به گزارش شهرآرانیوز؛ جمعیت دانشآموزی کشور بر اساس آمارهای رسمی در سال ۱۳۹۲ حدود ۱۲ میلیون نفر و اکنون این رقم به حدود ۱۷ میلیون نفر رسیده است و پیشبینی میشود تا سال ۱۴۰۸ تعداد دانشآموزان تقریباً ثابت بماند و پس از آن تا سال ۱۴۱۲ مجدد کاهش یابد، اما روند رشد سریع جمعیت در دهه گذشته نشاندهنده نیاز مداوم به توسعه زیرساختها و نیروی انسانی است.
در طول یک دهه گذشته، بیش از ۲۴ هزار مدرسه جدید در کشور ساخته شده است که شامل بیش از ۱۱۷ هزار کلاس درس است. این اقدامات برای پاسخگویی به افزایش جمعیت دانشآموزی صورت گرفته، اما هنوز کمبود معلم به عنوان یکی از مهمترین مشکلات باقی مانده است. استانهایی مانند البرز، شهرستان تهران، همدان و خراسان رضوی بیشترین کسری نیروهای آموزشی را دارند.
در مهر ۱۴۰۲، اوج کمبود معلم گزارش شد؛ آموزش و پرورش حدود ۱۷۹ هزار معلم کمبود نیروی انسانی را اعلام کرد و پس از یک ماه تلاش پس از آغاز سال تحصیلی، حدود ۱۰۵ هزار نفر جذب شدند. این وضعیت منجر به بزرگتر شدن کلاسها و تراکم بالای دانشآموزان شد که بر کیفیت آموزش تأثیر منفی گذاشت. هرچند با جذب نیروهای جدید از طریق آزمون استخدامی و به کارگیری نیروهای حقالتدریس تا حدی این مشکل کنترل شد، اما همچنان نیازمند اقدامات مستمر احساس میشود.
علاوه بر معلمان پایههای تحصیلی مختلف، حوزههایی مانند نیروهای پرورشی، تربیت بدنی و مراقبت سلامت نیز با کمبود شدید نیرو مواجه هستند.
مسئولان آموزش و پرورش اعلام کردهاند که اکنون حدود کمبود ۱۰۰ هزار نیروی پرورشی در کشور وجود دارد؛ اما با جذب تنها حدود ۱۹ هزار نفر در سال گذشته، همچنان نزدیک به ۸۱ هزار نیروی مورد نیاز باقی مانده است.
حجتالله بنیادی، کارشناس و پژوهشگر حوزه آموزش و پرورش و رئیس اسبق مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش درباره علتهای کمبود معلم در چند سال اخیر نسبت به گذشته، اظهار کرد: آموزش و پرورش پس از تعطیلی دانشسراها و برخی مراکز تربیت معلم مجبور شد به دلیل ضعف برنامهریزی، نیروی حق التدریس جذب کند و یک مسیر غلط برای ورود نیرو طراحی شد که این فرایند استمرار پیدا کرد.
وی با بیان اینکه سال ۱۳۹۰ نقطه عطفی در تاریخ تربیت معلم کشور بود، افزود: هرچند که دانشگاه فرهنگیان میتوانست نیاز کشور به معلم را رفع کند، اما عملکرد ۱۰ ساله این دانشگاه در برخی از برهههای زمانی نشان داد که این دانشگاه نتوانسته است معلمان مورد نیاز جامعه را از نظر کمی و کیفی تربیت کند.
{$sepehr_key_123806}
بنیادی ادامه داد: اکنون همه آموزشکدههای فنی و تربیت دبیر هم به دانشگاه شهید رجایی محدود شده است. یعنی بحث توسعه آموزشهای فنیحرفهای در این کشور مهم است، اما دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تنها دانشگاهی است که دبیر فنی تربیت میکند. اکنون ظرفیت ورودی سالانه این دانشگاه حدود هزار و ۵۰۰ نفر است یعنی کل ظرفیت دانشگاه شهید رجایی برای تربیت دبیر فنی در واقع به ۶ یا ۷ هزار نفر میرسد.
وی افزود: این موضوع نشان میدهد که همه ظرفیتهایی که سالیان سال، از همان ابتدای تأسیس مدرسه به صورت رسمی گردآوری و تجمیع شده بودند، در اختیار آموزش و پرورش قرار گرفتهاند. همه این ظرفیتها به دلیل نگاههای نادرست که در سال ۹۰ وجود داشت، محدود شدند.
کارشناس و پژوهشگر تعلیم و تربیت یکی دیگر از دلایل کمبود معلم را ضعف در برنامهریزی دانست و گفت: آموزش و پرورش با یک نگاه دقیق، حسابشده و آیندهنگرانه حساب نکرده است که من امسال در بدترین حالت چه تعداد بازنشسته خواهم داشت و افزایش جمعیت دانشآموزی به تفکیک شهرها و مناطق چگونه است؟ این وزارتخانه باید یک برآورد منطقی از نیازش داشته باشد تا بتواند در هیات دولت یا مجلس شورای اسلامی کمبودها و چالشها را هشدار دهد.
بنیادی خاطرنشان کرد: بسیاری از مدیران و برنامهریزان آموزش و پرورش گرفتار روزمرگی بودند، به طور مثال برنامهریزیهای لازم را انجام ندادند و مهر و شهریور متوجه شدند که کلاسهای درس خالی است، پس از این فریاد زدند که «کلاس خالی مانده، به ما مجوز استخدام بدهید».
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه با وجود کاهش جمعیت جوان و کودک در جامعه، اما بازهم کمبود معلم داریم، گفت: برنامهریزی یعنی اینکه جمعیت دانشآموزی ما به دلایل مختلف از جمله سیاستهای جمعیتی و مهاجرتها تغییر میکند.
این کارشناس حوزه تعلیم و تربیت ادامه داد: اکنون جمعیت کشور نوسان دارد؛ ممکن است این نوسان طی یک دوره ۱۰ ساله حتی به حدود یک میلیون نفر برسد یا بین ۲۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار نفر تغییر کند. متوسط تغییر جمعیت دانشآموزی طی سه تا چهار سال است؛ اگر میانگین جمعیت دانشآموزی را ۵۰۰ هزار نفر در نظر بگیریم و تراکم کلاسی را ۲۰ نفر فرض کنیم، نیاز داریم که حدود ۲۵ هزار معلم جدید جذب شود. حالا اگر همین تعداد استخدام شود ولی پنج سال بعد جمعیت دانشآموزی ۵۰۰ هزار نفر کاهش یابد، آیا میتوانیم همان ۲۵ هزار معلم را اخراج کنیم؟ بیشک نمیتوانیم؛ چراکه این افراد را بر مبنای دوره استخدامی ۳۰ ساله استخدام کردهایم.
وی یادآورشد: بنابراین باید در بلندمدت بر اساس افق دوره استخدامی ۳۰ ساله عدد بهینه نیاز معلم را محاسبه کنیم. اگر در برخی سالها دچار کمبود جزئی تا حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد شویم، با توجه به نوع مدیریت توزیع منابع انسانی میتوانیم با استفاده از حق التدریس معلمان شاغل یا بازنشسته آن کمبود را بدون استخدام جدید رفع کنیم.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش با کاهش جمعیت دانشآموزی، باید برنامههای توانمندسازی و ارتقای دانش آموزان معلم را افزایش دهد.
{$sepehr_key_123807}
در پایان باید گفت که با توجه به روند رو به رشد جمعیت دانشآموزی و محدودیت منابع مالی دولت برای ساخت مدارس جدید یا جذب نیروهای بیشتر، لازم است سیاستگذاریهای هوشمندانهای اتخاذ شود. تمرکز بر بهرهوری بهتر از منابع موجود، اصلاح فرآیند جذب نیروها و توسعه برنامههای آموزشی مبتنی بر ارتقا معلمان میتواند تاثیرات بسیاری را برروند افزایش کیفیت تدریس دارد.
منبع: ایرنا