ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ نمایشگاه نقاشی و حجم «ریشههای نور»، آثار فرزانه باروتیان، این شبها در نگارخانه آسمان میزبان هنرمندان و علاقهمندان است و تا ۲۳ اردیبهشت ماه از ساعت ۱۸ تا ۲۱ ادامه دارد. این مجموعه شامل چهارده اثر است که در مدت یک سال خلق شدهاند.
انگیزه اصلی هنرمند از خلق آثار موجود در این نمایشگاه، جستوجو و شناخت خویشتن خویش با الهام از شعر مولاناست که میگوید: «از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟» ادغام متریالهای گوناگون، فرصت بیشتری را برای خالق آثار فراهم کرده و هنرمند سعی کرده است به مدد نقاشی، حجم و خط، معنایی را که در جست وجوی آن بوده، تجسم بخشد.
فرزانه باروتیان با اشاره به اینکه تجربه زیادی در پس خلق این آثار داشته است، گفت: «در زمان طراحی آثار، سیر عرفان را طی میکردم. شروع نقاشیها بیشتر با پرتره افراد و توجه به شخصیت آنها بود. اما هرچه زمان گذشت، سعی کردم این روند را به خودم معطوف کنم تا نوعی خودشناسی و خداشناسی باشد. این دو مفهوم، بسیار درهم تنیده و تفکیک ناپذیر هستند و همان مسیر عرفان تلقی میشوند.»
وی اقیانوس عرفان را وسیع، ژرف و ناشناخته توصیف کرد و افزود: «تلاش کردم این مسیر محتوایی را با متریالهای مختلف در آثارم به کار بگیرم و همان چیزی را که در زندگی خودم تجربه کردهام، به تصویر بکشم.»
این هنرمند ادامه داد: «اثر اولم، "در پیله بودن"، زمانی را که احساس گم گشتگی داشتم و بسیار مطالعه میکردم، نشان میدهد. مسیر عرفان شخصی است و نمیتوان با مطالعه همه منابع، آن را به صورت قانون و علم طی کرد؛ بلکه هر فرد باید خود به آن برسد. من با یک اثر حجمی، تاریکی را به تصویر کشیدم. تاریکی لزوما به معنای غیبت نور و بدی نیست؛ گاهی اوقات، مسیری است که برای رسیدن به روشنایی طی میشود. در اثر بعدی، به ندای قلبی گوش دادم؛ دعا، توکل و سپردن امور به خداوند و سپس رها شدن در سماع، که در آن، هر انسان در مرکز دایرهای قرار میگیرد که محیط ندارد. در آخرین اثر نیز، رسیدن به وحدت را به تصویر کشیدهام.»
باروتیان درباره متریال به کاررفته در آثار خود توضیح داد: «کارهای حجم از جنس پاپیه ماشه و چوب است. دلیل من برای انتخاب چوب این بود که در زمان زنده بودن، درخت ریشه هایش را از تاریکی عبور میدهد و به نور میرساند؛ پس از آن، حتی اگر بسوزد، باز هم انرژی دارد. پاپیه ماشه نیز خمیر کاغذ است که بسیار به چوب نزدیک بوده و میتوان بافت چوب را در آن ایجاد کرد. همچنین، در برخی قسمت ها، میتوان به وسیله آن، چوبها را به یکدیگر متصل کرد.»
{$sepehr_key_123856}
او همچنین درباره تابلوها اظهار کرد: «اولین چیزی که در آنها استفاده شده، اکولین است؛ زیرا چندان قابل کنترل نیست و به همین دلیل، مرزها را میشکند. حتی بسیاری اوقات، اکولین را میریزیم و خود به ما میگوید که از آن چه چیزی خلق کنیم. مانند زمانی که هر شخص روی دیوار، یک شکل متفاوت را میبیند. من به دلیل درهم شکستن مرزها و جاری و سیال بودن، از اکولین استفاده کردم.
همچنین، با بهره گیری از بافت، خط را وارد آثارم کردم تا از اشعار مولانا کمک بگیرم. رشته تحصیلی من ادبیات بود و از دوران دانشجویی به ابیات مولانا علاقهمند بودم؛ به همین دلیل، سعی کردم در هر یک از تابلوها، اشعار او را به شکلی با تصویر مرتبط سازم. البته، خط را در برخی جاها واضح نشان دادم و در برخی کارها کاملا محو کردم.
استفاده از پارچه نیز به این دلیل بود که میخواستم "خرقه" را به تصویر بکشم و با سوزاندن آن، نشان دهم که در زمان حافظ، خرقه نماد تزویر بوده و با سوزاندن آن، از وابستگیهای ظاهری رها میشدند. یکی دیگر از آثارم، "درخت زندگی" است که لحظه رهایی و رسیدن به رقص سماع را به تصویر میکشد.»