حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ این روزها بیشتر ما مصداق آن ضربالمثلی هستیم که میگوید «کو گوش شنوا؟» و حالوحوصله نصیحت کردن و نصیحت شنیدن را نداریم. درستترش این است که بگوییم واژه نصیحت برایمان بار منفی پیدا کرده است و افراد ناصح را بیشتر مداخلهگر میدانیم و از آنها دوری میکنیم و خودمان هم خیلی اهل این کار نیستیم و دوری از این کار را بهنوعی رعایت حریم شخصی یا فردیت اطرافیانمان میدانیم، غافل از اینکه با کشیدن این دایرههای تنگ در اطرافمان، برکتی به نام خیرخواهی برای یکدیگر را از دست دادهایم؛ واژهای که بهتر است جایگزین نصیحت و نصیحتگری شود؛ زیرا بهجای نگاهِ از بالا به پایینی که در نصیحتگران است، فرد خیرخواه، دست مهربانی است که برای ما خیر و خوبی به ارمغان میآورد؛ عملی که در آموزههای اسلامی توصیه شده و جزو صفات پیامبران است.
خیرخواهی همانطور که از نامش پیداست، به معنی طلب خیر و توصیه به خیر برای دیگری است. خیرخواه فردی است که ما را به کردار و گفتار نیک راهنمایی میکند و بهاصطلاح خیر ما را میخواهد. با این تعریف، رسول خدا (ص) برترین خیرخواه امتش بود؛ زیرا به نیت گسترش خیر و نیکی در بین مردم مبعوث شده بود؛ آنچنان که در روایتی از ایشان میخوانیم: دین یعنى خیرخواهى. پرسیدند: براى چه کسى؟ فرمودند: براى خدا، پیامبرش، پیشوایان دین و انبوه مسلمانان (وسائلالشیعه، ج۱۱، ص۵۹۵).
امام على (ع) (در بیان فضیلت پیامبر خدا (ص)) فرمودند: «[خداوند]زمانى او را به رسالت برانگیخت که مردم در سرگردانى، گمراهی و در فتنه غرق بودند. خیرخواهى را به نهایت رساند و در مسیر راست، ره پیمود و [مردم را]به حکمت و اندرز نیکو فراخواند».
همانطور که گفتیم، خیرخواهی از صفات پیامبران است؛ صفتی که حد اعلای آن را در دعوت رسول خدا (ص) به رستگاری و نجات میبینیم. دیگر پیامبران الهى نیز این ویژگى را در حد اعلی دارا بودند که قرآن مجید بهعنوان نمونه از چهار نفر آنان یاد کرده است. حضرت نوح، حضرت هود، صالح و شعیب (ع) پیامبرانی هستند که قرآن از آنان بهعنوان افراد خیرخواه مردم یاد کرده است. این امر نشاندهنده وظیفه بزرگترهای هر جامعه است؛ بزرگترهایی که بهتر است از روی دست پیامبران تقلید کنند، بدون نگرانی از جایگاه و مقام خود، خیرخواه دیگران باشند و در این راه از سختی نهراسند.
رسول خدا (ص) درباره جایگاه این افراد میفرمایند: «خداوند به دوستدار خود -که خویشتن را در پیروى از پیشوایش و خیرخواهى (براى او) به زحمت افکنده باشد- نظر نمى کند مگر آنکه وى (در اثر نظر لطف الهى) در جایگاه برتر (بهشت) با ما خواهد بود». (بحارالانوار، ج۲۷، ص۷۲)
اینکه میگوییم برای خیرخواهی باید از روی دست پیامبران نگاه کرد، نشاندهنده این است که خیرخواهی عملی ساده نیست و نباید آن را با ایراد گرفتن و غر زدن و بهاصطلاح به اعمال دیگران پیچیدن اشتباه گرفت. خیرخواهی آدابی دارد که لازم است برای انجامش، آنها را آموخت و رعایت کرد. نخستین ادب خیرخواهی نیت است. بدون شک پیامبران الهی تنها برای خدا و با اخلاص کامل، مردم را بهسمت خیر و نیکی دعوت میکردند.
این دستوری است از جانب رسول خدا (ص)؛ آنجا که میفرماید: (تنها) بهخاطر خدا درمیان بندگانش خیرخواهى کنید؛ زیرا اگر کسى مسئولیت بخشى از امور مردم را بهعهده گیرد و برایشان خیرخواهى نکند، خداوند بهشت را بر او حرام میکند» (مکاتیبالرسول، ص۳۱). امامصادق (ع) در سخنی به ملاک دیگر خیرخواهی اشاره کرده، میفرمایند: «دومین شرط این است که ناصح، آزاده و دیندار باشد. اگر چنین بود، خود را در خیرخواهى تو به تلاش و کوشش وامىدارد». (وسائلالشیعه، ج۸، ص۴۲۸)
{$sepehr_key_123858}
درحقیقت فرد خیرخواه خود باید اهل خیر و خوبی باشد و از زشتی دوری کند. خوب است بدانیم که برخی رذایل اخلاقی اصلا با خیرخواهی جمع نمیشوند و در صاحبان آن خیری برای ما نیست؛ آنچنان که امامصادق (ع) مىفرمایند: «خیرخواهى از حسود، محال است» (من لایحضرهالفقیه، ج۴، ص۵۸).
بنا به روایات ائمه اطهار (ع)، اگر فرد ابتدا خود را به نیکی دعوت کند و سپس بهسراغ دیگران برود، آن وقت است که با نیتی خالص، روانی سالم و زبانی خوش آنچه خیر است، برای خود و دیگران میخواهد و هرگاه بهسمت دیگران برود، بهجای ایجاد نفرت یا خشم و دلزدگی، منبع انتشار خیر و برکت خواهد بود.
این خیرخواهی است که بهگفته ائمه اطهار (ع)، ایجاد محبت میکند و فرد نصیحتپذیر را ایمن میسازد؛ آنچنانکه درباره ثمرههای خیرخواهی میخوانیم: «محبت، ثمره خیرخواهى است» (شرح غررالحکم، ج یک، ص۱۶۱) و «هرکه نصیحت را بپذیرد، از رسوایى ایمن مىشود». (شرح غررالحکم، ج۵، ص۲۷۷)