مناجات عرفه، کلاس درس امام شهیدان (ع) در یادآوری نعمات الهی

در میان ماه‌های حرام که از زمان ابراهیم خلیل‌الله (ع) خداوند رعایت حرمت آن را بر مؤمنان واجب کرده و دین مبین اسلام نیز این سنت ابراهیمی را تأیید و امضا کرده، ماه ذی‌الحجه به عنوان آخرین ماه و ماه حج، ویژگی‌های متفاوتی دارد. دهه اول این ماه، دهه توبه و انابه است. همان ده روزی که خداوند در آن، وعده سی روزه خود با موسی کلیم‌الله را کامل کرد و در پایان، او به میقات پروردگار رفت. این دهه با یادآوری رفتن ابراهیم خلیل‌الله به قربانگاه به پایان می‌رسد. پایان این دهه، ویژه مراسم حج است. در ادامه این دهه و تا پایان ماه ذی‌الحجه نیز رویداد‌های تاریخی همچون واقعه غدیر و مباهله صورت گرفته است.

اما در میان روز‌های این ماه، روز نهم که به عنوان روز عرفه شهرت یافته، ویژگی‌هایی متفاوت دارد. روزی که در روایات متعدد، آن‌را به عنوان روز ویژه بخشایش گناهان و استجابت دعا معرفی کرده‌اند و اعمالی برای آن برشمرده‌اند که بافضیلت‌ترین آن‌ها دعا و استغفار است. عرفه، روز آغاز مناسک حج و برپایی اجتماع عظیم حج‌گزاران در صحرای عرفات است که حاجیان در آن، ضمن دعا و تضرع به درگاه خداوند متعال، شکر او را برای توفیق در ادای فریضه حج به جا می‌آورند. البته این همان روزی است که سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در آن سفر سرنوشت‌ساز که با واقعه عاشورا به پایان رسید، در کنار جبل‌الرحمه، به مناجات با خدای خود نشست و در ادامه، حج خود را پیش از عید قربان به پایان رساند تا در قربانگاه کربلا و در ذبح عظیم، خود و اصحابش قربانی دفاع از شریعت محمدی شوند.

سید و سالار شهیدان در صحرای عرفات، آنگونه با خدای خود مناجات می‌کند که این مناجات نیز در تاریخ شیعه ماندگار شده است و به کلاس درس امام شهیدان (ع) در یادآوری نعمات الهی مبدل شده است. مناجات عرفه امام شهیدان، با حمد و ثنای رب جلیل آغاز می‌شود. همان خدایی که در تقدیر و سرنوشتش برگرداننده‌ای نیست و بخشش او نیز مانع و بازدارنده‌ای ندارد. سخاوتمند و خالق است و چیزی بر او مکتوم و پوشیده نمی‌ماند. شنونده دعا‌ها و دورکننده نگرانی‌ها و کوبنده گردنکشان است و معبودی جز او نیست.

ادامه این مناجات، یادآوری کیفیت خلقت انسان است و باز، شکر پروردگار برای وجود در زمانه‌ای که هدایت پیامبر رحمت را درک کرده و نعمت این هدایت را ارزانی داشته است و نعمت‌هایی که به این انسان خاکی عرضه شده تا در زمین خدا نشو و نما کند. شکر بر نعمت آگاهی و بیداری بر ادای سپاس خالق و فهم و درک وقایع دوران. شکر بر بهترین نعمت‌ها و توفیق دستیابی بر بهترین‌ها که خالق متعال است. اگر بخوانیمش، اجابت می‌کند و اگر درخواست کنیم، عطا می‌کند. اگر اطاعت کنیم، قدردانی می‌کند و اگر سپاسگزاری کنیم، بر نعمتش می‌افزاید. نعمت‌هایی که حتی اگر در همه عمر بر آن شکر کنیم، از عهده سپاس حتی یکی از آن‌ها نیز برنمی‌آییم. خدایی که منزه است. نزاده و زاده نشده و احدی همتایش نیست.

{$sepehr_key_128269}

سرور شهیدان پس از این شکر نعمت، درخواست‌هایی از خدا دارد. اما نه از جنس منافعی که روزانه از آن بهره داریم و بیشتر می‌خواهیم. درخواست‌هایی که معرفت به خدا را در ضمیر ما دوچندان کند. آنگونه شویم که هر آن، خدا را حاضر و ناظر ببینیم. با ورع و پرهیزگاری خوشبخت شویم و خیر ما در آن مقرر شود که خدا می‌خواهد. او بی‌نیازی در روح و روان، یقین در دل، اخلاص در عمل و بصیرت و آگاهی در دین، رفع گرفتاری و آمرزش خطا را از خدا می‌خواهد و باز از خدا می‌خواهد که در آنچه از خیر و برکت او را نصیب و روزی فرموده، برکت دهد و به غیر خود، واگذارش نکند. اعتراف به این که اگر رحمت او نبود، هلاک می‌شدیم و اگر پرده‌پوشی او نبود، رسوا می‌شدیم. اگر یاری او نبود، شکست را پذیرا بودیم. همان خدایی که صاحب گرامی‌ترین نام‌هاست و لطف و احسان او منقطع نمی‌شود. منجی یوسف (ع) در سرزمین بی‌آب شد و او را بر تخت پادشاهی نشاند و دوباره به نزد یعقوب (ع) بازگرداند. گرفتاری ایوب (ع) را برطرف کرد. دستگیر ابراهیم (ع) بود از بریدن سر فرزندی که در کهنسالی نصیبش شده بود. دعای زکریا (ع) را اجابت کرد و یحیی (ع) را به او بخشید. یونس (ع) را از دل ماهی بیرون آورد. دریا را برای بنی اسرائیل شکافت و آنان را نجات داد.

حسین (ع) در ادامه خدا را بر آغازگری، نوآوری، بی‌همتایی و جاودانی، تصدیق می‌کند و باز نعمت‌های خدا را یادآور می‌شود. نعمت‌ها و عطا‌ها و بخشش‌هایی که به شماره نمی‌آید و شکر آن ممکن نیست؛ و اعتراف می‌کند به این که نیازمند بخشایش و آمرزش پروردگار است. تأکید می‌کند بر این که هر وسیله‌ای را نیز برای شکر خدا به کار برد، باز هم مخلوق خود او است و معبودی جز او نیست. بیچارگان را پاسخگو است و بدی را برطرف می‌کند. به فریاد گرفتاران می‌رسد و بیماران را درمان می‌کند.

تهیدست را بی‌نیاز می‌کند و شکست را جبران می‌کند. به خردسالان رحم می‌کند و به بزرگ‌سالان کمک می‌کند. جز او پشتیبانی نیست و فوق هر قدرتمندی است. تأکید می‌کند که خدای احد و واحد، نزدیک‌ترین فردی است که خوانده شود و سریع‌ترین کسی است که پاسخ می‌دهد و بزرگوارترین کسی است که گذشت می‌کند. از او می‌خواهد بر محمد (ص) و خاندان او درود فرستد، آن‌چنان‌که محمد (ص) نیز شایسته آن است. بهترین نصیب را از هر خیری که میان بندگان تقسیم می‌کند و نوری که با آن هدایت می‌نماید و رحمتی که می‌گستراند و برکتی که فرو می‌فرستد و تندرستی و عافیتی که بر اندام بندگان می‌پوشاند و رزقی که می‌گستراند، طلب می‌کند. باز تأکید می‌کند که کفایت‌کننده‌ای جز او نیست. قانونش نافذ، دانشش فراگیر و داوری‌اش عادلانه است. طلب آمرزش می‌کند و می‌خواهد که از اهل خیر قرار بگیرد.

اما در بخش پایانی دعا، مهم‌ترین خواسته خود از خدا را از زبان امام شهید معصوم (ع) می‌شنویم. آن زمانی که خدا را به عنوان شنواترین شنوایان، بیناترین بینایان و سریع‌ترین حسابرسان می‌خواند و با چشمانی سراسر اشک، فریاد می‌زند: «أَسْأَلُکَ فَکاکَ رَقَبَتِى مِنَ النَّارِ، لَاإِلهَ إِلّا أَنْتَ وَحْدَکَ لاشَرِیکَ لَکَ، لَکَ الْمُلْکُ، وَلَکَ الْحَمْدُ، وَأَنْتَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ» و «یَا رَبِّ» گویان، دعا را به پایان می‌رساند.