عاطفه دو سال پیش عقد کرد؛ با این پیش شرط که حق طلاق داشته باشد. الان یک سالی میشود که درگیر مراحل جدایی است، چون چند ماه پس از عقدشان متوجه اختلال روانی شدیدی در همسرش شد که تا آن لحظه از او پنهان کرده بودند. همه فامیل فکر میکردیم با حق طلاقی که دارد، میتواند خیلی زودتر از دیگران روند فرسایشی طلاق را پشت سر بگذارد؛ درحالی که این طور نشد و او باوجود دلیل موجهی که دارد، همچنان حدود یک سال است که درگیرودار طلاق است.
موضوعی که برای خیلی از جوانهای در آستانه ازدواج هم میتواند محل سؤال باشد، شروط ضمن عقد چه کارایی دارند؟ آیا تفاوتی بین دانستن و ندانستن یا امضا کردن و نکردن آن هست؟ چقدر این شروط ضمانت اجرایی دارند؟ و دهها پرسش دیگر که اگر علاقهمند به کسب اطلاعات و آگاهی بیشتری در باره آن باشید، میتوانید جواب آنها را در گزارش امروز ما جستوجو کنید که براساس توصیههای وکلای خانواده، تنظیم شده است.
شرط ضمن عقد به توافقهایی گفته میشود که در متن عقدنامه میآید و زوجها آن را قبول و امضا میکنند و ملزم به رعایت یا اجرای آن میشوند. براساس قانون حمایت از خانواده در ایران دوازده شرط به صورت پیش فرض در عقدنامههای محضری آورده شده است تا به زن این امکان را بدهد که درصورت قرار گرفتن در عسرو حرج، درخواست طلاق کند.
به جز شروط دوازده گانهای که در عقدنامهها به صورت پیش فرض آورده شده است، شما میتوانید هر شرط دیگری را هم به آن اضافه کنید؛ البته این شروط نباید مخالف با مقتضای ذات عقد باشند، یعنی اینکه نمیتوانید هر شرطی را هم برای همسرتان بگذارید و او را ملزم به رعایت یا اجرای آن کنید.
پس حواستان باشد گاهی شروط، خودشان بی اثر و باطل هستند؛ مانند اینکه شرط کنید همسرتان در مدت یک روز زبان دومی را یاد بگیرد یا فاصله دو شهر را در یک روز با پای پیاده بپیماید. گاهی هم شروط افزون بر اینکه باطل هستند و محلی از اعراب ندارند، باطل کننده عقد هم میشوند؛ مانند اینکه ضمن عقد شرط کنید که با هم رابطه زناشویی نداشته باشید.
{$sepehr_key_122224}
اگر مردی به مدت شش ماه نفقه زن و دیگر حقوق واجب او را پرداخت نکند و نتوان او را به انجام تعهداتش مجبور کرد، زن میتواند درخواست طلاق بدهد. ناگفته نماند که زن باید پیش از تقدیم دادخواست طلاق، حتما دادخواستی مبنی بر پرداخت نکردن نفقه به مدت دست کم شش ماه را تقدیم دادگاه کند و رأی قطعی درباره آن صادر شود، سپس درخواست اجرائیه بدهد و درصورتی که مرد باز هم خودداری کرد، درخواست طلاق بدهد.
منظور از سوء رفتار و سوء معاشرت این است که مرد از خود رفتاری نشان دهد که زندگی را برای زن سخت کند یا به عبارتی او را در عسرو حرج قرار دهد، مانند کتک زدن، آزار جنسی، پرخاشگری و تهدید و توهین.
از آنجایی که برخی بیماریهای صعب العلاج ممکن است جان زن را به مخاطره بیندازد یا زندگی او را تهدید کند، مانند افسردگی حاد و بیماریهای مقاربتی، قانون گذار این حق را برای زن در نظر گرفته است تا تقاضای طلاق بدهد.
این بیماری که به اسکیزوفرنی شهرت دارد، باید به تأیید پزشکی قانونی برسد. براساس این بند اگر بعد از عقد نکاح، زن از جنون شوهرش اطلاع پیدا کند، میتواند فوری درخواست فسخ نکاح را بدهد.
اگر دادگاه تشخیص دهد که شغل مرد سبب ازبین رفتن شأن و منزلت همسر و حیثیت خانوادگی او شده است و براین اساس مرد را از آن شغل منع کند، ولی او باز هم به آن شغل ادامه دهد، زن حق طلاق دارد.
اگر مرد به پنج سال حبس محکوم شود، حتی اگر علت آن محکومیت مالی و به دلیل ناتوانی در پرداخت باشد، زن میتواند به استناد قرار گرفتن در عسروحرج، درخواست طلاق بدهد.
اعتی#اد همسر
اگر مرد به اعتیاد مضری مبتلا باشد و دادگاه هم آن را سبب اختلال و آسیب به زندگی مشترک تشخیص دهد، مانند اعتیاد به مواد مخدر، الکل، قمار و خود ارضایی مستمر، این حق برای زن محفوظ است که درخواست طلاق بدهد.
اگر مرد با اراده خود به مدت شش ماه مستمر بدون هیچ گونه عذر موجهی زندگی مشترک را ترک کند (تشخیص موجه بودن عذر با دادگاه است و باید از طریق شهادت شهود و تحقیقات محلی تأیید شود)، زن حق درخواست طلاق دارد.
اگر مرد در اثر جرمی به محکومیت قطعی یا به مجازات حد و تعزیر محکوم شود که با شأن و حیثیت خانوادگی زن در تضاد باشد (تشخیص این مغایرت با دادگاه است)، زن میتواند درخواست طلاق بدهد.
اگر زن پس از پنج سال از شروع زندگی مشترک به علت مشکلات جسمی و عقیم بودن مرد نتواند بچه دار شود، میتواند درخواست طلاق بدهد (منظور تلاش هم از طریق روشهای طبیعی و هم آزمایشگاهی است.)
اگر شوهر مفقودالاثر شود و خبری از او نباشد، زن میتواند پس از گذشت شش ماه از مراجعه اش به دادگاه و تأیید مفقودالاثر بودن مرد درخواست طلاق بدهد.
اگر مرد بدون اجازه همسر اولش ازدواج مجدد کند یا نتواند عدالت را بین همسرانش ایجاد کند، زن میتواند درخواست طلاق بدهد.
{$sepehr_key_122223}
گفتیم که جدا از شرطهای دوازده گانهای که حق طلاق را به زن میدهد، میتوان شرطهای دیگری هم در عقدنامه درج کرد که کمک میکند همسران در زندگی مشترک کمتر به مشکل بخورند و درصورت وقوع اتفاقی مانند مرگ یا جدایی هم تکلیف خیلی از مسائل مشخص باشد. به طورکل میتوان اهمیت این شروط را در چند موضوع مهم خلاصه کرد:
برخی شروطی که معمولا خانمها پیش از ازدواج به دنبال تعیین تکلیف آن هستند، از این قرار است
برخی شروط بسیار کلی هستند؛ مانند حق تعیین مسکن و از آنها میتوان برداشتهای متفاوتی داشت، بنابراین اگر شرطی مانند حق سکونت در خارج از کشور مدنظر باشد، باید آن را دقیق بیان کرد یا در موضوع ازدواج مجدد باید قید کرد که مرد حق ازدواج، چه موقت و چه دائم، را ندارد و درصورت انجام، زن حق طلاق و وکالت بلاعزل در طلاق با حق توکیل به غیر را خواهد داشت.