به گزارش شهرآرانیوز؛ کهنهکار نیستم و هنوز مسیرهای پرپیچوخم زیادی را برای یادگرفتن باید پشت سر بگذارم و اساسا آموختن هیچوقت تمام نمیشود، اما حالا حدود هفتسالی هست که بخش زیادی از ساعتهای روزانهام با خواندن تاریخ و جستوجو میان عکسها و اسناد تاریخی گره خورده است؛ ساعتهایی شیرین، اما سخت.
سخت ازآنجهت که اصولا دستیابی به اسناد نهتنها در مشهد که در همه ایران کار آسانی نیست و شبیه گذر کردن از هفتخان رستم است، آنچنان که همیشه انرژی آدم در روند درخواست دادن، یافتن و دسترسی پیدا کردن به آنها از بین میرود و این کار برای کسی که لازم است هر روز یا در هفته چندبار بهصورت حضوری به مراکز اسناد سر بزند و این مراحل را طی کند، بسیار فرسایشی میشود؛ البته همه اینهایی که گفته شد، در صورتی است که ابتدا شما بهعنوان یک پژوهشگر موردتأیید قرار گرفته باشید.
خان دومی که یک پژوهشگر در هنگام ورود به مراکز اسنادی و پژوهشگاهها با آن روبهرو میشود، «نمایه» نبودن بسیاری از این اسناد است. چندسالِ انگشتشمار است که پژوهشگاهها بهدنبال نمایه کردن و در اختیار گذاشتن اسناد به شیوه دیجیتالی هستند؛ برای همین تعداد اندکی از آنها را میتوان از طریق اینترنت و درگاه مجازی پژوهشگاهها در اختیار داشت؛ البته پژوهشگر فقط میتواند آن سند یا عکس را ببیند و حق دانلود مستقیمش را ندارد و باز هم برای داشتن آن عکس یا سند باید درخواست بدهد که باز اگر پذیرفته شود، در اختیارش قرار میگیرد.
خان سوم نواقصی است که در آرشیو یا دستهبندی عکسها و اسناد تاریخی نمایهشده وجود دارد؛ مثلا پیدا کردن اسنادی که موضوع یکسانی دارند با یک کلیدواژه مشخص سخت است؛ بیشتر اسناد بدون ثبت دقیق موضوع نمایه شدهاند یا توضیحاتشان ناقص است و این مسیر جستوجو و پژوهش را کُند میکند.
ناگفته نماند که برخی پژوهشگاهها در قبال در اختیار گذاشتن عکس یا سندهایشان هزینه میگیرند، اما در نهایت هم اسنادی در اختیار پژوهشگر قرار میگیرد که به زعم مسئولان آن مرکز، سند محرمانه نباشد. در توضیح این سطر هم باید بگویم که بعضی اسناد نه سیاسی هستند، نه شخصی و قومیتی؛ یعنی در حالت عادی دلیلی برای پنهان کردنشان وجود ندارد، اما در اختیار پژوهشگران قرار دادنشان خط قرمز تلقی میشود و ممنوعیت انتشار دارند.
همه اینها را گفتم تا برسم به اینکه امروز روز اسناد ملی و میراث مکتوب است. روز اسنادی که آیینههایی هستند برای تماشای تاریخ این مرزوبوم و مردمانش. چند روز پیش به همین بهانه، دکتر غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، به مشهد آمد و در نشستی خبری با محوریت «اسناد ملی ایران، روایت ملتی ماندگار» -که شعار تعیینشده پژوهشگاههای اسنادی برای استقبال از روز اسناد ملی و میراثمکتوب است- به تعدادی از سؤالات مطرحشده توسط خبرنگاران پاسخ داد. سطرهای بعدی شرحی است بر این نشست و پرسشهای مطرحشده در آن.
بخش نخست این نشست به معرفی مرکز اسناد کتابخانه ملی ایران و داشتههای آن گذشت. دکتر امیرخانی درباره کتابخانه ملی ایران به عنوان یکی از پژوهشگاهها و مراکز مهم نگهداری اسناد ملی در ایران گفت: «سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران حاصل ادغام دو نهاد مستقل یعنی کتابخانه ملی (تأسیس ۱۳۱۶) و سازمان اسناد (تأسیس ۱۳۴۹) در سال ۱۳۸۱ است. این دو نهاد، در کنار یکدیگر، بهمثابه دو بال هویتی ملت ایران، عهدهدار حفظ میراثمکتوب و فرهنگی کشور هستند.
براساس قانون، این سازمان مرجع رسمی نگهداری، ارزشیابی، گردآوری و دیجیتالسازی اسناد ملی بهشمار میرود و دستگاههای اجرایی کشور موظفاند اسناد تولیدشده را پس از گذشت چهل سال به این سازمان تحویل دهند و این اسناد در صورت محرمانه نبودن، هیچ منعی برای انتشار ندارند.»
این مقام مسئول درباره ماهیت اسناد محرمانه و منع انتشارشان هم چنین توضیح داد: «اغلب این اسناد، سندهای شخصی و خانوادگی هستند و موضوعشان عموما اختلاف قومیتی، مرزی و پزشکی است که برای ۱۲۰ سال منع انتشار دارند و این قانونی است که همه پژوهشگاههای جهان در رابطه با اسناد خاندانی و سندهای شخصی اعمال میکنند و تنها مختص به کشور ما نیست.»
به گفته رئیس کتابخانه ملی ایران، همچنین حدود ۸۰۰میلیون برگ و ۴میلیون جلد کتاب در مخازن این سازمان نگهداری میشود که از این میان حدود ۸هزار سند محرمانه و غیرقابلانتشار است ولی باقی میتواند در اختیار عموم قرار داده شود. قدیمیترین و یکی از مهمترین اسناد کتابخانه ملی ایران هم متعلق به خاندان «اینجو» در فارس و مربوط به حدود هفتصد سال پیش (دوره مغول) است که پیشتر در مقالهای تخصصی بررسی شده است؛ همچنین در این مرکز، سند دیگری از شیخ اسحاق کازرونیه (سال ۸۲۶ قمری) نگهداری میشود که از نظر نشانهشناسی تاریخی و نقوش مهر و امضای بهکاررفته در آن اهمیت بسیار دارد.»
{$sepehr_key_123054}
اما سال گذشته و امسال پس از انتشار تعدادی از عکسهای کاخموزه گلستان، انتقادهایی از سوی بسیاری از پژوهشگران مطرح شد، مبنی بر اینکه مراکز اسناد سراسر کشور، رفتاری انحصارگرایانه را درباره عکسها و اسنادی که در اختیار دارند، در پیش گرفتهاند و این شامل هرنوع عکس و سندی میشد؛ زیرا عکسهای منتشرشده از کاخ موزه گلستان نشان داد این تصاویر که برای سالها در آرشیو بودند و نمایش عمومی نداشتند، نهتنها محرمانه نبودند که تنها شمایی از زندگی و زیست اجتماعی مردم در دوره قاجار را ثبت کرده بودند.
دکتر امیرخانی در پاسخ به چرایی این رفتار انحصارگرایانه هم گفت: «متأسفانه این نکته درست است و من نیز آن را قبول دارم. خود من یکسالونیم هم هست برای بررسی یک نسخه ادبی که در مرکز اسناد آستان قدسرضوی نگهداری میشود، درخواست دادهام، اما تاکنون به این درخواست پاسخی داده نشده است. متأسفانه این انحصارگرایی وجود دارد و باید قوانین دیگری برایش نوشت یا فرهنگسازی کرد و دیدگاه دیگری درباره این موضوع در پیش گرفت.»
دکتر امیرخانی در ادامه با تأکید بر اینکه حفظ و نگهداری نسخ خطی، اسناد دیجیتال و سایر انواع منابع مکتوب از مسئولیتهای اصلی سازمان کتابخانه ملی ایران و دیگر پژوهشگاههای کشور است، صحبت را به سمت امنیت سایبری و دیجیتال برد و چنین توضیح داد: «موضوعی که در چند سال اخیر با آن سروکار داریم، امنیت سایبری و دیجیتال است؛ زیرا بخشی از فعالیتهایی که آرشیوی است و کارمندان بایگانیها در سازمانهای مختلف انجام میدهند، به موضوع امنیت دیجیتال بازمیگردد. درواقع به همان نسبت که تولید و نگهداری اسناد دیجیتالی آسان است، حذف آنها با حملات سایبری هم آسان است؛ بنابراین نیازمند تجهیزات زیرساختهای پیشرفتهتری هستیم.»
این مقام مسئول همچنین گفت که «بهدنبال بهرهمندی استفاده از هوش مصنوعی و برگزاری نمایشگاه مجازی برای دسترسی آسان علاقهمندان به اسناد هستیم و این مهمترین هدف سازمان ما در دوره جدید است. پروژههایی هم در زمینه بهکارگیری هوش مصنوعی برای بازیابی هوشمند اسناد آغاز شده است؛ همچنین در تلاشیم نسخههای دیجیتال اسنادی را که مربوط به کشورهای دارای پیوند فرهنگی با ایران هستند (نظیر شبه قاره هند) تهیه کنیم و در دسترس قرار دهیم.
در هندوستان برای ۳۵۰ سال زبان فارسی زبان رسمی مردم بود و در این کشور، حجم عظیمی از کتابها و اسناد فارسی وجود دارد که شرایط نگهداری بسیاری از آنها مطلوب نیست. ناگفته نماند که فعلا امکان انتقال اصل این اسناد به کشور وجود ندارد، اما میتوان از آنها تصویربرداری کرد.»
امیرخانی در جایی دیگر از صحبتهایش گریزی میزد به شیوه آرشیوبندی و نقصهایی که آن حوزه وجود دارد (از شیوه ارائه، توضیحات معرفی سند تا دستهبندی آنها) و به نقدهایی که در این باب صورت گرفته بود هم اینطور پاسخ داد: «نقصهایی در شیوه آرشیوبندی و ارائه آن بهصورت دیجیتال وجود دارد که نهتنها ویژه کتابخانه ملی که شامل اغلب پژوهشگاههای ایران میشود و من همه آنها را قبول دارم.
گاه توضیح ما درباره برخی اسناد و عکسها ناقص یا اشتباه است یااسناد بهدرستی دستهبندی نشدهاند و در جستوجو با کلیدواژههای مختلف پیدا نمیشوند.
همه موارد را قبول داریم و بهدنبال اصلاح آنها هستیم و انشاءا... که بهزودی بتوانیم همه این مشکلات را رفع کنیم. اما همه منابع اسنادی ما یعنی آنچه که میشود بارگذاری کرد و دسترسی عمومی بخشید در کتابخانه دیجیتال ما بارگذاری شده و پژوهشگران میتوانند با عضویت در سامانه کتابخانه ملی از این منابع استفاده کنند. ما در همین سامانه بخشی را بهعنوان بخش دیدگاهها در پایین صفحه قرار دادهایم و پژوهشگران میتوانند مشکلات، انتقادها یا پیشنهادهای خود را در این قسمت بنویسند و با ما به اشتراک بگذارند و مطمئن باشند که ما همه آنها را بررسی خواهیم کرد.»
او همچنین یادآور شد: «البته این در مورد بخش بارگذاری عکسها و اسناد است. ما بخش دیگری بهعنوان کتابهای دیجیتال هم داریم که باز هم قبول دارم در این بخش اصلا قوی عمل نکردهایم و چهبسا که نیاز باشد نرمافزار این بخش عوض شود و کتابها از نو بارگذاری و با شکل و شمایل جدید و با امکانات بهتری برای ارائه خدمات بهروزرسانی شوند.»
{$sepehr_key_123055}
امیرخانی در پایان با اشاره به برنامهریزیهای جدید برای همکاری بهتر با پژوهشگران و سهلالوصول کردن اسناد و شیوه همکاری با آنان گفت: «معتقدم که نهتنها پژوهشگران که نسل جوان هم باید حقایق را بدون تحریف بدانند؛ برای نمونه انتشار اسناد و عکسهای تاریخی نشان میدهد که انقلاب ایران یک حرکت مردمی بود، نه تحریک خارجی. تا جایی که امکان دارد باید همه اسناد را در دسترس قرار دهیم تا نسل جوان ببیند چگونه قاطبه مردم، انقلاباسلامی را به پیروزی رساندند.
متأسفانه فضای مجازی پر از روایتهای نادرست از تاریخ معاصر است.
ما باید با انتشار اسناد واقعی، تصویر درستی از گذشته و انقلاب ارائه دهیم تا نسل جوان گمراه نشود. انتشار اسناد بهجز موارد معدودی، کار درستی است و تا جایی که میشود باید محدودیتها کاهش یابند. مردم ایران بهویژه جوانان، هوشمندانه حقایق را تشخیص میدهند. وظیفه ما این است که اسناد را در اختیارشان قرار دهیم تا خودشان قضاوت کنند. اکنون بیش از ۹۰درصد نسخههای خطی روی سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی در دسترس است.»
***
صورتجلسه ۳ آبان ۱۳۰۵خورشیدی هیئت مروجین ورزش برای تهیه مقدمات حرکت فوتبالیستهای ایرانی به بادکوبه. تأسیس «هیئت مروجین ورزش» به همت علیاصغر حکمت است، آن هم در زمانی که رئیس اداره تفتیش در وزارت معارف است. فدراسیونها در آن زمان «مجمع ترقی و ترویج» نام داشتهاند، بهطورمثال «مجمع ترقی و ترویج فوتبال».
شرایط صدور تذکره برای ایرانیان در اول اردیبهشت ۱۳۰۹ خورشیدی. این سند، نامه محرمانه ریاست وزرا به وزارت داخله است که در مورد صدور تذکره گفته است مسافرت اتباع داخله که برای مسافرتشان نیاز به ارز ندارند، منعی ندارد. بله، در آن روزها بدون ارز هم میشد رفت خارج.
این تصویر را یوسفخان عکاسباشی در دوره قاجار از سلیم نوکر مهدعلیا (مادر ناصرالدینشاه) گرفته که پس از مرگ بانویش، در صاحبقرانیه گذران روزگار میکرده است. در شرح عکس نوشتهاند: «سلیم خانهزاد مرحومه مغفوره مهدعلیا طاب ثراهاست که در صاحبقرانیه ۱۰ ربیعالاول سنه۱۳۱۲ عکس افتاده است.» از سلیم چند عکس با ژستهای مختلف در کاخموزه گلستان نگهداری میشود و این در حالی است که از بسیاری از درباریان و سران مملکت در دوره قاجار تصویری وجود ندارد.
کارت پستال آرامگاه سعدی در شیراز
بخشهایی از تقویم رسمی دولت ایران به سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه در سال ۱۳۰۶خورشیدی که توسط سیدجلالالدین طهرانی استخراج شده است. این تقویم جلالی بهموجب قانون مصوب ۱۱ فروردین ۱۳۰۴ در کشور اجرایی میشود. این قانون دو ماده دارد و بر طبق آن اول سال برابر با نخستین روز بهار و مبدأ تاریخ آن هجرت پیامبراکرم (ص) از مکه به مدینه است.
مشخص نیست این دختربچه که لباس اشرافزادگان را به تن دارد، چه کسی است و تصویرش را کدام عکاس قاجاری ثبت کرده، اما در شرح عکس یک جمله غمگین نوشته شده است: «هاجر خانم که معروف است در سن یازدهسالگی مراجعت به ارض مشهد مقدس نمود و در لواسان از ناخوشی مرض وبا فوت شد.»
محدودیت کشت تنباکوی نسواری به تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۱۵ خورشیدی. در این سال کشت تنباکویی که در ساخت ناس استفاده میشده، در حوزه خراسان فقط منحصر بوده است به شهرهای درگز و نیشابور و از زارعان آنها هم خواستهاند که نهایت دقت و مراقبت را برای مرغوب بودن آن به خرج دهند. ناس هم که معرف حضور عزیزان هست.
تصاویری از برگزاری کنکور سراسری در دهه ۴۰