شامگاه یکشنبه، مأموران کلانتری خواجه ربیع با حضور بموقع خود در محل وقوع یک نزاع خیابانی، توانستند ضمن دستگیری یک زن و دو فرزند شرورش، به یک نزاع دسته جمعی که سبب ایجاد رعب و وحشت بین اهالی منطقه بهمن شده بود پایان دهند.
این نزاع شدید به دنبال یک اختلاف فامیلی از خیابان بشارت آغاز شده و تا بولوار بهمن ادامه پیدا کرده بود. بنا به گفته شاهدان، این نزاع پس از دعوای شدید بین دو برادر و پسردایی شان آغاز شده بود. برادرهایی که با وجود فرار پسردایی شان از مهلکه، همچنان در منطقه باقی مانده و با عربده کشی به جان خودروها و منازل مسکونی دیگر ساکنان منطقه افتادند. رفتاری که سبب خشم تعدادی از ساکنان این منطقه و آغاز یک دعوای گسترده شد.
پیگیری این پرونده نشان داد که آغاز این درگیری از شکستن دل یک پیرمرد آغاز شده بود. پیرمردی که خانه اش را با پسر و نوه اش تقسیم کرده بود، اما با وجود این فداکاری «کریم» نوه پیرمرد نه تنها حرمت پدربزرگش را نگه نمیداشت، بلکه با او بدرفتاری میکرده است. سوءرفتاری که همچنان ادامه پیدا کرد تا آنجا که کریم دستش را به روی پدربزرگ پیرش بلند کرده بود.
پیرمرد که تا این لحظه از رفتار بد نوه اش حرفی به دیگر فرزندانش نزده بود به خانه دخترش رفت و صندوق دلش را برای دختر و دو نوه دیگرش باز کرد. پیرمرد که دیگر توان تحمل کریم را نداشت و از طرفی هر روز با شکایت همسایهها از شرارتهای کریم روبه رو بود، تمام ماجرا را بدون کم و کاست برای دخترش گفت. حرفها و سرگذشتی که حکم انداختن آتش در انبار باروت را داشت.
دختر که زنی میانسال بود با دیدن چهره پدرش و حرفهای او خونش به جوش آمد. تا جایی که از دو پسر جوانش خواست به خانه پیرمرد بروند و به هر شکلی که میتوانند حتی با زور، کریم را سرجایش بنشانند. درخواستی که دو مرد جوان که پیش از این هم سابقه شرارت داشتند آن را پذیرفتند.
آنها راهی خیابان بشارت شدند (آن هم در شرایطی که به ادعای ساکنان منطقه هر دو برادر حالت طبیعی نداشتند و مجهز به شمشیر و اسپری فلفل بودند)، جایی که خانه پدربزرگشان آنجا بود و پسردایی شان نیز ساکن همان خانه بود. دو برادر با یک ترفند ساده پسردایی خود را به خیابان کشاندند و شروع به کتک کاری با او کردند. اقدامی که با فرار کریم از محل چندان طولانی نشد. کریم که میدانست توان مقابله با پسرعمه هایش را ندارد، پس از یک زد و خورد کوتاه متواری شد. فراری که نه تنها باعث پایان درگیری نشد بلکه با عربده کشی و خسارت این دو برادر به دیگران گسترش یافت.
با وجود فرار کریم، دو برادر به جای تعقیب او در محل باقی ماندند. آنها با اینکه توانسته بودند از کریم زهره چشم بگیرند، اما شروع به عربده کشی، شکستن شیشههای منازل مسکونی مجاور و خودروهای سواری همسایهها کردند. اقدامی که به مذاق هیچ کدام از همسایهها خوش نیامد. تعدادی از اهالی منطقه که هیچ دل خوشی از نوههای پیرمرد به ویژه کریم نداشتند، بلافاصله پس از گزارش درگیری به پلیس، راهی خیابان شدند تا بتوانند جلو خسارتهای بیشتر را بگیرند.
در این میان تعدادی از اراذل و اوباش منطقه نیز که شاهد شلوغی این محله بودند، به میان جمعیت نفوذ کرده و اقدام به حمله کردند، حرکتی که سبب خروج اوضاع از دست همسایهها شد. اراذل و اوباش در ادامه چاقوکشی به دو پسر جوان حمله کرده و آنها را مصدوم کردند. این ضربات سبب عقب نشستن دو برادر به سوی بولوار بهمن شد.
{$sepehr_key_122200}
هنوز چند دقیقه از آغاز نزاع دسته جمعی نگذشته بود که دو برادر شروع کننده نزاع خونین روی زمین افتادند و نزاع هرلحظه شعله ورتر میشد که مأموران کلانتری خواجه ربیع به فرماندهی سرهنگ روح ا... شجاعی به محل رسیدند. مأموران کلانتری خیلی زود نزاع را پایان دادند، اما دو جوان شرور به تشویق مادرشان حاضر به تسلیم نبودند.
پلیس مقاومت آنها را شکست و مأموران علاوه بر دستگیری دو برادر، مادر آنها را نیز با هماهنگی دستگیر کردند. با درخواست پلیس، امدادگران اورژانس برای انتقال مصدومان به کلانتری خواجه ربیع آمدند. هم زمان با انتقال متهمان به بیمارستان شهید هاشمی نژاد، تحقیقات برای کشف و دستگیری افراد حاضر در این نزاع گروهی آغاز شده است.