به گزارش شهرآرانیوز؛ آمار چندانی از میزان کلاهبرداریها هم در دسترس نیست، چون در بسیاری از مواقع مالباخته نمیداند باید چه کار کند به همین دلیل از خیر پولی که از دستش رفته میگذرد. ولی کلاهبرداران برای فریب طعمههایشان هر روز مثل خمیربازی بچهها از شکلی به شکل دیگر تغییر شکل میدهند، روشهای جدید را آزمایش میکنند و به اهدافشان میرسند. اما جدیدترین شیوههای کلاهبرداری چیست، چرا برخی از مردم طعمه میشوند؟
در خانه نشستهاید که زنگ خانه به صدا در میآید، مرد جوانی با ظاهری بسیار موجه پشت در است، مؤدبانه احوالپرسی و خود را نماینده یک شرکت معرفی میکند و میگوید: «برنده جدیدترین مدل گوشی آیفون شدهاید، در ابتدا لبخندی میزنید، باور نمیکنید، اینقدر ماهرانه توجیه میکند که خودتان هم به شانستان ایمان میآورید، دست دراز میکنید تا بسته شانستان را تحویل بگیرید، اما فقط یک شرط دارد و شرط چندان سختی نیست «اگر امکان دارد فقط ۳۰۰ هزار تومان هزینه ارسال را لطف کنید». محاسبه ذهنی انجام میدهید، در برابر یک گوشی مد روز و آخرین مدل، مبلغ زیادی نیست، جعبه را وارسی میکنید، آکبند است، پس ارزشش را دارد، کارت میکشید و مبلغ را پرداخت میکنید. بیصبرانه منتظرید که جعبه را باز کنید، مرد خداحافظی میکند و میرود شما میمانید و بستهای خالی که گاهی درون آن را با جوراب و یک سنجاق سر پر کردهاند.
مریم به خاطر درمان چاقی به هر دری زده است، او میگوید: «به دنبال راهحل راحتی برای لاغری بودم تا اینکه در فضای مجازی تبلیغات لاغری آسان را در یکی از سایتها دیدم. شماره تلفنی نوشته شده بود، تماس گرفتم. خانمی با برخوردی مؤدبانه درباره قرص و دمنوشهای لاغری شرکتشان، آثار استفاده از آنها و تغییرات پس از مصرف داروها توضیح داد. بعد هم آدرس کانالشان در فضای مجازی را در اختیارم گذاشت.
حتی یکی دو بار هم زنگ زد و از من خواست اگر افرادی به دنبال کاهش یا افزایش وزن هستند به او معرفی کنم. بعد از آن تماسها بود که فکر کردم با شرکت معتبری طرف هستم، برای همین وقتی ۶ میلیون تومان برای خرید پکیج لاغری درخواست کردند به سرعت واریز کردم و منتظر رسیدن داروهای لاغری ماندم.
قرار بود چهار روز پس از واریز داروها به دستم برسد، اما ده روز گذشت و خبری نشد البته بعد از روز چهارم تماس گرفتم، اما خط تلفن از دسترس خارج شده بود و هیچ راه ارتباطی دیگری هم نداشتم، آن زمان بود که تازه متوجه شدم در دام کلاهبرداران گرفتار شدهام. چون خانوادهام در جریان نبودند شکایت نکردم.»
یکی دیگر از ترفندهای جدید کلاهبرداران در فضای مجازی استخدام و پیدا کردن شغل است که سودای بسیاری از جوانان است. این کلاهبرداران با درج آگهیهای جعلی استخدامی با عناوین مختلفی مثل کار در منزل، استخدام تایپیست، استخدام به صورت دورکاری با درآمد بالا و کار کم، طعمههایشان را جذب میکنند.
سوسن یکی از مالباختگانی است که با بهانه استخدام و کار در منزل به دام افتاده است، او میگوید: «برای گرفتن پروژه تایپ، اول باید ۲۰۰ هزار تومان هزینه عضویت پرداخت میکردم. بعد از عضویت وارد کانالی شدم که فایلها در آنجا قرار داشت. البته فقط لینک دانلود فایلها آنجا بود نه خود فایل.
لینکهای دانلود هم پولی است، یعنی فایلهایی را که میخواستم تایپ کنم باید میخریدم. مثلاً یک فایل صوتی از یک سخنرانی یا فایل دستنویس را گذاشته و نوشته بودند هزینه دانلود ۵۰ هزار تومان و دستمزد برای کسانی که جزو ۱۰ نفر اولی باشند که این فایل را تحویل بدهند ۵۰۰ هزار تومان! تصور کردم با انجام این فایل سود میکنم در حالیکه اینطور نبود.
من فریب خوردم. یعنی هم هزینه عضویت را دادم و هم هزینه خرید فایل را پرداخت کردم، ولی بعد از اینکه فایل را تایپ کردم، هزینهای به من پرداخت نشد. دستم هم به جایی بند نبود، پولی که داده بودم هم آنقدر زیاد نبود که بخواهم پیگیری کنم.»
حتماً با تماسهایی مواجه شدهاید که در آنها فردی خود را نماینده شرکتهای بزرگ لوازم خانگی معرفی میکند و پیشنهاد تعویض قطعات لوازم برقی را میدهد. پیشنهادی که در حقیقت کلاهبرداری و درآمدزایی برای این شرکتهای تقلبی است.
محترم زنی ۶۰ ساله و خانه دار است، اومیگوید: «چند بار از شرکتی که نماینده یک برند معروف بود برای تعویض فیلتر یخچال سایدبایساید تماس گرفتند. چند سال بود که فیلتر را عوض نکرده بودیم، قیمت را پرسیدم، هزینه زیادی نداشت ۶۰۰ هزار تومان برای فیلتر، بعد نصاب میآمد و هزینه نصب را جداگانه دریافت میکرد.
نکتهای که برایم جای شک نگذاشت این بود که میتوانستم بعد از دریافت فیلتر مبلغ را بپردازم. هماهنگ کردم مردی با جعبهای که تصویر فیلتر روی آن بود زنگ خانه را زد، کارت را کشیدم و مبلغ را پرداخت کردم. قرار بود نصاب فردا برای نصب بیاید، جعبه را گرفتم و تا فردا منتظر ماندم از نصاب که خبری نشد تماس گرفتم، کسی پاسخگو نبود، جعبه را باز کردم خالی بود.
به شماره نمایندگی زنگ زدم و موضوع را گفتم آنجا بود که فهمیدم کلاهبرداری بوده وای کاش قبل از هماهنگی ابتدا با نمایندگی تماس میگرفتم. به هیچ کدام از اعضای خانواده هم حرفی نزدم، مبلغ آن قدر نبود که ارزش پیگیری داشته باشد.»
وقتی میخواهید ماشین خود را به فروش برسانید، عرف بر این است که پیش از انتقال سند برای اینکه مطمئن شوید فرد خریدار واقعی است، بعد از نوشتن قولنامه کتبی، مبلغی را به عنوان بیعانه از او دریافت میکنید و قرار میگذارید تا بعد از دریافت بقیه مبلغ، خودرو را تحویل دهید.
در قولنامه دستی تنظیم شده بین طرفین به علاوه مشخصات شناسایی و هویتی، وضعیت تصادف و رنگ خوردگی و کارکرد نوشته میشود. در بازه زمانی تا انتقال سند، طرفین به اتفاق خودرو را تحویل پارکینگ میدهند و سوئیچ نیز در اختیار نگهبان پارکینگ قرار داده میشود هر نفر یک قبض دریافت میکند. این کار در فرآیند خرید و فروش اصطلاحاً به دو قبضه کردن ماشین معروف است.
بعد از انجام نقل و انتقالات سند، هر دو طرف معامله با قبضهای خود به همان پارکینگ مراجعه میکنند و خودرو را تحویل میگیرند. در این میان هیچکدام از طرفین معامله نمیتوانند به تنهایی خودرو را از پارکینگ خارج کنند. تا اینجا همه چیز کاملاً عادی و قانونی است، اما به تازگی بعضی افراد سودجو شیوه جدیدی برای اخاذی پیدا کردهاند، شگرد جدید کلاهبرداری این است که پس از توقف خودرو در پارکینگ، خریدار خودرو بنا به دلایل واهی از جمله اینکه خودرو رنگ دارد، تصادف کرده است یا موتور آن ایراد دارد از فروشنده میخواهد که علاوه بر عودت مبلغ پیش پرداخت قولنامه، مبالغی را نیز به عنوان خسارت به او پرداخت کند.
در این وضعیت فروشنده مستأصل و در قبال خواسته افراد کلاهبردار مجبور به تسلیم است و همه اسناد و مدارک از جمله امضا، اثرانگشت مبنی بر دریافت پیش پرداخت قولنامه، نامه علیه او ست علاوه بر آن خودرو او نیز در پارکینگ متوقف است. مشکل اینجاست که فرد خسارتدیده اگر شکایت هم بکند به دلیل تعهدی که در قولنامه داده، محکوم به پرداخت خسارت میشود و برای اثبات بیگناهی باید مدت زمان زیادی را برای پیدا کردن فیلم دوربینهای مدار بسته و جمع کردن ادله صرف کند.
در چنین شرایطی اگر فرد بخواهد به مراجع قضایی مراجعه کند، ممکن است روند اداری چندین ماه طول بکشد تا بتواند ادعای خود را اثبات کرده و خودرو را از پارکینگ ترخیص کند. گاهی برای این کار فرد سودجو با همکاری کارشناس قلابی و یا نگهبان پارکینگ، ایراد جدیدی را به خودرو وارد میکند. در بعضی موارد دیده شده است که از تکنیک ریختن نفت در داخل باک برای تولید دود و یا ایجاد خسارت ناشی از تصادف به صورت ساختگی استفاده میشود.
به هر حال تیر کلاهبرداران گاهی به هدف میخورد و گاهی نمیخورد، اما چرا فریب این افراد را میخوریم؟ دکتر حمیلا بخشی روانشناس به «ایران» میگوید: «ترکیبی از عوامل روانشناختی، اجتماعی و رفتاری در این مورد نقش دارند.
گاهی برخی انسانها بیش از اندازه به دیگران اعتماد میکنند، گروهی از این افراد به دلیل کمبود اطلاعات و آگاهی در دام شیادان میافتند، اما به نظرم مهمترین دلیل این است که در درون این افراد از کودکی هیجانات و احساساتی مثل عشق، طمع، ترس اضطراب نهادینه شده است.
این هیجانات و احساسات وقتی با سبکهای متفاوت تربیتی که افراد داشتهاند ادغام میشوند، رفتارهای افراطی از قبیل محبت یا اعتماد بیش از اندازه در افراد شکل میگیرد که در بزنگاههای مهم بر سرنوشت، تصمیم و رفتار افراد تأثیرگذار است.
این روانشناس با بیان اینکه باید با رعایت اصول تربیتی رفتار کودکان را شکل داد، میگوید: «باید از کودکی به افراد آموزش داد تا عجله نکنند، آرام باشند تا بتوانند درست تصمیم بگیرند. میل به موفقیت و ایدهآلگرایی را ما در کودکانمان نهادینه میکنیم، متأسفانه بسیاری از والدین، چون آرزوهای دور و درازی برای کودکانشان چه از نظر موفقیت درسی چه از نظر ثروت در سر دارند، ایدهآلگرایی را به کودک القا میکنند. همین باعث میشود این افراد، چون به دنبال رسیدن به بهترینها هستند در بزنگاههای زندگی نتوانند تصمیم درستی بگیرند.»
بخشی در پاسخ به این سؤال که چرا برخی افراد فقط با یک تماس فریب میخورند میگوید: «هر چه آگاهی افراد نسبت به مسائل مختلف بالاتر باشد کمتر در دام شیادان میافتند و هرچه آگاهی افراد از دور و اطرافشان کمتر باشد امکان آسیب رسیدن به آنها در این مورد بیشتر است.»
این روانشناس با بیان اینکه تفکر انتقادی در این زمینه نقشی اساسی ایفا میکند میگوید: «اگر افراد از کودکی با تفکر انتقادی پرورش یافته باشند ازخود سؤال میپرسند و سریع و بدون تفکر هیچ چیز را نمیپذیرند. یعنی وقتی پیشنهادی به فرد میشود با خودش فکر میکند چرا این همه پول؟ چرا این همه عجله؟ اصلاً چرا من؟ هر کدام ازاین چراها میتواند به او کمک کند تا متوجه شود که این موضوع صحیح نیست. افراد باید قدرت تحلیل داشته باشند تا بتوانند هیجاناتشان را مدیریت کنند، یعنی آرام باشند و درست و بهموقع تصمیم بگیرند.»
منبع: ایران