت حرکت میکنیم. راه را گم نمیکنیم.
{$sepehr_key_120417}
گمراه کسانی هستند که میخواهند راه برونرفت از مشکلات را به روی ایران ببندند. ما نه مثل ذوقزدگان، دستوپایمان را گم میکنیم و نه مثل افراطیون در بدبینی، دندان به هم میساییم. راه خود را در مسیری میرویم که با توافق یا بیتوافق به موفقیت برسد. حقیقت هم از مسیر همین واقعیت محقق میشود. الحمدا...، برخی که پیشتر به هیاهو، صدا به صدای بیگانگان میدادند فهمیدهاند واقعیت را و از راه رفته دارند برمیگردند. حتی برای راه رفته خود هم توجیه صواب میتراشند تا در ثواب همراهی با ملت، دستشان خالی نماند.
انشاءا... دیگران هم درس بگیرند و بدخواهان را تنها بگذارند. ما همراه میشویم. این صهیونیستها هستند که سرشان به سنگِ سخت خورده است. غافلاناند که هنوز سر دوراهی ماندهاند. ضدانقلابها هستند که باید طومار آرزوهای محالشان را درازتر از همیشه بخوانند. بیچاره اپوزیسیون که داشتند آخرین برگهای تقویم را میکندند تا زودتر ما را به پایان برسانند، اما ناگهان خود به پیچ آخر رسیدند! حالا حرف پرتکرارشان را به خودشان باید برگرداند، به پایان سلام کن!